چرا که به قول نویسندهای، زندگی همهاش واقعیت خشن نیست و گاه میتوان رگههای رمانتیکی را لابهلای حوادث خشک آن احساس کرد و نفس راحتی کشید.
fateme
باباجون من رمز واقعی خوشبختی را کشف کردهام و آن این است که باید برای حال زندگی کرد و اصلاً نباید افسوس گذشته را خورد یا چشم به آینده داشت بلکه باید از همین لحظه بهترین استفاده را برد
hawniii
خدای آنها (که آن را آکبند از اجداد پیوریتن و دور خود به ارث بردهاند) تنگنظر، بیمنطق، ظالم، پست، کینهتوز و متحجر است. شکر خدا که من هیچ خدایی را از هیچکس به ارث نبردهام. من آزادم که خدای خودم را آنطور که آرزو دارم تصور کنم. خدای من مهربان، دلسوز، خلاق، بخشنده، فهمیده و شوخطبع است.
fateme
او از اول زندگی تا آخرش عقایدش همان بود.
리아나
«در مورد دیگران همان قضاوتی را نکن که نمیخواهی دیگران دربارهات بکنند.»
리아나
اعمال آنها بهتر از عقایدشان است.
리아나