بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب نقطه مطلوب | صفحه ۴ | طاقچه
تصویر جلد کتاب نقطه مطلوب

بریده‌هایی از کتاب نقطه مطلوب

۵٫۰
(۷)
این یک سؤال پیچیده است. البته بهتر بود بدون این شرایط بچه‌دار می‌شدید؛ اما اگر صبر می‌کردید، فرزند متفاوتی می‌داشتید و این نوزاد که دوستش دارید دیگر وجود نداشت. تصمیمتان اشتباه بود اما شاید اشتباهی که از آن پشیمان نیستید. دلبستگی به یک فرد می‌تواند بر پایین بودن کلی کیفیت زندگی شما غلبه کند. بنابراین، عشق ما به فرزندانمان نشان می‌دهد که انتخاب ما ارزشی فراتر از هر تأثیری که آن‌ها بر شادکامی ما می‌گذارند، دارد.
☆Nostalgia☆
این دلایل به‌اندازه کافی ایده‌های معقول و محتملی هستند و من آن‌ها را رد نمی‌کنم اما دو تبیین دیگر برای پشیمان نبودن والدین از داشتن فرزند وجود دارد که می‌خواهم درباره آن‌ها صحبت کنم و بعد دوباره کثرت‌گرای انگیزشی می‌شوم چراکه هیچ‌کدام از این دو تبیین به‌طور خاص و به‌سادگی با شادکامی ارتباط ندارند. تبیین اول بحث دلبستگی است. بیشتر والدین فرزندانشان را دوست دارند و به نظر می‌رسد اعتراف به خود و دیگران راجع به اینکه دنیا جای بهتری بود اگر آن‌هایی که دوستشان دارید وجود نداشتند، اعتراف وحشتناکی است.
☆Nostalgia☆
چرا بیشتر از این‌ها از بچه‌دار شدن اظهار تأسف و پشیمانی نمی‌کنیم؟ یک دلیل آن می‌تواند تحریف حافظه باشد. ما وقتی‌که به گذشته خود می‌نگریم تمایل داریم تجربیات خوشایند را به یاد بیاوریم و ۹۹ درصد از ناخوشایندی دنیا را فراموش می‌کنیم. حافظه ما فرایندی گزینشی دارد. با توجه به تمایزی که بین دو حالت «خودِ تجربه‌گر و خودِ ناظر» وجود دارد و در فصل آخر به تفصیل در مورد آن صحبت می‌کنم، جنیفر سنیور این موضوع را این‌گونه بیان می‌کند: «خودِ تجربه‌گر ما به محققان نشان می‌دهد ما ظرف شستن، چرت زدن، خرید کردن و پاسخ دادن به ایمیل‌ها را به گذراندن وقت با بچه‌ها ترجیح می‌دهیم، اما خودِ ناظر (به خاطرآورنده) به محققان می‌گوید هیچ‌کس و هیچ‌چیز به اندازه فرزندانمان برای ما شادی نمی‌آفرینند.
☆Nostalgia☆
یک مقاله جدید به بررسی سطح شادکامی در افراد دارای فرزند و بدون فرزند در ۲۲ کشور پرداخته است. آن‌ها دریافتند میزانی که کودکان با خود شادی را به همراه می‌آورند تحت تأثیر وجود سیاست‌های مراقبت از کودک مانند مرخصیِ با حقوق والدین قرار دارد. در همین راستا نشان داده شد که والدین نروژی و مجارستانی شادتر از زوج‌های بدون فرزند هستند، والدین استرالیایی و بریتانیایی کمتر خوشحال‌اند و آمریکایی‌ها بیشترین کاهش در شادی را نشان می‌دهند. فرزند داشتن باعث خوشحالی برخی افراد شده، برخی را مأیوس و ناامید کرده و سایرین در بین این دو طیف قرار می‌گیرند. این موضوع بستگی به سایر چیزها دارد، اینکه سنتان چقدر است، مادر هستید یا پدر و کجا زندگی می‌کنید؛
☆Nostalgia☆
جذابیت جنگ بیش از ارضای حس تعلق، اخلاقیات و علامت‌دهی است. همان‌طور که نویسنده و روزنامه‌نگار آمریکایی کریس هجز در عنوان یکی از کتاب‌های خود آورده است: «جنگ نیرویی است که به شما معنا می‌دهد.»
☆Nostalgia☆
در حال حاضر تعداد کمی از افراد پیوستن به گروه‌هایی مانند داعش را انتخاب می‌کنند و در جوامعی مانند ما حتی در ارتش هم ثبت‌نام نمی‌کنند، اما اشتیاق مذکور به صورت نیابتی از طریق خیال‌پردازی و بازی بروز داده می‌شود. تحلیلگران فرهنگی اغلب اهمیت جذابیت زیاد بازی‌های ویدئویی و شبیه‌سازی‌های جنگی را نادیده می‌گیرند.
☆Nostalgia☆
اما انگیزه‌های دیگری هم وجود دارد. گروهی مثل داعش به شما نوید یک رشد و تعالی معنادار از دل رنج، درد و محرومیت می‌دهد که در خدمت یک خیر متعالی‌تر است. دوست روزنامه‌نگار من، گریم وود که به‌طور تخصصی در مورد داعش مطلب می‌نوشت، از جمله کتابی که در آن مصاحبه با اعضای تازه جذب شده و قدیمی داعش را آورده است، به من می‌گفت، بسیاری از این افراد هنگام عضویت در داعش افرادی دلزده و بی‌انگیزه بوده‌اند. آن‌ها در زندگی خود رابطه زیادی با افراد ناشناس از جنس مخالف داشتند، همه جور مواد را مصرف کرده بودند و یک هویت پوچ و تهی داشتند؛ اما این لذت‌ها برایشان خوب و کافی نبود و به دنبال چیزهای باارزش و واقعی می‌گشتند.
☆Nostalgia☆
بخشی از این جذابیت به احساس تعلق برمی‌گردد. اغلبِ نیروهای اروپایی عضو داعش تازه‌مهاجرانی هستند که معمولاً دوستی نداشته و جدا از خانواده‌شان هستند. در این صورت برای عضویت در جامعه یا گروهی که با آغوش باز پذیرای شماست، اشتیاقی واقعی خواهید داشت، مخصوصاً اگر هیچ‌کس دیگری را در زندگی خود نداشته باشید.
☆Nostalgia☆
توییت جنجالی نویسنده معروف و فعال رسانه‌ای پرکار جویس کارول اوتس را در نظر بگیرید: «آیا همه آنچه ما در مورد داعش می‌شنویم تنها جنبه دینی و تنبیهی دارد؟ آیا هیچ‌چیز خوشایند و دلپذیری در خصوص ماهیت داعش وجود ندارد؟ یا اصلاً سؤال من خام و ساده‌لوحانه است؟» قابل‌پیش‌بینی بود که اوتس به سرعت با واکنش‌های خشمگینانه مواجه شد. وقتی در مورد جذابیت‌های شیطان بحث می‌کنید مردم ناراحت می‌شوند. به نظرم پرسش او ساده‌لوحانه نبود، بلکه قابل‌توجه و مهم بود؛ همان‌طور که تحلیلگر سیاسی راس دوتات در دفاع از اوتس خاطرنشان کرد: «اگر نمی‌دانید حداقل برخی از داوطلبان چه لذتی از عضویت در داعش می‌برند، پس هنوز راه خیلی درازی برای درک جذابیت خلافت اسلامی دارید.»
☆Nostalgia☆
دعوا کردن با قوی‌ترین مرد محل شاید راهی مفید برای ارزیابی میزان محکم بودن و سرسختی‌ام باشد اما اگر علت دعوا کردنم همین موضوع باشد (آگاهی از میزان سرسخت بودنم)، در واقع من اصلاً آدم قوی و سرسختی نیستم، بلکه آدمی با احساس اضطراب و ناایمنی زیاد هستم. به‌طور مشابه، انتخاب کوه‌نوردی برای آزمودن میزان شجاعت خود ممکن است نشان‌دهنده تردید فرد نسبت به خودش باشد نه لزوماً شجاعت و میل به ماجراجویی. درحالی‌که صعود به اورست کاری پرهزینه، زمان‌بر، پرخطر و دشوار است اما آیا واقعاً آن‌قدر ارزش دارد که بر اساس این کار چیزهایی در مورد خودمان بیاموزیم که کاملاً بی‌ارتباط به زندگی‌مان هستند؟
☆Nostalgia☆
انگیزه دیگر برای فعالیت‌هایی مانند کوه‌نوردی، کنجکاوی راجع به توانایی‌ها و ظرفیت‌های خود است. لوونشتاین معتقد است، این انگیزه نیز مانند انگیزه پرستیژ به درک بهتر چرایی تحمل سختی‌های فراوان در کوه‌نوردی کمک می‌کند: «کوه‌نوردی ازآن‌جهت که کار آسانی نیست، شخصیت و ظرفیت‌های فرد را نشان می‌دهد. بخش عمده‌ای از هدف یک سفر، آزمایش کردن جوهره فرد است و درد و رنج، مواد اولیه و کاربردیِ مناسبی برای چنین آزمایش‌هایی هستند.»
☆Nostalgia☆
یکی از مزایای این‌گونه فعالیت‌ها احترام و تحسینی است که فرد به علت انجام کاری دشوار، پرریسک و نیازمند مهارتی خاص، از جانب دیگران به دست می‌آورد. اگر صعود به اورست کار خوشایند و راحتی بود، هیچ‌کس تحت تأثیر آن قرار نمی‌گرفت.
☆Nostalgia☆
زمانی‌که بنتام در خصوص لذت حسی صحبت می‌کند، از نظر وی این لذت حسی فقط یک بُعد از ابعاد بسیار زیاد مطلوبیت است و او به ابعاد انتزاعی‌تر مطلوبیت و رضایت، مانند لذت مهارت داشتن، خودهدایت‌گری، خوش‌نامی، قدرت، پرهیزکاری، خیرخواهی و بدخواهی نیز توجه دارد.
☆Nostalgia☆
«می‌دانستی که اولین ماتریکس طراحی شده بود تا کامل‌ترین جهان انسانی باشد؟ جهانی که هیچ‌کس در آن رنج نمی‌کشد و همه انسان‌ها شاد هستند. البته این طرح یک فاجعه بود. هیچ‌کس آن را نپذیرفت و کل آن نابود شد. برخی معتقد بودند که ما فاقد یک زبان برنامه‌نویسی مناسب بودیم تا بتواند جهان کامل و بی‌عیب و نقصِ شما انسان‌ها را تعریف کند، اما من معتقدم انسان‌ها به عنوان یک‌گونه از مخلوقات، واقعیت خودشان را بر اساس رنج و بدبختی تعریف می‌کنند. در واقع ایده خلق یک جهان کامل، رؤیایی بود که مغز بدویِ شما انسان‌ها دائماً سعی می‌کرد از آن خارج شود.» «تعریف واقعیت بر اساس رنج و بدبختی»، این عبارت به خوبی بیانگر ایده‌ای ماندگار است.
☆Nostalgia☆
غرقه‌گی می‌تواند بسیار بدتر از بیهوده باشد. آدولف آیشمن به عنوان یکی از طراحان اصلی کشتار اقلیت‌های دینی در آلمان نازی، اغلب به عنوان کسی توصیف می‌شود که هیچ‌گونه کینه‌ای نسبت به قربانیان خود نداشت. او متخصصی بود که می‌خواست عملکرد خوبی داشته باشد و به تسلط بر یک کار پیچیده و از نظر فنی بسیار چالش‌برانگیز افتخار می‌کرد. چیکسنت‌میهایی بیان می‌کند که آیشمن «احتمالاً غرقه‌گی را تجربه کرده است، او برنامه‌های پیچیده قطارها را جابجا می‌کرد تا مطمئن شود که لکوموتیوها و واگن‌ها در جاهایی که لازم است، در دسترس باشند و اجساد با کمترین هزینه حمل شوند. به نظر می‌رسد او هرگز نپرسید که آیا آنچه از او خواسته شده تا انجام دهد، درست است یا غلط.
☆Nostalgia☆
چه چیزی در مورد انواع خاصی از تلاش‌ها وجود دارد که آن‌ها را از سایر فعالیت‌های جایگزین بهتر می‌کند؟ چه چیزی جابجایی اثاثیه منزل را از حل جدول متمایز می‌کند؟ یک پاسخ این است که تلاش زمانی لذت‌بخش می‌شود که به عنوان یک بازی یا سرگرمی دیده شود. افراد موفق در مصاحبه‌هایشان راجع به رازهای موفقیتشان می‌گویند: «من به شغلم به عنوان یک کار نگاه نمی‌کنم». در همین راستا، جنبشی به نام «بازی‌سازی» وجود دارد و در پی این است که فعالیت‌هایی که به وضوح یک بازی نیستند را به صورت بازی درآورد.
☆Nostalgia☆
به مچاله کردن کاغذ و پرتاب کردن آن از راه دور به درون سطل زباله فکر کنید و سعی کنید سه کاغذ را پشت سر هم به درون سطل بیندازید. یا خوردن اسمارتیز «ام اند ام» را به صورت دو نفری در نظر بگیرید. یک نفر اسمارتیز را به هوا پرتاب می‌کند و دیگری سعی می‌کند آن را در هوا با دهان بگیرد. چنین فعالیت‌هایی ارزش ذاتی ندارند اما آن‌ها را اختراع می‌کنیم تا فعالیت‌های روزمره، مانند دور انداختن زباله و خوردن شکلات را به طرز جالبی دشوار کنیم.
☆Nostalgia☆
تلاش، ارزش محصولات و خروجی کار را شیرین می‌کند. هنگامی‌که مخلوط کیک فوری در دهه ۱۹۵۰ به بازار عرضه شد، زنان خانه‌دار در ابتدا آن‌ها را به دلیل آسان بودن پختشان پس زدند. تولیدکننده‌ها دستور غذا را طوری تغییر دادند که مجبور می‌شدید یک تخم مرغ اضافه کنید و سپس این محصول جذاب‌تر شد.
☆Nostalgia☆
اگر در حال ساختن یک ربات انسان‌نما بودیم که می‌توانست به تنهایی زنده بماند، مایل بودیم این ظرفیت را در آن لحاظ کنیم. اگر کسی بتواند بدون زحمت ساعت‌های نامحدودی را صرف کاری کند، چیزهای دیگری مانند تحریک و تماس اجتماعی را از دست می‌دهد. این امر نشان می‌دهد که چرا تلاش در طول زمان سخت‌تر می‌شود. چنین چیزی به این معنا نیست که ذخیره‌ای محدود در حال تمام شدن است، بلکه به این معنی است که با گذشت ساعات، ارزش سایر فعالیت‌ها افزایش می‌یابد. تکامل، باهوش‌تر از آنچه ما هستیم، وادارمان می‌کند که استراحت کنیم و به کارهای دیگری بپردازیم.
☆Nostalgia☆
همچنین این نظریه می‌تواند توضیح دهد که چرا فقط برخی فعالیت‌ها ما را فرسوده می‌کنند. نگاه کردن به بیرون از پنجره کار سختی نیست، زیرا این فعالیت ظرفیت‌هایی را مصرف نمی‌کند که می‌توانید برای کارهای دیگر از آن‌ها استفاده کنید و هیچ هزینه فرصت از دست رفته‌ای وجود ندارد. گوش دادن به موسیقی کلاسیک مرا خسته نمی‌کند زیرا می‌توانم این کار را در حین بررسی ایمیلم انجام دهم. در مقابل، حمل کارتن‌های اسباب‌کشی یا محاسبه اعداد در ذهنتان را در نظر بگیرید. این کارها خسته‌کننده هستند، زیرا شما را از سایر فعالیت‌ها دور می‌کنند و بنابراین باعث آزارتان می‌شوند. ازاین‌رو، خستگی ناشی از تلاش، بازتاب عصبی FOMO یا ترس از دست دادن در شما است.
☆Nostalgia☆

حجم

۲۸۸٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۳۳۱ صفحه

حجم

۲۸۸٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۳۳۱ صفحه

قیمت:
۳۹,۹۰۰
تومان