بریدههایی از کتاب نقطه مطلوب
۵٫۰
(۷)
برای اینکه مازوخیسم خوشخیم به خوبی عمل کند، شرایط خاصی باید رعایت شود. درد باید نسبتاً کوتاه باشد، باید به سرعت محو شود و فضایی را برای تضاد لذتبخش فراهم کند. همچنین آسیب نمیتواند شدید باشد. وقتی این شرایط برقرار بود، میتوان از تضاد برای ایجاد لذت بهره برد. به این صورت ما بخشی از معمای مازوخیسم خوشخیم را حل کردهایم و تبیینهایی را برای مواردی چون گرفتن دوش آب داغ یا خوردن غذاهای تند فراهم کردهایم.
shahram naseri
ما به تفاوتها پاسخ میدهیم و نه مطلقها. این بدان معناست که چیزی میتواند لذتبخش شود نه به دلیل ویژگیهای مستقلی که دارد، بلکه به این دلیل که برخلاف تجربههای گذشته است. همانطور که یکی از دانشمندان علوم اعصاب میگوید: «ازآنجاییکه مغز بر اساس عوامل مختلف همه چیز را ارزیابی میکند و به طور بیپایان، زمان حال را با سایر تجارب قبلی مقایسه میکند، ممکن است راز شاد بودن در ناراحتی باشد... سرمای گذرا است که به ما اجازه میدهد تا گرما را احساس کنیم، احساس گرسنگی است که سیری را بسیار خوشایند جلوه میدهد و ناامیدی است که باعث میشود تا تجربه شگفتانگیز پیروزی را حس کنیم.»
shahram naseri
شاید خودِ فقر رابطه مستقیمتری با معنا دارد. روانشناسی به نام آدام آلتر با بحث در مورد این یافتهها بیان میکند که «شاید به این دلیل که فقر در کوتاهمدت افراد را از شادی محروم میکند، آنها را وامیدارد تا دیدگاه بلندمدتتری را اتخاذ کنند. به این صورت افراد بر روابطی که با فرزندان، خدایان و دوستانشان دارند تمرکز کرده و با گذشت زمان معنای بیشتری خواهند داشت.» به بیان دیگر، شاید وقتی زندگی راحت است، شانس بیشتری برای فرار از تلاش و مبارزه دارید. اگر تلاش با معنا مرتبط باشد (همانطور که در فصلهای بعدی راجع به آن بحث خواهم کرد) میتوان توضیح داد که چرا کشورهای مرفه بهویژه آنهایی که دارای دولت رفاه قوی هستند، شهروندانی دارند که زندگیشان نسبتاً فاقد اهدافی والاتر است.
shahram naseri
پژوهشها در حوزه سیاست و الگوهای رأیگیری نشان میدهند که مواضع سیاسی افراد به طرز مشکوکی با منافع شخصی آنها همسو است. آیا میخواهید بدانید یک فرد فرضی با نام جین در مورد مراقبت از کودکان (تحت حمایتهای دولتی) و مالیات بر ثروتمندان چه فکری میکند؟ خوب، با بررسی اینکه آیا او بچه دارد و درآمدش چقدر است، میتوانید چیزهای زیادی بفهمید.
shahram naseri
بیایید به این سؤال برگردیم که مردم چه میخواهند و پاسخی را جدایِ از هرچه که ممکن است در موردش بگویند، در نظر بگیریم که حداقل کاملاً واضح و مشخص است.
پاسخ این سؤال «لذت» است. اصطلاح یونانی برای لذت hēdonē است، به همین دلیل کسانی که بر محوریت لذت تأکید میکنند را «hedonist یا هدونیست» و یا لذتگرا مینامند.
shahram naseri
زیستشناس مایکل گیسلین نوشت: «یک انسان نوعدوست را بخراشید و خونریزی آدمی ریاکار را تماشا کنید.»
shahram naseri
در مجموع، این یافتهها نشان میدهند که وقتی به زندگی کلی خود فکر میکنیم، تمایل داریم خودمان را با دیگران مقایسه کنیم و وقتی صحبت از مقایسه اجتماعی میشود، حدومرزی وجود ندارد. در همین راستا، کانمن و دیتون دریافتند که سلامتی مؤلفه بسیار مهمی برای تجربه زمان حال است. در واقع، سالم بودن یا بیمار بودن (بدون توجه به سطح سلامت دیگران) تجارب روزانه شما را تحت تأثیر قرار میدهد، درحالیکه سطح تحصیلات مؤلفهای مهمتر برای رضایت است (که با ایده مقایسه اجتماعی سازگار است).
shahram naseri
این کتاب از سه ایده مرتبط به هم دفاع میکند. نخست اینکه انواع خاصی از رنج خودخواسته از جمله رنجهایی که شامل درد، ترس و غم میشوند، میتوانند منبع لذت باشند؛ دوم اینکه زندگی خوب فراتر از یک زندگی توأم با لذت است. زندگی خوب شامل خیر اخلاقی و اهداف و فعالیتهای معنادار است؛ و سوم اینکه برخی از اَشکال رنج که شامل مبارزه و سختی است، از ضروریات دستیابی به این اهداف عالی و داشتن یک زندگی کامل و پربار است.
shahram naseri
برای درک ماهیت ترکیبی هیجانات، لازم نیست تائوئیست باشید. در یک پژوهش جدید، افرادی از ایالات متحده آمریکا، کانادا، چین و کره جنوبی مورد آزمایش قرار گرفتند و از آنها در مورد شش هیجانی که روانشناسان آنها را همگانیترین و بنیادیترین هیجانات میدانند (غم، ترس، انزجار، خشم، شادی و تعجب) سؤال شد. از آزمودنیها پرسیده شد که از نظر آنها چقدر این هیجانات مثبت یا منفی هستند. همانطور که انتظار دارید، مردم معمولاً غم، ترس، انزجار و خشم را منفی و شادی و تعجب را بیشتر مثبت میبینند. اما با وجود تفاوتهای فرهنگی، مشخص شد که قضاوت در مورد تمامی هیجانات، ترکیبی بود (غم کمی مثبت و شادی کمی منفی ارزیابی شد).
mohammad shiavi
کسی تجربهای مانند انتظار کشیدن در صف طولانی امنیت فرودگاه را به عنوان «شکنجه» توصیف میکند، همین احساس را دارم. این کلمه ممکن است به عنوان یک عبارت اغراقآمیز و طنز خوب باشد، اما به کار بردن جدی آن توهینآمیز است و واقعیت را بیاهمیت جلوه میدهد.
mohammad shiavi
«داستان چیزی به ما نمیگوید که نمیدانیم، بلکه چیزی را به ما میگوید که میدانیم اما نمیدانیم که میدانیم.»
mohammad shiavi
ویکتور فرانکل شرح داد که چگونه او و سایر زندانیان با محرومیت از غذا مورد تنبیه قرار میگرفتند و نگران بود که برخی دست به خودکشی بزنند. به همین دلیل فرانکل با آنها در مورد زمان حال (میتوانست بدتر از این هم باشد) و آینده (اوضاع بهتر خواهد شد) صحبت میکرد.
☆Nostalgia☆
تیم بیل فیلسوف میگوید: «معنای زندگی، مرده نبودن است.» وی پیشنهاد میکند که صِرف زندگی کردن، برای معنادار شدن یک زندگی کفایت میکند. مانند این است که یک استاد هیپی مسلک به همه دانشجویان فقط بابت حضور در کلاس نمره الف دهد. نمیتوانم تصور کنم کسی با اینگونه پاسخها راضی شود چون این جواب خیلی بهتر از پاسخ «چهلودو» در داستان آدامز نیست. همین حس نگرانی نسبت به فلاسفهای که میگویند زندگی معنایی ندارد وجود دارد. برای من مثل این است که بپرسم آیا دوچرخه از افسردگی بالینی رنج میبرد یا نه و در پاسخ بگویم که نه، رنج نمیبرد. ممکن است از یک نظر این مطلب درست باشد، اما پاسخ بهتر این است که بگوییم دوچرخهها افسرده نمیشوند. به همین صورت زندگی چیزی نیست که معنایی داشته باشد.
☆Nostalgia☆
بعضی از آدمها درگیر کارهای معنادار میشوند و از نظر من این فعالیتها زندگی آنها را بهتر میکند؛ اما لزوماً نیاز نیست حتماً به فلسفه این کارها فکر کنند تا آنها اثر خود را بگذارند. برای مثال، کوهنوردان یا ورزشکاران ممکن است نظر کاملاً اشتباهی در مورد فواید فعالیتشان داشته باشند.
اگرچه صحبت ما در مورد معنا، فعالیتهای معنادار و زندگیهای معنادار است، اما اگر شما بهدنبال پاسخی برای این سؤال هستید که «معنای زندگی چیست؟»، کتاب اشتباهی را انتخاب کردهاید. من مایلم در مورد زندگی معنادار صحبت کنم اما تا جاییکه صحبت از فعالیتها و تجارب معنادار باشد؛ و بعید میدانم پاسخ مشخص و واحدی برای این سؤال رایج وجود داشته باشد.
☆Nostalgia☆
نکته مهم این است که شما میتوانید زندگی معناداری داشته باشید بدون اینکه بدانید در حال تلاش برای آن هستید، یا اصلاً به آن فکر کرده باشید. برای مثال، فرض کنید من در حال نوشتن کتابی درباره مزایای ورزش و تمرینهای بدنی هستم. گذراندن وقت خود به وبگردی و خوردن تنقلات وسوسهبرانگیز است، اما بلند شدن و دویدن یا دوچرخهسواری و بدنسازی اگرچه کارهای دشواری هستند، اما منافع و مزایای بلندمدت جسمی و روانی به همراه خواهند آورد
☆Nostalgia☆
سؤال از معنای زندگی برای داشتن زندگی معنادار لازم است. کیسی وودلینگ فیلسوف و مدیر توسعه آموزشی در دانشگاه کارولینای ساحلی مینویسد: «افراد این معنا یا اهمیت را با ارزیابی زندگی خود و تفکر عمیق درباره آن کشف میکنند، زمانی که یک گام از زندگی روزمره فراتر رفته و در مورد زندگی به شیوهای متفاوت میاندیشند. اگر فرد این کار را انجام ندهد، زندگیاش معنا و مفهومی نخواهد داشت، همانطور که سقراط در عبارت معروف خود میگوید، زندگی نیازموده ارزش زیستن ندارد و من جسارت میکنم و فراتر از آن میروم و میگویم زندگی نیازموده، معنایی ندارد.»
☆Nostalgia☆
اما کامو نمیگوید یا حداقل به نظر نمیرسد که گفته باشد، مردم تنها در صورتی میتوانند زندگی خود را تحمل کنند و خودکشی نکنند که پاسخی آشکار برای پرسش معنای زندگی داشته باشند. من در میان اقوامم چند نفر را میشناسم که زندگی ثروتمندانهای داشته و دارند و اگر در مورد معنای زندگی از آنها سؤال کنید، چهرهای توأم با تحقیر و خشم به خود میگیرند. در واقع شما میتوانید زندگی خوبی داشته باشید و هرگز به این سؤال فکر نکرده باشید.
☆Nostalgia☆
آلبرکامو در اسطوره سیزیف تنها مشکل جدی فلسفی را این میداند که «آیا باید خود را کشت؟» از نگاه کامو چیزی که باعث میشود این موضوع به یک مسأله فلسفی تبدیل شود این است که بدانیم زندگی ارزش زیستن دارد یا نه؟ و فهم این موضوع در گرو فهم معنای زندگی است و همین موضوع معنای زندگی را به یکی از ضروریترین سؤالها تبدیل میکند.
☆Nostalgia☆
دقیقاً مانند کوهنوردی و جنگ، فرزندپروری ارتباط مشخصی با لذت ندارد اما میتواند معنا و هدف زندگی را افزایش دهد. زادی اسمیت تعبیر زیباتری از من دارد و داشتن فرزند را به «ترکیبی عجیب از وحشت، درد و لذت» توصیف میکند.
☆Nostalgia☆
وقتی از مردم میپرسید: «شما چند وقت یکبار به هدف و معنا در زندگی فکر میکنید؟» یا «کاری که در حال حاضر انجام میدهید چقدر برای شما هدفمند و معنادار است؟»، پدرها و مادرها به اتفاق میگویند که زندگی آنها نسبت به زمانی که فرزندی نداشتند معنای بیشتری یافته است. در تحقیق باومایستر و همکارانش در مورد معنا و شادکامی که پیشازاین به طور مفصل درباره آن صحبت کردیم، آنها دریافتند که هرچه والدین زمان بیشتری صرف فرزندپروری میکنند، معنای زندگیشان بیشتر میشود، حتی اگر بگویند که زندگیشان شادتر نشده است.
☆Nostalgia☆
حجم
۲۸۸٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۳۱ صفحه
حجم
۲۸۸٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۳۱ صفحه
قیمت:
۳۹,۹۰۰
تومان