بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب ابن مشغله (داستان یک زندگی، جلد اول) | صفحه ۱۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب ابن مشغله (داستان یک زندگی، جلد اول)

بریده‌هایی از کتاب ابن مشغله (داستان یک زندگی، جلد اول)

۴٫۰
(۱۷۸۴)
ثروت از پوست موز خطرناکتر است.
plato
عیب ندارد. بعدها باور می‌کنید.
plato
یک کارگر ساده‌ی چاپخانه چطور می‌تواند ادّعا و اثبات کند که یک آدم متخصّص غربی فحش‌های خیلی بد و «آبدار» می‌دهد؟ تازه گیریم که ثابت هم بکند، فعلاً که چیزی از آقایی غربی کم نمی‌شود. آدم‌ها را مثل مگس و مورچه می‌کُشند و له می‌کنند، هیچکس نمی‌تواند حرفی بزند؛ حالا همین مانده که بیاییم و با دلیل و برهان ثابت کنیم که فحش «آبدار» هم بلدند بدهند و می‌دهند.
plato
زندگی، مِلکِ وقف است دوست من! تو، حق نداری روی آن فساد کُنی و به تباهی‌اش بِکِشی، یا بگذاری که دیگران روی آن فساد کنند.
Mahdie
کلّه‌شقّی، زندگی را به طرز خاصّی شیرین و دردناک می‌کند
کاربر ۱۵۸۶۹۷۸
این واقعیّتی‌ست مسلّم که من به تنهایی و بدون یاری زنم هرگز قادر نبودم خودم را سرپا و محکم نگه دارم. من مطلقاً «سوپرمن» و «نجیب‌زاده» نبودم. و آنقدرها که نشان می‌دادم، معتقد به پاک ماندن و دزدی نکردن هم نبودم. همیشه متزلزل بودم. کافی بود یک اشاره مرا از راهی که کشان‌کشان و مردّد می‌رفتم باز دارد و به زندگی دیگری بکشاند. کافی بود برق یک انتظار را در چشم‌های زنم ببینم و بلافاصله راهم را کج کنم؛ کجِ کج. کافی بود بدانم که او مثل خواهر خودم دلش می‌خواهد بعضی چیزها را داشته باشد.
امروز
«قلب، خاک خوبی دارد. در برابر هر دانه که در آن بنشانی، هزار دانه پس می‌دهد. اگر ذرّه‌یی نفرت کاشتی، خروارها نفرت درو خواهی کرد. و اگر دانه‌یی از محبّت نشاندی، خرمن‌ها بر خواهی داشت…»
امیرحسین فرجی
ما خواسته‌ییم که بی‌هیچ منّتی پل باشیم میان کویر و باغ __ به این امید که عابران خوب، از دشت سوخته، به سبز باغ درآیند. و دست‌های ما همیشه به پایه‌های در باغ بسته است __
نوید هارت
«قلب، خاک خوبی دارد. در برابر هر دانه که در آن بنشانی، هزار دانه پس می‌دهد. اگر ذرّه‌یی نفرت کاشتی، خروارها نفرت درو خواهی کرد. و اگر دانه‌یی از محبّت نشاندی، خرمن‌ها بر خواهی داشت…»
نوید هارت
ما سرزمین غریبی داریم. اگر آن را بشناسی حتماً عاشقش می‌شوی __ چه باسواد باشی چه کم‌سواد، چه روشنفکر باشی چه غیر روشنفکر… هر چه باشی، طبیعت پرشکوه و عظیم این سرزمین تو را به زانو در می‌آورد و با تمام وجود جنگیدن به خاطر آن را به تو می‌آموزد.
ستاره
دوستان می‌گفتند ننویس «من» بنویس «اینجانب» . من هم می‌گفتم: مگر من دیوارم که جانب داشته باشم؟ من منم، جانب نیستم
ستاره
«حال» را می‌شود با درد گذراند؛ امّا تصوّر دردآلود بودن آینده و دوام بدون دگرگونی «حال» ، انسان را از پا در می‌آورد
فرشاد در سرزمین عجایب
حالا استخدام در خیلی جاها ممکن بود. فقط می‌بایست آن «خیلی جاها» وجود داشته باشد __ که نداشت.
نیلوفر
این مسلّم است که نه فقط بچّه‌های بی‌گناه بلکه بسیاری از نوجوان‌های عاقل و هشیار هم نمی‌دانند که می‌خواهند چکاره بشوند و برخی هم که می‌دانند، نمی‌توانند بشوند. امکانات یا احتمالاً عدم امکانات، آن‌ها را می‌پیچاند و به سویی می‌اندازد که خوابش را هم ندیده بوده‌اند، و یک روز می‌بینند کسی شده‌اند که هرگز نخواسته‌اند باشند.
❤ محمد حسین ❤
هر سازِش، یک عامل سقوط‌دهنده است؛
fatimanr
یادم هست __ سال‌های پیش __ روزی شاهد گفت‌وگوی مردی با طفلی چهار _ پنج ساله بودم. به جای طرح آن سوآل بیهوده، به طفل گفت: «اگر از یک تا صد بشمری یک تومان می‌دهم.» طفل با هیجان و اشتیاق شروع کرد به شمردن. شاید پول برای او مهم نبود و در فکر آن هم نبود. فقط دلش می‌خواست آن مرد بداند که او شمردن را می‌داند. شمرد و شمرد تا رسید به عدد «سی» . پسرک، این عدد را نمی‌دانست امّا خیال می‌کرد که می‌داند. این بود که بدون مکث و ترس، به جای «سی» گفت: «بیست‌وده» و ادامه داد: بیست‌ویازده، بیست‌ودوازده، بیست‌وسیزده، بیست‌و…» مرد به آرامی گفت: «اینطور درست نیست. سی، چهل، پنجاه… امّا اگر حالا نمی‌توانی یکجا تا صد بشمری، پنج دفعه از یک تا بیست بشمر.
کاربر ۴۸۰۹۳۷۰
در هر شرایطی و به هر صورتی، یک قدم به جلو برداشتن، مسأله‌ی بسیار مهمّی‌ست.
Fsh_sa
اگر روح تو، درون تو و قلب تو به چیزی متعالی و اخلاقی وابسته است و نه به مسائل آلوده‌ی معیوب، تو سالم و مستقل و آزادمنشی؛ امّا اگر در بهشت خدا هم مزوّرانه در پی ارضای تمایلات سوداگرانه‌ی خودت باشی، حتّی اگر پیراهن خون‌آلود قدّیسان را به تن کنی، چیزی نیستی که نیستی…
Fsh_sa
اگر حس می‌کنی که ترک این منزل و حرکت به سوی منزل‌های دیگر، ممکن است تو را به موجودی تبدیل کند که سودمندی‌های مختصری داشته باشی، بار سفر ببند و آسایش این خانه را فرو بگذار.
کاربر ۶۰۷۳۲۵۰
با میل و رغبت ادای چیزی را درآوردن، نزدیک‌شدن به آن چیز است.
کاربر ۶۰۷۳۲۵۰

حجم

۹۶٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۶

تعداد صفحه‌ها

۱۱۲ صفحه

حجم

۹۶٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۶

تعداد صفحه‌ها

۱۱۲ صفحه

قیمت:
۷۰,۰۰۰
تومان