بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب مثل نهنگ نفس تازه می کنم | صفحه ۶ | طاقچه
کتاب مثل نهنگ نفس تازه می کنم اثر معصومه امیرزاده

بریده‌هایی از کتاب مثل نهنگ نفس تازه می کنم

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۵از ۳۴۵ رأی
۴٫۵
(۳۴۵)
من نباید هیچ‌کسی جز خودم را به کار یا احساسی وادار کنم.
پرهيزكار
از آسمان پرت شد وسط زندگی من و به من فهماند که گرچه به‌نظر اقیانوسم، عمقم یک بند انگشت بیشتر نیست.
وحا سادات بهشتى
بعضی چیزها درست نمی‌شوند، هرچقدر هم بکَنی و وصل کنی. باید بکَنی و بیندازی دور، مثل من که خودم را از خودم کندم و دور انداختم. من درست‌بشو نبودم.
melika
می‌گویند کودک تا مدت‌ها بین هویت خودش و مادر تفکیکی قائل نیست و نمی‌داند خودش و مادر دو نفرند، مثل من که آن وقت‌ها فکر نمی‌کردم من و خدا دو نفریم
Laya Sadegh
«زن و مرد مثل آب و قندن؛ یکی سفت و یکی روون. تا باهم حل نشن، شربت نمی‌شن.‌
Laya Sadegh
من، اینجا، آدم‌هایی دارم که دوستم دارند، با من خاطره دارند، آدم‌هایی که سرشان به تنشان می‌ارزد، آدم‌هایی که برای اثبات هویتم لازم نیست به صورتم کرم‌پودر بزنم یا ناخن‌هایم را مانیکور کنم یا برای این‌که بگویم مادر خوبی هستم، دربارۀ مارک لباس بچه‌هایم حرف بزنم. من توی آن شهر آهن‌ها چه دارم؟
ازغدی
یا رادَّ ما قَد فاتَ! ای برگردانندهٔ آنچه از دست رفته! مثل همهٔ اون چیزایی که به من برگردوندی، من رو به خودت برگردون! تو چیزی که خودت پروریدی رو ضایع نمی‌کنی. من آنِ توام، مرا به من باز مده!
para32oo
تو می‌تونی همه رو دوست داشته باشی.» مایکل پرسید: «حتی تیم رو که به صورتم شن پاشید؟» - حتی تیم رو. وقتی تو افرادی رو که دوست داشتنشون سخته دوست داشته باشی، به خدا و به جانشینی اون خیلی نزدیک می‌شی. مایکل، درحالی‌که عروسکش را به بالشت تکیه می‌داد، پرسید: «خدا می‌خواد همهٔ ما اون‌و پیدا کنیم؟» - خدا می‌خواد همهٔ ما یه قسمت از پادشاهی اون باشیم.
مریم.
قبلاً در برخورد با مردها موفق بودم. بدون تشر، بدون غرغر، بدون انتقاد و سرزنش، نیازم را می‌گفتم و آن‌ها را برای برطرف کردن آن توانمند جلوه می‌دادم. این احساس قدرت آن‌ها را با من همراه می‌کرد. اما با امیریل، نه بر سر ناز بودم نه نیاز. نیازها روی هم تلنبار می‌شدند و وقتی به زبان می‌آمدند که اشک جان‌گداز بودند، شکوِه و شکایت و شماتت بودند.
مریم.
تنهایی چیز بدی نیست. آدم تنهایی می‌تواند آواز بخواند، بخندد، بمیرد. آدم حتی تنهایی به‌دنیا می‌آید. تنها که هستی، بی‌توقعی از این‌که استکانی چای به دستت بدهند یا نان گرمی در سفره‌ات بگذارند. تنهایی چیز بدی نیست. خدا هم تنهاست.
معصومه رضایی
آنچه ما در ضمیر خود پنهان می‌کنیم در فرزند آشکار می‌شود. اگر در دل، حسد، تکبر، تنوع‌طلبی یا هر رذیلت اخلاقی پنهان کرده‌اید، بدانید که در فرزند آشکار خواهد شد.
محدثه.الف
به‌قول بی‌بی، آدم خون توی گلویش را اگر نتواند قورت دهد، جلو بقیه تف هم نمی‌کند.
حُرّه_عین
از این‌که باری را به دل بکشم نمی‌ترسم. ارزش هر دل به حرف‌هایی است که برای نگفتن دارد.
حُرّه_عین
آدم پاکت پول را به غریبه می‌دهد، به کسی که نمی‌داند چه رنگ روسری‌ای به او می‌آید یا آخرین کتابی که خوانده چه بوده یا عطر سرد و تلخ می‌زند یا گرم‌و شیرین. آدم به کسی که می‌شناسد، به کسی که دوستش دارد، نباید پول کادو بدهد. هر بار پاکت را گرفتم، بغلش‌کردم و به رویش نیاوردم. اما آدم اگر عاشق کسی باشد، به او پول کادو نمی‌دهد.
حُرّه_عین
تو مسئول انتخاب‌ها و تصمیم‌هایت هستی. نه بگو به هر حسی که تو را از حرکت بیندازد. احساس‌هایی که به‌جای رفتن، تو را به نشستن فرامی‌خوانند نمی‌توانند منشأ الهی داشته باشند. الآن می‌فهمم چرا استاد حائری در خط اول کتابش نوشته بود: «مسئولیت، درختی است که زمینه‌اش شناخت‌ها هستند و ریشه‌اش اعتقادها و بهارش بحران‌ها و گرفتاری‌ها.» بله، استاد، من توی بهار بحران‌ها ایستاده‌ام، رو به بادی که فقط خودم آن را می‌بینم.
ز م
«این خداست که تصمیم می‌گیرد تو را کجای قالی زندگی ببافد، گلی درشت وسط قالی یا برگی ریز در حاشیه.
ب. قاسمی
اشک‌هایم را پاک می‌کنم. روی تخت می‌نشینم. بلند می‌شوم و به طرف قرآنم می‌روم. می‌بوسمش و در گوشش می‌گویم: «رفیق! مگه نگفتی وَالَّذینَ جاهَدوا فینا لَنَهدِینَّهُم سُبُلَنا؟ پس معطل چی هستی؟ ای که مرا خوانده‌ای، راه نشانم بده.»
zed_bml
«دل بردی از من به یغما، ای ترک غارتگر من. دیدی چه آوردی، ای دوست، از دست دل بر سر من؟» سخت است، اما باید باور کنم که امیریل‌اشراقی مقصد نیست، مسیر است؛ بت نیست، تیشه است، و هرچند برای زن کوچک درونم سخت است، اما باید بپذیرم در محرومیت‌هایی که به‌وسیلۀ امیریل بر من نازل می‌شود، هدیه‌های شگفت‌تری نهفته‌است.
کاربر ۵۴۴۰۳۳۶
احساس‌هایی که به‌جای رفتن، تو را به نشستن فرامی‌خوانند نمی‌توانند منشأ الهی داشته باشند.
514
«افکار شما ـ نه حوادث بیرونی ـ روحیات شما را شکل می‌دهند. افکار منفی احساس‌های منفی بخصوصی را تولید می‌کنند. مثلاً اگر فکر کنید کسی شما را شماتت خواهد کرد، احساس اضطراب می‌کنید.»
اناربانو

حجم

۴۷۵٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۴۸۴ صفحه

حجم

۴۷۵٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۴۸۴ صفحه

قیمت:
۹۵,۰۰۰
تومان