بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب آتوسا | صفحه ۷ | طاقچه
تصویر جلد کتاب آتوسا

بریده‌هایی از کتاب آتوسا

۴٫۵
(۲۵۰)
آمیتیس به همراه خود، آداب دربار مادها را به پارس کشاند. چنان‌چه پیشکاران کاخ از میان مادها برگزیده می‌شدند. او با منش نیکوی خود، جایگاهی ویژه نزد پارسیان داشت. مهربانی‌هایش زبانزد مردم بود. در رفت و آمدهایی که بیرون از پردیس داشت، همواره دستور می‌داد پرده‌های گردونه را به کناری بزنند تا زنان رهگذر بتوانند با او گفتگو کنند و دردها و نیازهایشان را در میان نهند. بدین‌سان جایگاهی ویژه نزد گروه‌های تنگدست و نیازمندان پیدا کرد.
fatem
زندگی برای ما آسان‌تر خواهد گذشت اگر باورهای‌مان را به زور گسترش ندهیم.
sasa
هنگامی‌که ازگنجینه‌ی درون ناآگاهیم، به‌سان ابزاری در دست این و آن، داد وستد می‌شویم. همه‌ی آن‌چه در زندگی به ما سپرده شده، تنها برای راهیابی به ژرفای درون کارایی دارند. زیرا ما پا در این جهان نهاده‌ایم تاآهنگ خویش را بیابیم و بسُراییم. برپا داشتن این پرده که در توانایی‌های ما می‌گنجد، بهانه‌ی آفرینش است.
sasa
که زندگی را دو بخش کرده‌اند: نخست، آن کارهایی که می‌توانیم برای بهبود روزگار خویش انجام دهیم و دیگر، بخشی که در میدان توانایی ما نیست. نشستن و پیوسته به ناتوانی‌ها اندیشیدن، امید و نیروی ما را از بین می‌برد. بنابراین پسندیده است، به کارهایی که در میدان توانایی ما هست، بپردازیم. "چه کاری نمی‌شود" را رها کنیم و در این زمان گران‌بها به آن‌چه می‌شود، چنگ اندازیم.
sasa
این روش پسندیده‌ای نیست که بگوییم ما در این راه جلو می‌رویم تا ببینیم به کجا می‌رسد. راه‌های نادانی به بیابان پشیمانی می‌رسند و بس.
sasa
اگر در این چهار دیواری از دلتنگی و اندوه بمیرم و یا در سوگ از دست دادن هر آن‌چه خواسته‌ایم جامه‌هایمان را چاک دهیم، کسی از روزگارمان آگاه نخواهد شد. با این همه، اگر نیم‌نگاهی به مردی بیگانه بیاندازیم بامداد فردا همه پارسیان از آن آگاه خواهند بود.
فرشته
برای همه‌ی سرزمین‌هایی که آینده‌ی آنان به فرمان دیوانگان سپرده شده به درگاه اهورامزدا نیایش کنیم.
sama.bagheri
از سوی دیگر، نوشته‌اند خشیارشا شهر زیبای بابل را ویران می‌کند و نمی‌گویند چگونه پس از او هرودت توانسته است بابل را به آن زیبایی ببیند و بنگارد. و یا اگر او بابل را از بین برده، چگونه ۱۵۰سال دیگر اسکندر از اربیل به بابل می‌رود و بزرگان شهر، کلیدها و گنجینه‌ها را به او پیشکش می‌نمایند؟ بی‌گمان دروازه‌ای باید باشد تا نیاز به کلید داشته باشد! به راستی چه کسی شهر باشکوه بابل را از روزگار پاک کرده است؟
Setare
اگر کورش را آشکارکننده‌ی ایران در چشم جهانیان بدانیم، داریوش را باید سازنده‌ی کشور نامید.
Setare
ـ کوروش بزرگ را می‌شناسم و در راه شنیدم که ایرانیان او را پدر می‌نامند. آرزو می‌کنم، مهر او همواره بر سر شما باشد.
Setare
این سخن پیام‌آور ما زرتشت است: «از کسانی باشیم که جهان را تازه می‌کنند».
Setare
دخترم! این را بدان که انسان‌های هوشیار توانایی به زبان راندن سخنان تازه را دارند.
Setare
ـ زندگی تلاشی است برای نزدیک کردن آن‌چه هست، به آن‌چه آرزو داری.
Setare
در افسانه‌های کهن آمده بود که کوبیدن سپرهای جنگاوران در جشن‌ها، پایه‌ی ساخته شدن سنج بوده است. آن دلاورانی که می‌دانستند دیر یا زود شادی به پایان می‌رسد و باید راهی نبرد و پیکار شوند با کوبیدن سپرها و خنجرها، گوش اسب‌هایشان را به هیاهوی میدان جنگ آشنا می‌کردند. چرا که همان اسبی که همراهشان به بزم آمده بود، پسان روز آنان را به میدان رزم می‌برد و اگر چهارپا از هنگامه‌ی جنگ می‌هراسید و سوار خود را بر زمین می‌کوبید، بهایی خونین در برداشت.
Setare
نوشته‌اند خشیارشا شهر زیبای بابل را ویران می‌کند و نمی‌گویند چگونه پس از او هرودت توانسته است بابل را به آن زیبایی ببیند و بنگارد. و یا اگر او بابل را از بین برده، چگونه ۱۵۰سال دیگر اسکندر از اربیل به بابل می‌رود و بزرگان شهر، کلیدها و گنجینه‌ها را به او پیشکش می‌نمایند؟
شیلا در جستجوی خوشبختی
داستان زندگی خشیارشا، ما را به یاد این گفته می‌اندازد که از شیطان پرسیدند تو به این زیبایی چرا چنین زشت نگاشته می‌شوی؟ او پاسخ می‌دهد، چه کنم که قلم دست دشمن است!
شیلا در جستجوی خوشبختی
سیزدهمین روز از ماه فروردین تیر یا تشتر نام دارد که ایزد باران است. در باور پیشینیان و ایرانیان کهن برای این‌که ایزد باران در سال نو بر دیو خشکسالی پیروز شود، مردم باید در نیایش روز تیر از این ایزد یاد کنند. در ایران باستان پس از مراسم نوروز هنگامی‌که سبزه از زمین می‌روید و گندم و حبوبات سبز می‌گشتند در روز سیزدهم مردم به دشت و کنار جویبارها می‌رفتند و به شادی و پایکوبی می‌پرداختند. در اسطوره‌های ایرانی یکی از نمادهای ایزد باران، اسبی سپید است.
شیلا در جستجوی خوشبختی
در ایران باستان مردم روزهای پایانی سال را جشن آمدن فروهرهای درگذشتگان خود به زمین می‌دانستند و زین سبب پیش از آمدن آنان، خانه‌هایشان را از آلودگی‌ها پاک کرده، جامه‌های نو به تن می‌کردند و خوراکی و شیرینی‌های مناسب فراهم می‌آوردند تا درگذشتگان با دیدن شادی و خرمی آنان با آسودگی به بهشت برگردند.
شیلا در جستجوی خوشبختی
سرو نماد گیاهی سرزمین ایران است و ردپای این نماد در بته‌جقه‌های هنرمندان دوران اسلامی بر روی فرش‌ها، پارچه‌های ترمه و سایر کارهای دستی و هنری بر جای مانده است.
شیلا در جستجوی خوشبختی
در ایران باستان هر روز از ماه‌های سی روزه نامی ویژه داشتند. اَمرداد به معنای بی‌مرگ و جاودانگی است و مرداد به معنی مرگ، از این‌رو سزاوار نیست که امروزه واژه‌ی مرگ را به جای جاودانگی به کار می‌بریم.
شیلا در جستجوی خوشبختی

حجم

۲٫۶ مگابایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۶۴۸ صفحه

حجم

۲٫۶ مگابایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۶۴۸ صفحه

قیمت:
۱۵۰,۰۰۰
۷۵,۰۰۰
۵۰%
تومان