بریدههایی از کتاب هری پاتر و فرزند نفرین شده
۴٫۴
(۱۶۳۳)
"حقیقت چیز زیبا و وحشتناکیه، و باید با احتیاط باهاش برخورد کرد. "
♡
شجاعت عذر موجهی برای حماقت نیست.
♡
تو هر لحظهی درخشان شادی یه قطره سم هست: دونستن این که درد برمیگرده. با کسایی که دوسشون داری صادق باش، دردت رو نشون بده. رنج کشیدن برای انسان مثل نفس کشیدنه.
~Daniel~
خاله پتونیا: ولی سعی کردن به معنی تونستن نیست،
maedeh raisi
تو هر لحظهی درخشان شادی یه قطره سم هست: دونستن این که درد برمیگرده.
🕊️📚kerm ketab
این حقیقت نداره که من هیچوقت شکایت نکردم.
🕊️📚kerm ketab
تو هر لحظهی درخشان شادی یه قطره سم هست: دونستن این که درد برمیگرده. با کسایی که دوسشون داری صادق باش، دردت رو نشون بده. رنج کشیدن برای انسان مثل نفس کشیدنه.
fatemeh:)
و... اسنیپ؟ اسنیپ تو اون دنیا چیکار میکنه؟
اسنیپ: من به احتمال زیاد مردم.
به اسکورپیوس نگاه میکند، که چهرهاش وا میرود. اسنیپ لبخند محوی میزند
اولش که منو دیدی یه کم زیاد از حد تعجب کردی. چهجوری؟
اسکورپیوس: شجاعانه.
اسنیپ: کی؟
اسکورپیوس: ولدمورت.
اسنیپ: خیلی ناراحتکننده است.
نیومون
هری: تونستی خوب پارک کنی؟
ران: بله. هرمیون باور نمیکرد بتونم از پس آزمون رانندگی مشنگها بربیام، مگه نه؟ فکر میکرد مجبور میشم طرف رو جادو کنم.
هرمیون: اصلا چنین فکری نمیکردم، من از تو مطمئنم.
رز: من هم مطمئنم که پدر اونو جادو کرده.
ران: هوی!
آدم
عشق آدمو کور میکنه. ما هر دو سعی کردیم به پسرامون چیزی رو بدیم که خودمون نیاز داشتیم، نه اونا. ما انقد مشغول دوباره ساختن گذشتهی خودمون بودیم که امروز اونا رو خراب کردیم.
~Maary~
مرتل گریان: شرمآوره که خوشگله مجبور شد بمیره. نه این که پدر تو زشت باشه... ولی سدریک دیگوری... باورتون نمیشه چند تا دختر تو همین دستشویی افسونهای عشق میخوندن... و وقتی اون رفت گریه میکردن.
آدم
لیلی: من خیلی هیجانزدهام.
ꋪꀤꀍꍏꈤꍏ.ꀘꀍ
کسایی که دوسشون داریم هیچوقت واقعاً ما رو ترک نمیکنن هری. چیزهایی هست که مرگ نمیتونه لمس کنه. نقاشی... و خاطره... و عشق.
قاصدک
آلبوس: خوبه.
اسکورپیوس: واقعاً فکر میکردی بیاد پیش ما؟ پاترها به اسلیترین تعلق ندارن.
آلبوس: یکیشون داره.
در حالی که سعی میکند خودش را پنهان کند، بقیه میخندند. به آنها نگاه میکند
من تصمیم نگرفتم، اینو میدونین؟ من تصمیم نگرفتم پسر اون باشم.
Hermion granger
با کسایی که دوسشون داری صادق باش، دردت رو نشون بده. رنج کشیدن برای انسان مثل نفس کشیدنه.
(* Hester * )
پردهی یک، صحنهی چهار: صحنهی جابهجایی
حالا وارد ناکجاآبادی با زمان متغیر میشویم. این صحنه تماماً جادویی است. تغییرات سریعی همزمان با جابهجایی ما بین جهانها رخ میدهد. صحنهی واحدی وجود ندارد، بلکه تکهها و بریدههایی هست که پیشرفت مداوم زمان را نشان میدهد.
💜
ما هر دو سعی کردیم به پسرامون چیزی رو بدیم که خودمون نیاز داشتیم، نه اونا. ما انقد مشغول دوباره ساختن گذشتهی خودمون بودیم که امروز اونا رو خراب کردیم.
علیرضا
"حقیقت چیز زیبا و وحشتناکیه، و باید با احتیاط باهاش برخورد کرد
M.A
کسایی که دوسشون داریم هیچوقت واقعاً ما رو ترک نمیکنن
هری پاتر
ایستگاهی شلوغ و پرازدحام، مملو از مردمی که میخواهند به جایی بروند. در میان هیاهو، دو قفس بر روی دو چرخدستی پر از بار تکان میخورد. دو پسر، جیمز پاتر و آلبوس پاتر آنها را هل میدهند و مادرشان جینی در پی آنها میآید.
Ghazal
حجم
۱۸۳٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۴۳ صفحه
حجم
۱۸۳٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۴۳ صفحه
قیمت:
رایگان