بریدههایی از کتاب رهایی از گناه
۴٫۴
(۲۰۳)
صدقهدادن، بهنفع خودتان است اگر بدانید: «وَ أَنْ تَصَدَّقُوا خَیرٌ لَکمْ إِنْ کنْتُمْ تَعْلَمُونَ» (بقره/۲۸۰) صدقهدادن بهنفع ماست و خدا چون میخواهد ما به این منفعت برسیم، فرموده است که صدقه بدهیم.
هستی
. مگر میشود خداوند به انسان بگوید کاری را انجام بده که به ضرر خودت و بهنفع دین است؟! مگر دین چیست که بهنفع آن کار کنیم؟ صدر تا ذیل دین، برای منفعت انسان است.
هستی
عَنْ فُرَاتِ بْنِ أَحْنَفَ قَالَ: کُنْتُ عِنْدَ أَبِی عَبْدِاللَّهِ (ع)، إِذْ دَخَلَ عَلَیْهِ رَجُلٌ مِنْ هَؤُلَاءِ الْمَلاعِینِ فَقَالَ: وَ اللَّهِ لَأَسُوءَنَّهُ مِنْ شِیعَتِه... إِنَّ شِیعَتَکَ یَشْرَبُونَ النَّبِیذَ فَقَالَ: وَ مَا بَأْسٌ بِالنَّبِیذِ؟ أَخْبَرَنِی أَبِی عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِاللَّهِ أَنَّ أَصْحَابَ رَسُولِ اللَّهِ (ص) کَانُوا یَشْرَبُونَ النَّبِیذَ. فَقَالَ: لَیْسَ أَعْنِیکَ النَّبِیذ، َ إِنَّمَا أَعْنِیکَ الْمُسْکِرَ! فَقَالَ: شِیعَتُنَا أَزْکَی وَ أَطْهَرُ مِنْ أَنْ یَجْرِیَ لِلشَّیْطَانِ فِی أَمْعَائِهِمْ رَسِیسٌ، وَ إِنْ فَعَلَ ذَلِکَ الْمَخْذُولُ مِنْهُمْ فَیَجِدُ رَبّاً رَءُوفاً وَ نَبِیّاً بِالاسْتِغْفَارِ لَهُ عَطُوفاً وَ وَلِیّاً لَهُ عِنْدَ الْحَوْضِ وَلُوفاً وَ تَکُونُ وَ أَصْحَابَکَ بَبَرَهُوتَ مَلْهُوفاً؛ (التمحیص، اسکافی، صص ۳۹-۴۰)
میثم
امام صادق (ع) میفرماید: خداوند متعال به حضرت داود (ع) وحی فرستاد و فرمود: «وقتی بندهٔ من گناهی میکند و پس از آن برمیگردد و از گناهش توبه میکند و موقع یادآوری گناهش از من خجالت میکشد، او را میبخشم.»
در ادامه میفرماید: «نهتنها او را میبخشم، بلکه کاری میکنم که آن دو فرشتهای که گناهانش را ثبت کردند گناهش را فراموش کنند!» برای کسانی که رابطهٔ عبد و مولا برایشان شکل گرفته است، این خبر بسیار مهم است؛ برای آنها بسیار خوشحالکننده است که وقتی فرشتگان نگهبان به آنها را مینگرند، به چشم یک گناهکار به آنها نگاه نکنند.
و بعد میفرماید: «اضافه بر این جای گناهشان ثواب مینویسم؛ گناهشان را به کار خوب تبدیل میکنم و برایم مهم نیست و من مهربانترین مهربان هستم.»
میثم
ما برای خوبشدن آفریده نشدهایم، ما آفریده شدهایم برای «ارتباط با خدا». مراقب باشید به ما آدرس غلط ندهند. ارتباط ما با خدا ارتباط عبد و مولا است، ارتباط عبد و مولا هم تنها در «فرمان» و «اطاعت» شکل میگیرد.
ما برای ارتباطگرفتن با مولا آفریده شدهایم، برای تحقق چیزی به نام «عبودیت».
میثم
این آیهٔ قرآن مسئله را کاملاً روشن بیان کرده است: «فَلا وَ رَبِّک لا یؤْمِنُونَ حَتَّی یحَکمُوک فیما شَجَرَ بَینَهُمْ ثُمَّ لا یجِدُوا فی أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمَّا قَضَیتَ وَ یسَلِّمُوا تَسْلیماً» (نساء/۶۵) پیامبر من! به پروردگار تو سوگند که اصلاً ایمان ندارد کسی که تو حکمی بدهی و او ته دلش، سختش باشد که حکم تو را بپذیرد؛ حتی اگر اجرا هم بکند ولی ته دلش کمی سختش باشد، او اصلاً ایمان ندارد! تنها کسی ایمان دارد که تسلیم شود؛ تسلیم از ته قلب!
میثم
وقتی گناه برای انسان تلخ میشود که فکر عالم آخرتِ شیرین، ما را شاد کند!
a.m.m.m
مدیر و معاون مدرسه نباید خودشان را بجای تقوای اشخاص قرار دهند و آنقدر سختگیرانه دانشآموزان را کنترل کنند که افراد، منفعلانه و فقط تحت تأثیر کنترلهای سخت، رفتارهای صحیح انجام دهند.
کاربر ۱۹۵۱۵۶۳
امیرالمؤمنین (ع) با این سطح از معرفت خداوند میفرماید: «عَرَفْتُ اللَّهَ سُبْحَانَهُ بِفَسْخِ الْعَزَائِمِ» من از راهِ بههمخوردن برنامههایم، خدا را شناختم! من عزم کردم و مقدمات هم فراهم بود، اما برنامهام به هم خورد، بنابراین فهمیدم کار دست دیگری است؛ دائماً خدا این کار را با بندههایش میکند که مدام به او نگاه کنند.
میثم
پیامبر اکرم (ص) به ابوذر فرمود: «حتی برای خوابیدن و غذاخوردن خودت هم نیتِ «قربةً الیالله» داشته باش.» یعنی همهٔ کارهایت بهخاطر خدا باشد. در روایت آمده است کسی که برای هر کار و هر حرکت و سکونش، نیت قربةً الیالله نداشته باشد، جزء غافلان است؛ همان غافلانی که خدا در قرآن فرمود: «آنان همچون چارپایان هستند؛ بلکه گمراهتر!» چرا اینها بدتر از حیوان هستند؟ خدا میفرماید: من تو را برای چه ساخته بودم؟ ولی الان ببین مشغول چه چیزی هستی!
fatemeh
همهٔ بدبختیهای انسانها از «کوچکیِ جهان آنها» شروع میشود، ابتدای همهٔ خوشبختیها نیز از «بزرگیِ جهان انسان» است. وقتی انسان جهان آخرتِ بسیار بزرگ را پذیرفت، خودش نیز بزرگ میشود و این بزرگشدن او را «بزرگوار» میکند. ثمرهٔ بزرگوارشدن هم خوبشدن اوست. تنها کسانی بد میشوند که جهان کوچکی داشته باشند.
fatemeh
انسانها نسبت به هم حساس هستند، اما در موضوع دینداری معمولاً به هم کاری ندارند؛ یعنی نمیخواهند در دینداری از یکدیگر سبقت بگیرند و جلو بزنند. درحالیکه خدا از ما میخواهد دائماً در حال مسابقه در دینداری باشیم.
fatemeh
بعضی از روانشناسان و حتی بعضی از اندیشمندان اخلاقی چون آثار منفیِ رقابت را میبینند، رقابت و مسابقه را بهطور کلی نفی میکنند و توصیه میکنند که حس مسابقه به خودتان راه ندهید؛ چون استرسِ بردن و ناراحتیِ باختن، شما را اذیت میکند! درحالیکه این نگاه، اشتباه است. چون خدا به ما میگوید اهل مسابقه باش، ولی نگران برد و باخت نباش؛ چون من هستم و کمکت میکنم؛ من هستم و اگر شکست خوردی جبران میکنم. اساساً رابطهٔ با خدا همین جاها به درد بنده میخورد. دیدن خدا و تواناییهای او استرس مسابقه را از وجود انسان دور میکند.
fatemeh
اساساً هدف خلقت ما پرستش و عبودیت خداوند است: «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیعْبُدُونِ؛ من جنّ و انس را نیافریدم جز برای اینکه مرا عبادت کنند.» (ذاریات/۵۶) خدا میخواهد این حس خوب در ما بیدار شود، وقتی این حس بیدار شد، انسان به موضوع گناه میرسد؛ گناه یعنی «اطاعتنکردن از خدا». آن وقت است که حتی اگر خدا هم بگوید «بندهٔ من، اشکالی ندارد...» او میگوید: «خدایا، چرا اشکال ندارد؟ خیلی هم اشکال دارد!»
Maryam
خداوند گاهی اوقات، خواستهٔ بندهاش را نگه میدارد و جواب نمیدهد، تا ببیند آن حس پرستش در بندهاش بیدار میشود یا نه؟ گاهی هم زود جواب بندهاش را میدهد و مشکلش را برطرف میکند و میگوید: «حالا میخواهی مرا پرستش کنی یا نه؟» گاهی دو نعمت دیگر هم به آن اضافه میکند تا خیال بندهاش راحت شود و به او میگوید: «حالا دیگر میآیی مرا پرستش کنی؟»
Maryam
وقتی ما گناهی انجام میدهیم، بهطور طبیعی باید اثر آن را ببینیم، اما وقتی توبه میکنیم، خداوند جلوی اثرِ این گناه را میگیرد، در واقع خداوند جلوی نظم عالم را میگیرد، اما طوری جلوی این نظم را میگیرد که بینظمی در عالم پدید نیاید. در واقع اینجا معجزه اتفاق میافتد. پذیرش توبه یعنی خداوند جلوی ضررِ ناشی از گناه ما را میگیرد؛ ضرری که بر اساس نظمِ عالم، باید به ما میرسید.
در معجزهای مثل «شقالقمر»، وقتی ماه دو نیم شد، بهطور طبیعی باید نظم منظومهٔ شمسی به هم میخورد، اما چون معجزه بود، دو نیمهٔ ماه دوباره به هم چسبید و آب از آب تکان نخورد. شقالقمر یکبار اتفاق افتاد، اما خداوند دائماً دارد توبه میپذیرد؛ یعنی دائماً دارد معجزه میکند! گاهی اوقات هم بدون اینکه ما توبه کنیم، خودش اثر گناه ما را از بین میبرد و نمیگذارد اثرش ظاهر شود
عسگری
اخلاص یعنی عملکردن فقط برای رسیدن به عالیترین منافع. اگر عالیترین منافع ما تأمین شود، دیگر نیازی به منافع پایینی خودمان نداریم. ترجمهٔ حقیقی «اخلاص برای خدا» این است که فقط عالیترین منافع خودمان را در نظر بگیریم. عالیترین منفعت انسان این است که خدا با او رفیق باشد و در مقابل، یکی از عذابهای سخت روز قیامت این است که خدا با کسی سخن نگوید. این عذاب دردی است که به قلب انسان میآید و او را آزار میدهد. چون نهتنها خداوند او را عذاب میدهد، بلکه حتی حاضر نیست او را خطاب قرار داده و با او سخن بگوید!
fatemeh
اینکه به دیگران بگوییم: «فقط منافع خودت را نبین، منافع دیگران را هم ببین!» سخن صحیح و دقیقی نیست. عبارت بهتر این است که بگوییم: «اگر به نفع دیگری کار کنیم، درنهایت به نفع خودمان خواهد بود.» امیرالمؤمنین (ع) میفرماید: من به احدی احسان نکردم و به هیچکس هم بدی نکردهام. و این آیهٔ قرآن را خواندند: «إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِکُمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها؛ اگر کار خوبی انجام بدهید، به خودتان خوبی کردهاید و اگر بدی کنید به خودتان بدی کردهاید.» (اسراء/۷)
fatemeh
امام باقر (ع) میفرماید: «خدا از بندگانش دو انتظار بیشتر ندارد؛ یکی اینکه وقتی نعمت به آنها داد، به این نعمت اقرار کنند (یعنی بفهمند که این نعمات بهنفع آنهاست)، دیگر اینکه وقتی گناه کردند، به گناه خود اقرار کنند (یعنی بفهمند که گناه به ضرر آنهاست).» همین دوتا بس است! خدا انتظار دیگری از بندگانش ندارد.
fatemeh
مؤمنین باید در مقابل امر پیامبر اینگونه باشند؛ چیزی شبیه آنچه در آئیننامههای نظامی آمده است که در مقابل فرمانِ یک مقام ارشد، فقط باید بگویند: «بله، اطاعت» و پس از آن دستور را اطاعت کنند؛ نه اینکه هیچ نگویند و بروند و دستور را اجرا کنند، بلکه وقتی فرمانده فرمان داد، اول باید بگویند: «بله، اطاعت» و سپس آن دستور را اجرا کنند. این برجستهسازیِ امر اطاعت است. مؤمنین هم باید در مقابل فرمان پیامبر، بگویند «سمعنا و أطعنا»
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
حجم
۲۱۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۲۰ صفحه
حجم
۲۱۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۲۰ صفحه
قیمت:
۴۰,۰۰۰
۲۰,۰۰۰۵۰%
تومان