بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب ترجمه الغارات | صفحه ۱۶ | طاقچه
تصویر جلد کتاب ترجمه الغارات

بریده‌هایی از کتاب ترجمه الغارات

انتشارات:بیان معنوی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۵از ۶۹۲ رأی
۴٫۵
(۶۹۲)
بدانید که من شب و روز و نهان و آشکار، شما را به جنگ دشمنان خودتان دعوت کردم، و به شما گفتم که با اینان بجنگید پیش از اینکه با شما بجنگند. به خدا قسم هیچ ملّتی در میان خانه‌اش مورد حمله قرار نگرفت مگر اینکه ذلیل شد. اما شما جهاد را به یکدیگر حواله کردید و به یاری یکدیگر برنخاستید و سخن من برایتان سنگین آمد، از آن سرپیچی کردید و کلام مرا پشت سر انداختید، تا جایی که در سرزمین خودتان از هر سو مورد حمله واقع شدید، و سرزمین خودتان از تصرّفتان خارج شد.
کاربر ۸۹۰۳۵۳۹
ای مردم کوفه! برای انتقام بندهٔ صالح خدا عمرو بن عُمَیس و یاری لشکرهایتان که مورد هجوم واقع شده‌اند خارج شوید. خارج شوید و با دشمنتان بجنگید و حریم خودتان را حفظ کنید.»
کاربر ۸۹۰۳۵۳۹
معاویه گفت: «در شما بنی‌هاشم خصلتی وجود دارد که آن را نمی‌پسندم.» عقیل گفت: «چه خصلتی؟» گفت: «نرمش.» عقیل گفت: «کدام نرمش؟» معاویه گفت: «همان که گفتم.» عقیل گفت: «بله، ما بدون آنکه ضعیف و ناتوان باشیم نرمش داریم و بدون آنکه خشونت و تندی به خرج دهیم دارای عزت هستیم. اما شما نرمشتان پیمان‌شکنی است و صلح و آشتی‌تان کفر است.»
کاربر ۸۹۰۳۵۳۹
ما به خدمت امامی متقی و عادل درآمدیم که همراه با او جمعی از اصحاب رسول خدا (ص) بودند که همواره چراغ هدایت و اهل دین و آخرت بوده‌اند، نه اهل دنیا! و جامع همهٔ خیرات بودند. کسانی که از آنها پیروی می‌کنند هم پادشاهان و رؤسا و اهل خانهٔ شرف‌اند، نه پیمان‌شکن هستند (یعنی اصحاب جمل) و نه منحرف‌اند (یعنی اهل صفین). کسانی که از آنها روی‌گردان شدند فقط به این دلیل بود که نمی‌توانستند تلخی حق و سختی راه را تحمل کنند و میل به دنیا و هوا و هوس بر آنها غلبه کرد. ای معاویه! از اینکه بار بسته و پیش تو آمده‌ایم به خودت نبال! که خودت دلیل آن را می‌دانی، هرچند خود را به نادانی بزنی.»
کاربر ۸۹۰۳۵۳۹
ابوذر از رسول خدا (ص) نقل کرده است که آن حضرت فرمود: «مَنْ فَارَقَنِی فَقَدْ فَارَقَ اللَّهَ وَ مَنْ فَارَقَ عَلِیاً فَقَدْ فَارَقَنِی؛ هرکس از من جدا شود از خدا جدا شده است و هرکس از علی (ع) جدا شود از من جدا شده است.»
کاربر ۸۹۰۳۵۳۹
شما را با فریاد بلند و آشکارا ندا دادم و از شما یاری خواستم؛ ولی شما سخن مرا نمی‌شنوید و فرمان مرا اطاعت نمی‌کنید و کارها را به عواقب ناگوار می‌کشانید. شما کسانی هستید که نه به یاری شما می‌توان انتقام گرفت و نه با پایمردی شما می‌توان به مقصودی رسید. پنجاه و چند روز شما را به یاری برادرانتان دعوت کردم؛ مثل شتری که لب‌هایش شکافته باشد و از خستگی بنالد، نالیدید. و مثل کسی که هیچ‌وقت قصد جهاد با دشمن را ندارد و نمی‌خواهد از این راه ثوابی بیندوزد به زمین چسبیدید. سپس از بین شما سپاهی کوچک و پریشان‌حال و ناتوان نزد من آمد. چنانکه گویی آنها را به سوی مرگ می‌کشند و آنها می‌نگرند، اُف بر شما باد!»
کاربر ۸۹۰۳۵۳۹
آیا این شگفت‌آور نیست که معاویه مُشتی مردم بی‌سروپا و سفله را فرا می‌خواند و آنها اجابتش می‌کنند، بی‌آنکه به آنها مالی بخشیده باشد یا هزینه‌ای به آنها داده باشد، و آنها را در هر سال یک یا دو یا سه بار به هر جا که بخواهد می‌فرستد، و من شما را که مردمی شریف و خردمندید و بقایای مردم دیندار هستید فرا می‌خوانم، اما شما در خانه‌های خود می‌نشینید و از دور من متفرق می‌شوید و از فرمان من سرپیچی کرده و با من مخالفت می‌کنید؟»
کاربر ۸۹۰۳۵۳۹
شما مردمی هستید که وقتی فرمان می‌دهم اطاعت نمی‌کنید و وقتی فرامی‌خوانم اجابت نمی‌کنید. دشمنتان بی‌پدر باد! (اُف بر شما!) در یاری پروردگارتان و جهاد برای گرفتن حق خودتان منتظر چه چیزی هستید؟ منتظر مرگ هستید یا منتظر ذلّت در این دنیا در راه باطل؟ ای کاش مرگ من فرا برسد -که فرا خواهد رسید- و میان من و شما جدایی بیفتد، که من از همراهی با شما بیزارم. هیچ دینی نیست که شما را جمع کند؟ آیا در وجودتان غیرتی نیست که شما را به خشم بیاورد، وقتی شنیدید که دشمن سرزمین‌های شما را یکی‌یکی می‌گیرد و به شما حمله می‌کند و هجوم می‌آورد؟
کاربر ۸۹۰۳۵۳۹
از کشته شدن با شمشیر رویگردان شده‌اید و مرگ در بستر را می‌خواهید؟ شهادت می‌دهم که از رسول خدا (ص) شنیدم که می‌فرمود: «مرگ در بستر از هزار ضربهٔ شمشیر سخت‌تر است و این را جبرئیل به من خبر داده است.»
کاربر ۸۸۲۸۴۲۳
اما وقتی در ماجرای حکمیت دیدند که امیرالمؤمنین (ع) نه آنها را به کاری اجبار می‌کند، و نه با ابزار پول و قبیله‌گرایی به انجام کاری سوق می‌دهد، فهمیدند که می‌شود روی حرف حضرت حرف زد و به دستورات او عمل نکرد. این یعنی امیرالمؤمنین (ع) تنها به احساس مسئولیت خود آنها تکیه کرده است
کاربر ۸۹۰۳۵۳۹
وقتی کنانه چشمش به این سپاه پرتعداد افتاد و وضعیت را به این صورت دید، از اسبش پیاده شد و شروع به جنگیدن کرد، شمشیر می‌زد و این آیه را می‌خواند: «وَ ما کانَ لِنَفْسٍ أَنْ تَمُوتَ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ کتاباً مُؤَجَّلاً وَ مَنْ یرِدْ ثَوابَ الدُّنْیا نُؤْتِهِ مِنْها وَ مَنْ یرِدْ ثَوابَ الْآخِرَةِ نُؤْتِهِ مِنْها وَ سَنَجْزِی الشَّاکرینَ؛ هیچ‌کس، جز به فرمان خدا نمی‌میرد، این سرنوشتی است تعیین‌شده، هرکس پاداش دنیا را بخواهد چیزی از آن به او خواهیم داد و هرکس پاداش آخرت را بخواهد، از آن به او می‌دهیم و به زودی سپاسگزاران را پاداش خواهیم داد.» (آل‌عمران/۱۴۵) و همچنان شمشیر می‌زد تا به شهادت رسید.
عبدالله
دو زن هنگام تقسیم اموال خدمت امیرالمؤمنین (ع) رسیدند که یکی عرب بود و دیگری غیرعرب. حضرت سهم آن دو را از بیت‌المال به طور مساوی داد؛ هرکدام بیست و پنج درهم و مقداری خوراک. آن زن که عرب بود به اعتراض گفت: «یا امیرالمؤمنین! من عرب هستم و این زن عجم است!» حضرت فرمود: «من در این غنیمتی که رسیده، برای فرزندان اسماعیل برتری‌ای نسبت به فرزندان اسحاق نمی‌بینم.»
کاربر ۲۰۱۴۶۷۶
شعبی نقل می‌کند که زمانی که من کودک بودم علی بن ابی‌طالب (ع) را دیدم که بین دو تپة طلا و نقره ایستاده بود. دیدم که آن اموال را بین مردم تقسیم کرد تا هیچ از آن باقی نماند و خودش با دست خالی به خانه برگشت. من پیش پدرم رفتم و گفتم: «نمی‌دانم که امروز بهترین مردم را دیده‌ام یا احمق‌ترین آنها را!» پدرم گفت: «پسرم چه کسی را دیده‌ای؟» گفتم: «امیرالمؤمنین (ع) را» و آنچه دیده بودم را شرح دادم. پدرم گریست و گفت: «پسرم، بهترین مردم را دیده‌ای.»
کاربر ۲۰۱۴۶۷۶
دادن مال به کسی که حق او نیست تبذیر و اسراف است. این کار بخشنده را در میان مردم پرآوازه می‌کند، اما نزد خداوند پست و بی‌مقدار می‌کند
Soh Bat
اگر همراهان من زیاد باشند بر عزت من نمی‌افزاید و اگر از دور من پراکنده شوند باعث هراس من نیست
Soh Bat
قیس بن سعد برخاست و از مردم بیعت گرفت و اعلام کرد که «اگر ما با شما بر طبق کتاب خدا و سنت رسولش عمل نکردیم بیعتی بر عهدهٔ شما نخواهیم داشت.»
Soh Bat
سردار شهید حاج قاسم سلیمانی: «این کتاب الغارات را که قدیمی‌ترین کتاب شیعه هست بخوانید، حتماً بخوانید، مقتل کامل است. اگر آن را بخوانید، امروز برای این حکومتی که در استمرار حکومت علی بن ابی‌طالب هست، آگاهانه‌تر و بدون تعصبات فردی و حزبی نگاه می‌کنیم، نظر می‌دهیم و دفاع می‌کنیم.»
سحر
هرکس مال خودش را در غیر راه درستش صرف کند یا پیش نااهل بگذارد، خداوند او را از سپاس همان افراد محروم می‌کند و دوستی آنها را نصیب دیگران می‌کند. اگر در میان آنها کسی باقی بماند که باز هم به او اظهار دوستی و تشکر کند، یقیناً چاپلوس و دروغگو است که خود را به او نزدیک می‌کند تا بیشتر از اموالش بهره‌مند شود. و اگر همین فرد، مسکین شود و به یاری دوستش نیازمند شود و از او بخواهد که بخشش‌های او را جبران کند، او بدترین دوست خواهد بود!
سحر
هرکس مال خودش را در غیر راه درستش صرف کند یا پیش نااهل بگذارد، خداوند او را از سپاس همان افراد محروم می‌کند و دوستی آنها را نصیب دیگران می‌کند. اگر در میان آنها کسی باقی بماند که باز هم به او اظهار دوستی و تشکر کند، یقیناً چاپلوس و دروغگو است که خود را به او نزدیک می‌کند تا بیشتر از اموالش بهره‌مند شود. و اگر همین فرد، مسکین شود و به یاری دوستش نیازمند شود و از او بخواهد که بخشش‌های او را جبران کند، او بدترین دوست خواهد بود!
سحر
بدانید که پس از من به استبدادی گرفتار می‌شوید که گمراهان آن را شیوهٔ خودشان قرار خواهند داد. و فقر و شمشیر برّنده به خانه‌هایتان خواهد آمد. در آن زمان آرزو می‌کنید که کاش مرا می‌دیدید و همراه من می‌جنگیدید و کشته می‌شدید. آنچه به شما گفتم به زودی اتفاق خواهد افتاد.»
سحر

حجم

۳۷۰٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۳۰۴ صفحه

حجم

۳۷۰٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۳۰۴ صفحه

قیمت:
۳۸,۰۰۰
۱۹,۰۰۰
۵۰%
تومان