بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب مثل نهنگ نفس تازه می کنم | صفحه ۹ | طاقچه
تصویر جلد کتاب مثل نهنگ نفس تازه می کنم

بریده‌هایی از کتاب مثل نهنگ نفس تازه می کنم

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۵از ۳۵۷ رأی
۴٫۵
(۳۵۷)
فصل مشترک عشق و عقل چیست؟ تنهایی.
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
آدم باید دنبال خواسته‌هایش برود. برای خواسته‌ها می‌شود جنگید، اما برای ناخواسته‌ها چه کاری باید کرد؟
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
هیچ رشد نمی‌کند. می‌کند؟ گاهی هیچ هم رشد می‌کند و همه‌جای زندگی آدم را می‌گیرد.
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
می‌دانم که می‌توانم اتفاقات امشب را برای امیریل تعریف کنم و حتی برای توران خانم تنبیهی قرار دهم و او را از دیدن بچه‌ها محروم کنم، کاری که سپیده می‌کند و با این روش به آن‌ها فهمانده مراقب حرف‌هایشان باشند. زندگی اما این‌طوری شبیه جعبهٔ اِسکینِر می‌شود. وقتی موش‌های توی جعبه با فشار یک اهرم دچار شوک الکتریکی شدند، فهمیدند نباید به آن اهرم دست بزنند، چون تنبیه می‌شدند. می‌شود با تنبیه و تشویق پنهان، آدم‌ها را مثل موش‌های آزمایشگاهی تربیت کرد. اما من این کار را نمی‌کنم. من مشغول تربیت خودم هستم، حتی پیش از تربیت کردن بچه‌هایم. من از درد برای خودم لباسی گرم می‌بافم. نگه داشتن این دردهای کوچک روحم را بزرگ می‌کند. من دیگر با درد در خود فشرده نمی‌شوم، قد می‌کشم.
Amir
وقتی دردی تکرار می‌شود و آدم می‌بیند که از آن نمرده‌است، گستاخ می‌شود. حتی می‌تواند به درد دهان‌کجی کند.
گلابتون بانو
دردها دو جورند: دردهای مفید و دردهای بی‌فایده؛ دردهایی که ما را نمی‌کشند، اما قوی‌تر می‌کنند، و دردهایی که ما را ضعیف می‌کنند و از بین می‌برند. ما انتخاب می‌کنیم که چطور درد بکشیم.
گلابتون بانو
رنج‌هایی هستند که باید آن‌ها را پذیرفت و در آغوش کشید، برایشان معنایی جست‌وجو کرد و با معنای ناشی از رنج، لباس گرمی بافت. رنج‌هایی هم هستند که باید برای از بین بردنشان جنگید. من از رنج‌های اجباری زندگی غمگینم، اما برای از بین بردن دستهٔ دوم می‌جنگم.
Amir
باید خطر را شناخت تا قدر نجات را دانست.
اشک انار
دلِ خوش دنبال بهانه می‌گردد برای شادی، و دل ناخوش دنبال بهانه برای مویه.
اشک انار
. از استاد مطهری خواندم که لازمهٔ روح بزرگ این است که تن به زحمت بیفتد.
کاربر ۲۱۸۷۵۵۸
آدم‌ها همان‌قدر می‌توانند احساسات ما را کنترل کنند که ما در ذهنمان به آن‌ها قدرت می‌دهیم.
پرهيزكار
می‌خواهم مسئولیت همهٔ چیزهایی که منشأ آن هستم را بر عهده بگیرم
پرهيزكار
ارزش هر دلی به حرف‌هایی است که برای نگفتن دارد.
وحا سادات بهشتى
توی بغل ضریح گریه کردم. آرام شدم. برای خودم که گریه می‌کنم، چیزی از من کاسته می‌شود، مثل رود از چشمه. توی بغل ضریح اما چیزی به من اضافه می‌شود، مثل پیوستن رود به دریا.
وحا سادات بهشتى
- بزرگواری‌هات رو یاد خودت بنداز، نه بزرگی‌هات رو. آزادگی‌هات رو یاد خودت بنداز، نه آزادی‌هات رو.
وحا سادات بهشتى
سرم را تکیه داده‌ام به دیواری که روبه‌روی ایوان طلاست. چادرم را دور خودم پیچیده‌ام. به گنبد نگاه می‌کنم، مثل نگاه دختری به دیوارهای بلند خانهٔ پدری
وحا سادات بهشتى
- لطفی که به منّت و کنایه آلوده‌ش کنی مث آبیه که توی کاسهٔ کثیف به کسی تعارف کنی، به درد هیچ‌کس نمی‌خوره.
کاربر ۱۴۱۲۲۷۸
نباید گذشته را نشخوار کنم و روی حال و آینده بالا بیاورم. این کار همین‌قدر چندش‌آور است، اما نمی‌دانم تا کجا می‌توانم دوام بیاورم. من به رنج کشیدن معتاد شده‌ام، آن‌قدر که گاهی فکر می‌کنم کاری جز رنج کشیدن بلد نیستم و می‌خواهم مدام راهی را بروم که بلدم، حتی اگر اشتباه باشد.
melika
وقتی تو افرادی رو که دوست داشتنشون سخته دوست داشته باشی، به خدا و به جانشینی اون خیلی نزدیک می‌شی.
کاربر ۱۶۳۱۵۹۸
گفت که معلومم نیست دردش دوا شه، حتی اگه حاجِتش روا شه.
ستاره

حجم

۴۷۵٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۴۸۴ صفحه

حجم

۴۷۵٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۴۸۴ صفحه

قیمت:
۹۵,۰۰۰
۲۸,۵۰۰
۷۰%
تومان