بریدههایی از کتاب آنچه در مدرسه یاد نگرفته اید
۴٫۶
(۴۰)
. ممکن است دانشآموز نخبهای که زمانی دقیقاً میدانست چگونه نمره بالایی در یک درس بگیرد اکنون دوران مدرسه خود را زیر سؤال ببرد و با خودش فکر کند که عملکرد موفق او در مدرسه برخلاف تصور عموم، اکنون تأثیری در شادی و موفقیت او نداشته است.
@shaparak
دلیل اصلی شکست ما در زندگی بزرگسالی، ناتوانی در رشد و توسعه مهارتهای عاطفی است: شناختی که از خود داریم، مهارتهایی که در مدیریت روابط عاشقانه داریم، توانایی ما در برقراری ارتباط با فرزندان و همکاران، میزان اعتمادبهنفس ما، توانایی کنترل آرامش و توانایی مهربان بودن با خودمان. آنچه که باعث از بین رفتن امید و آرزوهای انسانها میشود بیشتر درنتیجه شکست و ناتوانی آنها در حیطههای عاطفی است تا موضوعاتی که در مدرسه و دانشگاه ارائه میشوند.
@shaparak
ما باید یاد بگیریم که به ریشههای تاریخی وضعیت خلقیمان واقف شویم و بدانیم که افکار و احساسات منفی که همراه با خلق پایین در ما ظاهر میشود متعلق به گذشته هستند و هماکنون دیگر اعتباری ندارند و نباید بر طبق آنها رفتار کنیم
v.fahimi
وقتی خلقوخوی غمگین داریم گویی از آینده نگران هستیم اما اغلب این وضعیت خلقی ریشه در مشکلات و سختیهای گذشته دارد.
v.fahimi
ما اغلب در روابط جرأت این را نداریم که تصور کنیم طرف مقابل چیز مهمی برای گفتن و یاد دادن به ما دارد و بر این اساس ترجیح میدهیم راحتترین کار ممکنه را انتخاب کنیم و از او آزرده خاطر شویم
v.fahimi
خودخواهی در حالت بد به این معناست که فرد خودخواه دیگران را با شرارت استثمار میکند، افراد را به خاطر ذات پلید و پست خود نادیده میگیرد و هیچ هدف متعالی برای رفتارهای خود ندارد. در سوی دیگر، خودخواهی در حالت خوب به این معناست که به ما شجاعت میدهد تا در زندگی روزمره دغدغهها و نگرانیهای خود را در اولویت بگذاریم، بتوانیم بهصورت شفاف و رُک با افرادی که ادعا دارند عاشق ما هستند درباره علایق و ترجیحات خود صحبت کنیم، بتوانیم درخواستهای نامعقولی که از ما میشود را رد کنیم و به آنها جواب نه بدهیم تا از این طریق انرژی خود را برای خدمت بهتر و ارزندهتر، چه برای خودمان و چه برای جامعه، ذخیره کنیم.
کاربر ۵۴۳۵۳۷۶
که بین حالت بد و حالت خوبی که این ویژگی دارد تمایز قائل شویم. خودخواهی در حالت بد به این معناست که فرد خودخواه دیگران را با شرارت استثمار میکند، افراد را به خاطر ذات پلید و پست خود نادیده میگیرد و هیچ هدف متعالی برای رفتارهای خود ندارد. در سوی دیگر، خودخواهی در حالت خوب به این معناست که به ما شجاعت میدهد تا در زندگی روزمره دغدغهها و نگرانیهای خود را در اولویت بگذاریم، بتوانیم بهصورت شفاف و رُک با افرادی که ادعا دارند عاشق ما هستند درباره علایق و ترجیحات خود صحبت کنیم، بتوانیم درخواستهای نامعقولی که از ما میشود را رد کنیم و به آنها جواب نه بدهیم تا از این طریق انرژی خود را برای خدمت بهتر و ارزندهتر، چه برای خودمان و چه برای جامعه، ذخیره کنیم.
کاربر ۵۴۳۵۳۷۶
اکنونکه رفتارها و افکارمان بیاهمیت هستند و هیچکس احتمالاً ما را به آن شکلی که انتظارش را داریم دوست نخواهد داشت و شاید هیچوقت به چیزی که عمیقاً دوستش داریم نرسیم، پس بیاید خودمان را با کمی خنده و خوشحالی غافلگیر کنیم
فروغ
ما در مدرسه آموزشهایی میبینیم که در مقایسه با آنچه در دنیای واقعی اتفاق میافتد بسیار خاص و غیرمعمول هستند و درواقع نمیتوانند ما را برای زندگی در دنیای واقعی آماده کنند.
وقتی نسبت به این موارد آگاه میشویم احتمالاً دستبهکار عجیبی میزنیم: در هر سنی که باشیم، چه بیستوهشت سالگی، سیوپنج سالگی یا شصتودو سالگی، شجاعت پیدا کنیم تا دست از طرز تفکر مدرسهای خود برداریم و شروع به یادگیری موضوعاتی کنیم که برای دستیابی به توانمندیهای بالقوه و خوشبختی و شادی خودمان به آنها نیاز داریم، همان موضوعات و حقایقی که برای مدت طولانی از آنها دور یا فراری بودهایم.
احسان رضاپور
نظر بخش بالغ در اینجا چیست؟
Lidi
نظر بخش بالغ در این مورد چیست؟
Lidi
اجتناب ما از معذرت خواهی به این خاطر نیست که بیشازحد ازخودراضی هستیم بلکه بیشتر به این دلیل است که خود را انسان لایق و باارزشی نمیدانیم.
Lidi
فردی میتواند عذرخواهی کند که خودش را دوست دارد و وجود خود را ارزشمند میداند.
Lidi
دنیای مهربانتر شاید دنیای زیباتری نباشد اما میتواند برای غلبه بر احساس ناامیدی، حقارت و بیارزشی، هرچند به میزان کوچک، مفید باشد.
Lidi
مغز ما طوری طراحی شده که ما را بیشتر به دنبال لذتجویی میکشاند تا انجام وظایف.
Lidi
ما مسئول تمامی کارهایی که انجام میدهیم نیستیم و تا حدی قربانی نیروهای خارج از کنترلمان هستیم. ما در شکلگیری هویتی که هماکنون داریم نقش صددرصدی نداشتهایم و به این خاطر نباید فکر کنیم در قبال تمامی حرفها و رفتارهای احمقانه و اشتباه خود مسئولیت تمام داریم.
Lidi
برای اینکه به ذهن خود احترامی که شایسته آن است را بگذاریم، شاید لازم باشد یاد بگیریم که کمتر به افکار دیگران احترام بگذاریم. حتی شاید لازم باشد تا حدودی بیادب هم باشیم. آرتور شوپنهاور، فیلسوف آلمانی قرن نوزدهم، میگوید هرکسی را که ملاقات میکنیم تقریباً یک احمق است و نباید بیشازحد به او ارزش بدهیم و توجه کنیم. اگر این واقعیت را در ذهنمان داشته باشیم دیگر کورکورانه تحت تأثیر دیگران قرار نخواهیم گرفت و خودمان را اسیر آنها نخواهیم کرد
Lidi
عاملی که بین ما و افراد نابغه تفاوت ایجاد میکند، ساختار مغز و کیفیت آموزش نیست، بلکه باوری است که فرد نسبت به تواناییهای خود دارد. در حقیقت، عامل متمایز کننده و همینطور محدود کننده عزتنفس پایین است.
Lidi
ما اکنون به این بینش رسیدهایم که نباید از بیتفاوتی و بیتوجهی دیگران برنجیم بلکه باید از آن استفاده مؤثر کنیم. بیتفاوتی دیگران هرچند برای ما دردناک است اما باید بدانیم که اولین اساس داشتن زندگی آزاد، از بیتفاوتی و بیتوجهی دیگران نسبت به ما حاصل میشود.
Lidi
باید بدانیم هیچ مسیر تضمین شدهای برای رسیدن به موفقیت وجود ندارد حتی اگر منابع قدرت آن را برایمان ترسیم کرده باشند؛ باید بدانیم «آنها» اطلاعی از مسیر موفقیت ندارند (خوشبختانه هیچکس راه موفقیت را نمیداند)؛ باید بدانیم پیمودن مسیر امن و نظارت شده از سوی منابع قدرت، شاید حتی مسیری کاملاً خطرناک برای شکوفایی ما باشد.
Lidi
حجم
۲۱۵٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه
حجم
۲۱۵٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه
قیمت:
۳۹,۰۰۰
۱۹,۵۰۰۵۰%
تومان