بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب مثل نهنگ نفس تازه می کنم | صفحه ۷ | طاقچه
تصویر جلد کتاب مثل نهنگ نفس تازه می کنم

بریده‌هایی از کتاب مثل نهنگ نفس تازه می کنم

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۵از ۳۵۸ رأی
۴٫۵
(۳۵۸)
از این‌که باری را به دل بکشم نمی‌ترسم. ارزش هر دل به حرف‌هایی است که برای نگفتن دارد.
حُرّه_عین
آدم پاکت پول را به غریبه می‌دهد، به کسی که نمی‌داند چه رنگ روسری‌ای به او می‌آید یا آخرین کتابی که خوانده چه بوده یا عطر سرد و تلخ می‌زند یا گرم‌و شیرین. آدم به کسی که می‌شناسد، به کسی که دوستش دارد، نباید پول کادو بدهد. هر بار پاکت را گرفتم، بغلش‌کردم و به رویش نیاوردم. اما آدم اگر عاشق کسی باشد، به او پول کادو نمی‌دهد.
حُرّه_عین
تو مسئول انتخاب‌ها و تصمیم‌هایت هستی. نه بگو به هر حسی که تو را از حرکت بیندازد. احساس‌هایی که به‌جای رفتن، تو را به نشستن فرامی‌خوانند نمی‌توانند منشأ الهی داشته باشند. الآن می‌فهمم چرا استاد حائری در خط اول کتابش نوشته بود: «مسئولیت، درختی است که زمینه‌اش شناخت‌ها هستند و ریشه‌اش اعتقادها و بهارش بحران‌ها و گرفتاری‌ها.» بله، استاد، من توی بهار بحران‌ها ایستاده‌ام، رو به بادی که فقط خودم آن را می‌بینم.
ز م
«این خداست که تصمیم می‌گیرد تو را کجای قالی زندگی ببافد، گلی درشت وسط قالی یا برگی ریز در حاشیه.
ب. قاسمی
اشک‌هایم را پاک می‌کنم. روی تخت می‌نشینم. بلند می‌شوم و به طرف قرآنم می‌روم. می‌بوسمش و در گوشش می‌گویم: «رفیق! مگه نگفتی وَالَّذینَ جاهَدوا فینا لَنَهدِینَّهُم سُبُلَنا؟ پس معطل چی هستی؟ ای که مرا خوانده‌ای، راه نشانم بده.»
zed_bml
«دل بردی از من به یغما، ای ترک غارتگر من. دیدی چه آوردی، ای دوست، از دست دل بر سر من؟» سخت است، اما باید باور کنم که امیریل‌اشراقی مقصد نیست، مسیر است؛ بت نیست، تیشه است، و هرچند برای زن کوچک درونم سخت است، اما باید بپذیرم در محرومیت‌هایی که به‌وسیلۀ امیریل بر من نازل می‌شود، هدیه‌های شگفت‌تری نهفته‌است.
کاربر ۵۴۴۰۳۳۶
ترس که پالایش نشود، خشم به بار می‌آورد، و خشم اگر پالایش نشود، به غم می‌رسد
بهاره خیرآبادی
احساس‌هایی که به‌جای رفتن، تو را به نشستن فرامی‌خوانند نمی‌توانند منشأ الهی داشته باشند.
514
«افکار شما ـ نه حوادث بیرونی ـ روحیات شما را شکل می‌دهند. افکار منفی احساس‌های منفی بخصوصی را تولید می‌کنند. مثلاً اگر فکر کنید کسی شما را شماتت خواهد کرد، احساس اضطراب می‌کنید.»
اناربانو
امیریل حتماً سر راه برای مادرش سنگک می‌خرد و بعد کنارش می‌نشیند و باهم صبحانه می‌خورند. نمی‌گوید که با من صبحانه خورده، به من هم نمی‌گوید که سنگک خریده. او با نگفتن، زندگی‌اش را مدیریت می‌کند.
امانی
لکه‌ها هیچ‌وقت کامل پاک نمی‌شوند. گاهی لکه‌ها جزو هویت آدم می‌شوند. گاهی خود آدم می‌شود لکه‌ای روی دیوار بلند زندگی. اما مهم این است که با دست‌هایت، هرچقدر کوچک، برای پاک‌کردن لکه‌ها تلاش‌کنی. این را دارم از علی یاد می‌گیرم.
اناربانو
شکر تمام شده. چند قند توی آب می‌ریزم و هم می‌زنم. قندها دانه‌دانه به ته آب می‌روند و ذره‌ذره آب می‌شوند. قندها شکایتی از آب شدن ندارند و آب شکایتی از شیرین شدن. بی‌بی می‌گفت: «زن و مرد مثل آب و قندن؛ یکی سفت و یکی روون. تا باهم حل نشن، شربت نمی‌شن.‌»
اناربانو
من مستوره‌ام، اما مستوره امیرخانی‌ای که می‌شناختم نیستم. مستوره این‌قدر رنجور نبود، این‌قدر گریه نمی‌کرد. من می‌توانستم به‌تنهایی یک شهر را به‌هم بریزم، اما حالا این شهر، با این حال‌وهوای سرد، من را به‌هم ریخته. چیزی در من زنده شد، دمیده شد و من به سمت جدیدی از بودن متمایل شدم. مثل مهاجری که وطنش را ترک می‌کند و به‌سوی رؤیایی می‌رود، من از خودم به خودم کوچیدم. اما «دلم برای خودم تنگ می‌شود گاهی».
اناربانو
توی بغل ضریح گریه‌کردم. آرام شدم. برای خودم که گریه می‌کنم، چیزی از من کاسته می‌شود، مثل رود از چشمه. توی بغل ضریح اما چیزی به من اضافه می‌شود، مثل پیوستن رود به دریا.
راحیل
می‌توان عقل مردمحورِ مدرن را نقد کرد و با ورود عقل مادرانه به عرصۀ سیاست‌گذاری‌های اجتماعی، زنان را از حاشیه به متن حیات فلسفی بشر کشاند. کریستوا چون افلاطون عقیده دارد که تمایلات و عواطف مادرانۀ زنان به لایتناهی متعلق است، همان لایتناهی‌ای که در عقل نمی‌گنجد.
اناربانو
زنی که مردش می‌داند عاشق اوست مثل شطرنج‌بازی است که شگردهایش لو رفته.
اناربانو
ارزش هر دل به حرف‌هایی است که برای نگفتن دارد.
love.is.books
بهترین روش برای محو کردن یک رفتار این است که عامل تقویت آن را از بین ببرم
ملکی
 نیازهای هر بخش از خونه رو نوشته‌م. اولویت‌بندی هم کرده‌م. هر ماه یکی یا چند تاش رو با توجه به میزان هزینه‌ش، تأمین‌کنیم.
ملکی
منعش نکن. مجبور می‌شی یه‌تنه بچه‌تو ضبط‌وربط کنی‌ها! اگه از مرد ایراد بگیری، دیگه می‌شینه یه جا، می‌گه بادم بزن.
ملکی

حجم

۴۷۵٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۴۸۴ صفحه

حجم

۴۷۵٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۴۸۴ صفحه

قیمت:
۹۵,۰۰۰
۲۸,۵۰۰
۷۰%
تومان