بریدههایی از کتاب ترجمه الغارات
۴٫۵
(۶۹۲)
بکر بن عیسی نقل میکند که مردم امیرالمؤمنین (ع) را نمیخواستند. در دلشان شک و فتنه رخنه کرده بود و به دنیا گرایش پیدا کرده بودند و یاران و خیرخواهان آن حضرت کم شده بودند. مردم بصره با آن حضرت مخالف بودند و کینهٔ او را در دل داشتند. همچنین بیشتر اهل کوفه، قرّاء کوفه، اهل حجاز، اهل شام و همهٔ قریش با آن حضرت بددل بودند.
amir ataei
«مرگ در بستر از هزار ضربهٔ شمشیر سختتر است و این را جبرئیل به من خبر داده است.»
کاربر ۴۷۶۰۷۲۲
گویی کسی را میبینم که بر سر شما میآید؛ محرومتان میکند و شکنجهتان میدهد، خداوند هم او را عذاب میکند، آنچنان که او شما را عذاب میکند.
کاربر ۴۷۶۰۷۲۲
قسم به کسی که دانه را شکافت و جانداران را آفرید که از محمد (ص) شنیدم که میفرمود: "به خدا قسم آنها (موالی) شما را خواهند زد تا به دین برگردید، همانطور که شما آنها را میزدید که به دین وارد شوند."»
امین
به خدا قسم اگر با این شمشیرم بر بینی مؤمن بزنم تا کینهٔ مرا به دل بگیرد، از من متنفر نخواهد شد؛ و اگر همهٔ دنیا را با جوانبش به پای کافر بریزم، مرا دوست نخواهد داشت. زیرا آنچه بر زبان پیامبر اکرم (ص) جاری شد محقق شده است که فرمود: "هیچ مؤمنی با تو دشمنی نمیکند و هیچ کافری تو را دوست نخواهد داشت." و قطعاً کسی که ظلم کند و نسبت دروغ بدهد بیبهره خواهد ماند.»
255
کار شما و شامیان شگفتآور است! امیر آنها از خدا سرپیچی میکند اما آنها از او اطاعت میکنند و امیر شما از خدا اطاعت میکند و شما از او نافرمانی میکنید!
255
خلاصهای از دوران خلفا و نیمهٔ اول حکومت امیرالمؤمنین (ع)
پس از آنکه رسول خدا (ص) در سال ۱۱ هجری از دنیا رفت، «ابوبکر» به خلافت رسید. او دو سال و سه ماه خلیفه بود. او پس از آنکه از نبرد با مخالفان و مرتدان در داخل حکومت اسلامی فارغ شد، به فتح سرزمینهای دیگر پرداخت و حیره، قسمتهایی از عراق و دمشق را در این مدت فتح کرد. در سال ۱۳ هجری، «عُمَر» به وصیت ابوبکر به خلافت رسید و فتوحات را پی گرفت. در زمان او مصر و شمال آفریقا، بقیهٔ سرزمین عراق و شامات و قسمتهای غربی ایران فتح شد. او پس از ده سال و نیم خلافت، به دست فردی به نام فیروز مجروح شد و بر اثر آن درگذشت.
پس از او عثمان به خلافت رسید و ۱۲ سال خلافت را بر عهده داشت. فتوحات در دوران عثمان هم ادامه یافت و فارس، کرمان، خراسان، هرات، کابل و بلخ توسط مسلمانان تصرف شد.
العبد
اسامة بن زید برای امام (ع) پیغام فرستاد که: "سهم من از بیتالمال را برایم بفرست، به خدا قسم تو میدانی که اگر به دهان شیر میرفتی همراه تو میآمدم." حضرت برای او نوشت: "این مال که در اینجاست برای کسانی است که برای آن جهاد کردهاند، ولی اموال خود من در مدینه است، هر مقدار میخواهی از آن بردار."»
ابوخلیل
عجیب است، شما فقط در هنگام صلح، شیران بیشهاید و زمانی که به جنگ فراخوانده شوید، روباهان مکارید!
جوان انقلابی
امیرالمؤمنین (ع) دوستی داشت که به او ابومریم میگفتند که از اهالی مدینه بود. زمانی که شنید مردم از اطراف آن حضرت متفرق شدهاند، خود را به کوفه نزد آن حضرت رساند. وقتی حضرت او را دید پرسید: «ابومریم تویی؟» او گفت: «بله.» امام (ع) پرسید: «چه چیزی تو را به اینجا کشانده؟» ابومریم گفت: «برای حاجتی پیش تو نیامدهام، ولی میبینم که وقتی کار این امّت به تو واگذار شد باعث اختلاف و تفرقه بین مردم شدی!»
امیرالمؤمنین (ع) فرمود: «ابومریم! من همان دوست تواَم که میشناسی، ولی گرفتار خبیثترین مردم روی زمین شدهام. آنها را به کاری فرامیخوانم، اما آنها از من تبعیت نمیکنند، و زمانی که به میل آنها رفتار میکنم، از اطراف من متفرق میشوند و مرا تنها میگذارند.»
۱۲۱۱۱۵۱
با خواندن کتاب غارات میتوانیم ارزش والای مدافعان حرم را بهتر درک کنیم.
محسن
به خدا قسم اگر با این شمشیرم بر بینی مؤمن بزنم تا کینهٔ مرا به دل بگیرد، از من متنفر نخواهد شد؛ و اگر همهٔ دنیا را با جوانبش به پای کافر بریزم، مرا دوست نخواهد داشت. زیرا آنچه بر زبان پیامبر اکرم (ص) جاری شد محقق شده است که فرمود: "هیچ مؤمنی با تو دشمنی نمیکند و هیچ کافری تو را دوست نخواهد داشت." و قطعاً کسی که ظلم کند و نسبت دروغ بدهد بیبهره خواهد ماند.»
علیرضا هستم
با این قوم (شامیان) بجنگید، قبل از آنکه به جنگ با شما بیایند. به خدا قسم هیچ ملّتی در میان شهر خودش مورد حمله قرار نگرفت مگر اینکه ذلیل شد
smoothybook
شنیدیم امیرالمؤمنین (ع) میگفت: «ای مهاجران! به سرزمین مقدسی که خداوند برای شما قرار داده داخل شوید و برنگردید که ضرر خواهید کرد.» آنها گریه کردند و گفتند: «سرما سخت است»
smoothybook
مبادا که در مورد مصر شکست بخورید، که ماندن مصر در دست شما عزت شما و خواری دشمن شماست. به جَرَعه (مکانی میان کوفه و حیره) بروید تا انشاءالله همگی فردا در آنجا جمع بشویم.»
امیرالمؤمنین (ع) فردای آن روز پیاده به سمت جرعه به راه افتاد و صبحگاه به آنجا رسید. تا ظهر صبر کرد، اما حتی صد نفر هم به آنجا نیامدند.
میثم
وقتی خبر قتل اینگونهٔ محمد بن ابیبکر به خواهر او عایشه رسید، بسیار محزون و بیتاب شد و پس از آن، بعد از هر نماز معاویة بن ابیسفیان و عمرو عاص و معاویة بن حدیج را نفرین میکرد و قسم خورد که از آن به بعد گوشت کبابشده نخورَد و تا زنده بود کباب نخورد.
میثم
سردار با عظمت اسلام، شهید سلیمانی عزیز، کتاب غارات را یک مقتل کامل میدانست. او و همرزمانش در جریان مقابله با تروریستهای غارتگر، دقیقاً در همان مناطق غارات در زمان حکومت امیرالمومنین (ع)، به ندای امامشان لبیک گفتند و از غربت تاریخی امیرالمؤمنین علی (ع) غبار غم زدودند. با خواندن کتاب غارات میتوانیم ارزش والای مدافعان حرم را بهتر درک کنیم.
میثم
پیامبران آمدهاند که مردم خودشان احساس مسئولیت کرده و قسط را در میان خود اقامه کنند. و در ادامه آمده است: «وَ لِیعْلَمَ اللَّهُ مَنْ ینْصُرُهُ وَ رُسُلَهُ بِالْغَیبِ؛ تا خداوند بداند چه کسی او و رسولانش را، بدون آنکه او را ببینند یاری میکند.» (حدید/۲۵) در امتحان بسیار پیچیده و مهم غارات در پایان دوران حکومت امیرالمؤمنین (ع) معلوم شد که مردم هنوز احساس مسئولیت لازم را ندارند
smoothybook
حضرت فرمود: «اگر آنها میتوانستند مرا دوست بدارند، دوست میداشتند. من و شیعیانم در عهد و پیمان خداییم تا روز قیامت، نه یک نفر بر تعداد ما افزوده میشود و نه یک نفر کم میشود.»
fz
همچنین بیشتر اهل کوفه، قرّاء کوفه، اهل حجاز، اهل شام و همهٔ قریش با آن حضرت بددل بودند.
در حجاز، ابوهُرَیره و عبدالله بن عمر و عبدالله بن زبیر و زید بن ثابت و قبیصة بن ذؤیب و عُرْوَة بن زبیر و سعید بن مُسَیِّب از مخالفان علی (ع) بودند. بنیامیه نیز همگی مخالف آن حضرت بودند.
mh.ranjbari
حجم
۳۷۰٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۰۴ صفحه
حجم
۳۷۰٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۰۴ صفحه
قیمت:
۳۸,۰۰۰
۱۹,۰۰۰۵۰%
تومان