بریدههایی از کتاب ترجمه الغارات
۴٫۵
(۶۹۲)
ای کاش مرگ من فرا برسد -که فرا خواهد رسید- و میان من و شما جدایی بیفتد، که من از همراهی با شما بیزارم. هیچ دینی نیست که شما را جمع کند؟ آیا در وجودتان غیرتی نیست که شما را به خشم بیاورد، وقتی شنیدید که دشمن سرزمینهای شما را یکییکی میگیرد و به شما حمله میکند و هجوم میآورد؟
Mahdi Hoseinirad
«به اهلبیت پیامبرتان نگاه کنید، اگر در خانه نشستند، شما هم بنشینید و اگر (قیام کردند و) شما را به یاری فراخواندند، یاریشان کنید تا اجر و پاداش به دست بیاورید. ولی از آنها جلو نیفتید که بلاها شما را به زمین خواهد زد.»
امالبنین
عاقبت نیکو برای افراد باتقوا است
امالبنین
شهادت میدهم که از رسول خدا (ص) شنیدم که میفرمود: «مرگ در بستر از هزار ضربهٔ شمشیر سختتر است و این را جبرئیل به من خبر داده است.» این جبرئیل است که آنچه را شنیدید به رسول خدا (ص) خبر داده است.
امالبنین
معاویه گفت: «در شما بنیهاشم خصلتی وجود دارد که آن را نمیپسندم.» عقیل گفت: «چه خصلتی؟» گفت: «نرمش.» عقیل گفت: «کدام نرمش؟» معاویه گفت: «همان که گفتم.»
عقیل گفت: «بله، ما بدون آنکه ضعیف و ناتوان باشیم نرمش داریم و بدون آنکه خشونت و تندی به خرج دهیم دارای عزت هستیم. اما شما نرمشتان پیمانشکنی است و صلح و آشتیتان کفر است.»
امالبنین
«یا امیرالمؤمنین! در شهادت محمد بن ابیبکر بسیار بیتابی میکنی!» حضرت فرمود: «چرا نکنم؟ خودم او را پرورش داده بودم و برادر پسرانم بود. من پدر او بودم و او را فرزند خودم میدانستم.»
امالبنین
بسیار خدا را یاد کن و بسیار از او یاری بخواه و بسیار از او ترسان باش تا تو را در کارهایت کفایت کند و در کاری که بر عهدهات گذاشتهام یاری نماید.
امالبنین
در کاری که بر عهده داری از خدا یاری بخواه و شدت و نرمی را در هم بیامیز و هرجا که مدارا کارسازتر بود مدارا کن. تنها وقتی شدت عمل به خرج بده که راهی جز شدت عمل در پیش نداشته باشی.»
امالبنین
حضرت بسیار بر شهادت او افسوس و حسرت میخورد و میفرمود: «خداوند چه خوبیهایی به مالک داده بود! مالک، چه مالکی! اگر کوه بود، کوهی عظیم بود، اگر سنگ بود، سنگی سخت بود. به خدا قسم، مرگ او بسیاری را فرو ریخت و بسیاری را بالا برد. برای کسی مثل مالک باید گریست، آیا کسی مثل مالک پیدا میشود؟»
امالبنین
از رسول خدا شنیدم که میفرمود: به زیردستانتان همان را بپوشانید که خودتان میپوشید و همان را بخورانید که خودتان میخورید.
raza
«بس کنید! اسلام و عظمت آن باید شما را از ظلم و بدگویی نسبت به هم بازدارد و شما را با هم متحد کند. بر دین خدا، که جز آن از کسی پذیرفته نمیشود، و بر کلمهٔ اخلاص، که قوام دین و حجت خدا بر کافران است، پایدار بمانید. به یاد بیاورید زمانی را که تعداد کمی مشرک پراکنده بودید و با هم دشمنی میکردید، و خداوند به وسیلهٔ اسلام بین شما الفت ایجاد کرد؛ پس تعدادتان زیاد شد و متحد و دوست هم شدید. بعد از اتحاد متفرق نشوید و بعد از دوستی با هم دشمنی نکنید!
khorasani
شما کسانی هستید که نه به یاری شما میتوان انتقام گرفت و نه با پایمردی شما میتوان به مقصودی رسید. پنجاه و چند روز شما را به یاری برادرانتان دعوت کردم؛ مثل شتری که لبهایش شکافته باشد و از خستگی بنالد، نالیدید. و مثل کسی که هیچوقت قصد جهاد با دشمن را ندارد و نمیخواهد از این راه ثوابی بیندوزد به زمین چسبیدید. سپس از بین شما سپاهی کوچک و پریشانحال و ناتوان نزد من آمد. چنانکه گویی آنها را به سوی مرگ میکشند و آنها مینگرند، اُف بر شما باد!»
khorasani
با شروع خلافت امیرالمؤمنین (ع)، تمام استاندارانی که توسط خلیفهٔ سوم نصب شده بودند عزل شدند و فرد جدیدی به جای آنها منصوب شد، به جز دو نفر؛ یکی ابوموسی اشعری، که مالک اشتر واسطه شد تا امام علی (ع) او را بر فرمانداری کوفه باقی بگذارد، و دیگری معاویه، که به بهانهٔ خونخواهی عثمان و مشروع نبودن حکومت امیرالمؤمنین (ع) حاضر به تحویل ولایت شام نشد.
shariaty
پس از کشته شدن خلیفهٔ سوم، امیرالمؤمنین (ع) در روز ۱۸ ذیالحجه سال ۳۵ هجری، به اصرار مردم به خلافت ظاهری رسید و ۴ سال و نه ماه در این منصب بود. مردم در مدینه با آن حضرت بیعت کردند. در آن زمان، پایتخت حکومت اسلامی مدینه بود و بعد از جنگ جمل به کوفه منتقل شد.
shariaty
آن فتنه، پارههایی از جاهلیت است که نه هدایتی در آن است و نه پرچم نجاتی در آن دیده میشود. ما اهل بیت از آن فتنه در امان هستیم و مردم را به آن نمیخوانیم.»
مردی برخاست و گفت: «یا امیرالمؤمنین! در آن زمان چه کنیم؟» حضرت فرمود: «به اهلبیت پیامبرتان نگاه کنید، اگر در خانه نشستند، شما هم بنشینید و اگر (قیام کردند و) شما را به یاری فراخواندند، یاریشان کنید تا اجر و پاداش به دست بیاورید. ولی از آنها جلو نیفتید که بلاها شما را به زمین خواهد زد.»
مریم.
بدان که اگر بر مردم انبار و مدائن بتازی و قتل و تاراج کنی، گویا کوفه را تاراج کردهای. ای سفیان! این قتل و تاراجها دلهای مردم عراق را هراسان میکند و از میان آنها کسانی را که به ما تمایل دارند و میخواهند از حکومت علی (ع) جدا شوند جسور میکند، و کسانی را که از بلاها و سختیها میترسند به سوی ما میکشاند.
مریم.
یا أَشْبَاهَ الرِّجَالِ وَ لَا رِجَالَ!
سیستماتیک
هرکس جهاد در راه خدا را ترک کند، خداوند لباس خواری و ذلت بر او میپوشاند، و غرق در بلا مینماید، و به قلبش شک و شبهه میآید و حقیر و ذلیل میشود، و به سبب ضایع کردن جهاد حق او گرفته میشود، و محکوم به خواری، و محروم از انصاف میگردد.
سیستماتیک
ای مردم! جهاد دری است از درهای بهشت، که خداوند آن را به روی اولیای خاصّ خودش گشوده است
سیستماتیک
کار شما و شامیان شگفتآور است! امیر آنها از خدا سرپیچی میکند اما آنها از او اطاعت میکنند و امیر شما از خدا اطاعت میکند و شما از او نافرمانی میکنید!
mhafshari
حجم
۳۷۰٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۰۴ صفحه
حجم
۳۷۰٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۰۴ صفحه
قیمت:
۳۸,۰۰۰
۱۹,۰۰۰۵۰%
تومان