بریدههایی از کتاب رهایی از گناه
۴٫۴
(۲۰۳)
اگر ادبیات دینی در جامعهٔ ما صحیح بود، همه میفهمیدند که کسی که در جامعه بهصورت علنی بیدینی میکند، در واقع به ضرر همه کار میکند و به جامعه لطمه میزند؛ مانند کسی که بهصورت ممتد بوق میزند و اعصاب همه را خُرد میکند.
fatemeh
رسولخدا (ص) میفرماید: «الْحَیاءُ خَیرٌ کلُّهُ؛ حیا همهاش خیر است.» حیا ربطی به دین ندارد، شما اگر حیا داشته باشی، کار زشت نمیکنی و از این بابت لطمه نمیخوری و این برای همه لازم است. حالا دین میآید بر همهٔ آن چیزهایی که برای انسان مفید و ضروری است، تأکید میکند.
fatemeh
در واقع طبق آیهٔ فوق، کسی که جوهر تقوا را نداشته باشد، قرآن نمیتواند او را هدایت کند. در این کتاب هیچ شک و مشکلی نیست، اما نمیتواند غیرمتقین را هدایت کند، مشکل از این کتاب نیست، مشکل از خود آنها است؛ این کتاب دردی از غیرمتقین دوا نمیکند! کسی که تقوای قبل از ایمان را ندارد به سمت دین نیاید، چون این دین به درد او نخواهد خورد. برای چنین کسی، هرچقدر هم استدلال بیاوریم و خدا را برایش اثبات کنیم، نمیپذیرد و اگر هم بپذیرد، بیفایده است.
کاربر ۱۹۵۱۵۶۳
در همان ابتدای قرآن کریم، خداوند میفرماید: «ذلِک الْکتابُ لا رَیبَ فیهِ هُدی لِلْمُتَّقین، الَّذِینَ یؤْمِنُونَ بِالْغَیب...؛ این کتاب، متقین را هدایت میکند، کسانی که به غیب ایمان میآورند...» (بقره/۲ و ۳) چرا در اینجا تقوا بر ایمان مقدم شده است؟ چرا در اینجا خداوند نمیفرماید «ذلک الکتاب لا ریب فیه، هدی للمؤمنین»؟ یعنی چرا نمیفرماید که این کتاب، مؤمنین را هدایت میکند؟ چون در اینجا، منظور تقوای قبل از ایمان است! چنین کسانی ایمان میآورند و نماز میخوانند، چون جوهری به نام تقوا دارند.
کاربر ۱۹۵۱۵۶۳
در همان ابتدای قرآن کریم، خداوند میفرماید: «ذلِک الْکتابُ لا رَیبَ فیهِ هُدی لِلْمُتَّقین، الَّذِینَ یؤْمِنُونَ بِالْغَیب...؛ این کتاب، متقین را هدایت میکند، کسانی که به غیب ایمان میآورند...» (بقره/۲ و ۳) چرا در اینجا تقوا بر ایمان مقدم شده است؟ چرا در اینجا خداوند نمیفرماید «ذلک الکتاب لا ریب فیه، هدی للمؤمنین»؟ یعنی چرا نمیفرماید که این کتاب، مؤمنین را هدایت میکند؟
کاربر ۱۹۵۱۵۶۳
متقین یعنی کسانی که اهل برنامهریزیاند
کاربر ۱۹۵۱۵۶۳
به همین دلیل اینگونه افراد بیبرنامه و بیادب، از گناه دوری نمیکنند؛ چون یاد نگرفتهاند بابرنامه زندگی کنند. انسان بیادب و بیبرنامه برای جهنمی که در آینده است حرکت نمیکند، او فقط با زور لگد حرکت خواهد کرد! ما فکر میکنیم که او به جهنم اعتقادی ندارد، درحالیکه مشکل او در جای دیگری است.
کاربر ۱۹۵۱۵۶۳
کسی که شاکلهٔ روحیاش در یک زندگی بیبرنامه شکل گرفته و انسانی بیبرنامه و منفعل است، تا تهدید و تشویق نباشد، حرکت نمیکند، تا زور بالای سرش نباشد، بلند نمیشود. خدا هم برای همین است که جهنم را به تأخیر انداخته و جلوی چشم ما نیاورده است؛ برای اینکه ما به زورِ تهدید جهنم، حرکت نکنیم.
کاربر ۱۹۵۱۵۶۳
کسی که شاکلهٔ روحیاش در یک زندگی بیبرنامه شکل گرفته و انسانی بیبرنامه و منفعل است، تا تهدید و تشویق نباشد، حرکت نمیکند، تا زور بالای سرش نباشد، بلند نمیشود. خدا هم برای همین است که جهنم را به تأخیر انداخته و جلوی چشم ما نیاورده است؛ برای اینکه ما به زورِ تهدید جهنم، حرکت نکنیم. به همین دلیل اینگونه افراد بیبرنامه و بیادب، از گناه دوری نمیکنند؛ چون یاد نگرفتهاند بابرنامه زندگی کنند. انسان بیادب و بیبرنامه برای جهنمی که در آینده است حرکت نمیکند، او فقط با زور لگد حرکت خواهد کرد! ما فکر میکنیم که او به جهنم اعتقادی ندارد، درحالیکه مشکل او در جای دیگری است.
کاربر ۱۹۵۱۵۶۳
این اشتباه است که فکر کنیم «با هوسرانی، بیشتر میتوان لذت برد و برای لذتبردن باید نامنظم بود». این تصور غلطی است که اگر انسان بدون نظم و برنامه بهدنبال هر چیزی که دلش خواست برود، بیشتر لذت میبرد. البته با هوس و بینظمی هم میتوان لذت برد، اما هم لذتش کمتر است و هم بیش از آن لذت، اندوه جایگزین آن خواهد شد.
کاربر ۱۹۵۱۵۶۳
شخصی به امام صادق (ع) عرض کرد: شنیدهام که تدبیر و خوب برنامهریزیکردن، نیمی از کسب و درآمد انسان است. امام صادق (ع) فرمودند: «بلکه کل کسب و درآمد، خوب تدبیرکردن است» و سپس فرمودند: «تدبیر و برنامهریزی، جزئی از دین است.»
کاربر ۱۹۵۱۵۶۳
انسانهایی که بیتدبیر و بیبرنامه هستند، پروژهای زندگی میکنند؛ یعنی مدتی تمام همّ و غمشان کاری است، سپس آن را رها کرده و مدتی تمام همّ و غمشان را صرف کار دیگری میکنند. وقتی مشغول کار میشوند، دیگر به فکر وقت نماز نیستند، یا وقتی درس میخوانند دیگر نه نماز میخوانند نه کار میکنند، وقتی تفریح میکنند که دیگر هیچ! درحالیکه هرکدام از این کارها ساعت و وقت مشخصی دارد.
کاربر ۱۹۵۱۵۶۳
تدبیر و برنامهریزی، جزئی از دین
کاربر ۱۹۵۱۵۶۳
انسان بیادب هم ممکن است همهٔ کارهای باادبها را انجام دهد، اما بهگونهای متفاوت و در شرایطی خاص. یعنی انسان بیادب هر موقع مجبور یا تهدید شود، هر موقع تطمیع یا تشویق شود و هر موقع ناظر یا آقابالاسر داشته باشد، کارهای باادبان را انجام میدهد. انسان بیادب هم ممکن است کار باادبها را انجام دهد، اما چون بیادب است، منفعلانه انجام میدهد.
کاربر ۱۹۵۱۵۶۳
اولویت اول در مدرسه، فراگرفتن قدرت برنامهریزی و آمادهشدن برای «زندگی و عملکردن بابرنامه» است. بدون برنامه عملکردن یعنی منفعلبودن.
کاربر ۱۹۵۱۵۶۳
اگر ما برای ادب ارزش لازم را قائل بودیم، کارتساعتزنی در کارخانهها و ادارات لازم نبود؛ کارتساعتزنی مظهر و علامت بیادبی است! چون نشان میدهد که افراد، باادب تربیت نشدهاند و نمیفهمند که «ادبِ کارکردن، سروقت آمدن است»؛ لذا باید با کارتساعتزنی و کسر از حقوقِ سر ماه، مورد مؤاخذه قرار گیرند، و اگر شلاقِ حقوق بالای سرشان نباشد، حضور منظم در محل کار نخواهند داشت.
کاربر ۱۹۵۱۵۶۳
فرد باادبی که نسبت به همسایه، در مورد خوابیدن و بیدارشدن، مرتبکردن اتاق خودش و... آدابی را رعایت میکند، اگر یک ادبِ دیگر -که همان نمازخواندن است- به آن اضافه شود، رعایت آن برایش دشوار نخواهد بود. به او میگوییم: «ادب نسبت به پروردگار را رعایت کن!» میپرسد چگونه؟ میگوییم: ابتدا «الله اکبر» میگویی و چند دقیقه بیحرکت میایستی و بعد رکوع و سجده... این ادب در مقابل پروردگار است. او هم میفهمد و اجرا میکند؛ چون برایش کار سختی نیست.
کاربر ۱۹۵۱۵۶۳
اما اگر توانستیم فرزندمان را باادب بار بیاوریم، برای او اضافهکردن چند ادب دیگر، به آدابی که از قبل رعایت میکرده است، آسان است. فرد باادبی که نسبت به همسایه، در مورد خوابیدن و بیدارشدن، مرتبکردن اتاق خودش و... آدابی را رعایت میکند، اگر یک ادبِ دیگر -که همان نمازخواندن است- به آن اضافه شود، رعایت آن برایش دشوار نخواهد بود.
کاربر ۱۹۵۱۵۶۳
بعضی میپرسند: «فرزند ما نماز نمیخواند، چهکاری باید انجام دهیم تا نمازخوان شود؟» در جواب باید گفت پیش از هر چیز باید عنصر کلیدی و حیاتی زندگی را که «ادب» است، به او یاد داده باشیم. در غیر این صورت، یعنی اگر بیادب غذا بخوریم، بیادب با یکدیگر سخن بگوییم، بیادب بخوابیم، بیادب بیدار شویم، بیادب راه برویم، بیادب لباس بپوشیم و... نباید انتظار داشته باشیم که فرزندمان نمازخوان شود.
کاربر ۱۹۵۱۵۶۳
بسیاری از دستورات دینی برای این است که ما بابرنامه زندگی کنیم.
کاربر ۱۹۵۱۵۶۳
حجم
۲۱۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۲۰ صفحه
حجم
۲۱۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۲۰ صفحه
قیمت:
۴۰,۰۰۰
۲۰,۰۰۰۵۰%
تومان