بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب روح یک زن | صفحه ۱۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب روح یک زن

بریده‌هایی از کتاب روح یک زن

انتشارات:نشر نون
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۱از ۱۶۱ رأی
۳٫۱
(۱۶۱)
زنان خواهان امنیت خود و فرزندانشان هستند. مراقبت با چنگ و دندان از فرزند در خوی زن است. انگار زنان برای دفاع از فرزندان برنامه‌ریزی شده‌اند.
شیلا در جستجوی خوشبختی
مراد من از فمینیسم ربطی به زنانگی و مردانگی ندارد. آنچه هست مربوط به اندیشه و تفکر است. فمینیسم یک موقعیت فلسفی و قیامی است علیه اقتدار مردانه. فمینیسم راهی است برای رسیدن به یک جهان‌بینی و قدم برداشتن به‌سوی شناختن روابط انسانی. فمینیسم تعهدی است در قبال عدالت و مبارزه‌ای است برای برقراری تساوی بین زن و مرد و آزاد کردن هر کسی، حتی بعضی از مردان، که زیر یوغ سرکوب‌اند. خلاصه، بحث گسترده‌تر از موضوع زن و مرد است. هر کسی که بخواهد در این جامعه مبتنی بر عدالت و برابری زندگی کند در این تعریف می‌گنجد.
mehrnaz
بازنشستگی اغلب زمانی فرامی‌رسد که نه پولی برای انجام کارهای دلخواه باقی‌مانده است و نه تن سالمی برای لذت بردن از آن کارها.
Mahya
امروز، برای نخستین بار در تاریخ، شاهد حضور میلیون‌ها زن تحصیل‌کرده‌ای هستیم که با آگاهی و اتحادْ مصمم به اصلاح تمدن امروزی‌اند. ما زنان در این راه تنها نیستیم. بسیاری از مردان هم با ما هستند. این مردانِ جوان یا پسران ما هستند یا نوه‌هایمان.
شیلا در جستجوی خوشبختی
از هر بهانه‌ای برای نفی حقوق زن استفاده می‌شود: جنگ، دیکتاتوری، بحران اقتصادی، مصیبت‌ها و مانند آن.
آناهیتا نوری
بین مهاجر و پناه‌جو فرق است. مهاجر برای بهبود بخشیدن به زندگی خود از جایی به جای دیگر می‌رود. معمولاً، جوان و سالم است و آماده است تا خودش را هر چه زودتر با جامعه جدید وفق دهد. نگاهش به آینده است و می‌کوشد در جامعه جدید ریشه بگذارد. سالمندان هم که مهاجرت نمی‌کنند. ولی پناه‌جو از ترس جان فرار کرده و به جامعه جدید پناه آورده است. از ترس مناقشه‌های مسلحانه و نظامی، تعقیب، فقر و جنایت پناه می‌خواهد. پناه‌جو سرگردان است. همه چیزهایی را که برایش آشنا بوده پشت سر خود جا گذاشته است. در کشوری پناه جسته است که احتمالاً، ساکنانش او را دوست ندارند.
آناهیتا نوری
ظاهراً نقش‌های سنتی مؤنث و مذکر از مد افتاده‌اند. انسان‌ها بر اساس ذهنیت‌ها و اندیشه‌شان شناخته می‌شوند.
faezehswifti
اگر نوزاد دختر باشد، مزد کمتری به قابله پرداخت می‌شود.
آناهیتا نوری
فرض بر این است که اگر زنی مورد حمله قرار گیرد، تقصیر خودش است که رعایت‌های لازم را انجام نداده است. زن نباید در آن ساعت، در آن مکان پرخطر، حضور می‌داشته است. انگار قرار نیست مردان رفتارهای خود را تغییر دهند. تجاوز به زن نه‌تنها حق مرد انگاشته می‌شود، بلکه به‌عنوان نشانه‌ای از مردانگی مرد تشویق هم می‌شود.
آناهیتا نوری
زن این انتظارات را دارد: امنیت، ارزش و احترام، آرامش، استقلال مالی، ارتباط با دیگران، حق حاکمیت بر جسم و بر زندگی خود و دوست داشته شدن.
آناهیتا نوری
خودش را سرزنش می‌کرد که اگر این‌همه زیبا نبود، هرگز طعمه آن مرد نمی‌شد. این‌گونه قضاوت‌ها را زنان صورت می‌دهند.
faezehswifti
آن‌چنان که جامپولسکی می‌گوید: «ما نباید با ترس و هراس زندگی کنیم.»
آناهیتا نوری
از اصالت زنانی خوشم می‌آید که زیبایی را به خدمت می‌گیرند، زیبایی خودشان را با همه زیبایی‌هایی که در طبیعت و محیط می‌بینند تکمیل می‌کنند، از وجود خودشان لذت می‌برند و سعی می‌کنند از محیط پیرامونی هم خوششان بیاید.
faezehswifti
دریافتم که خشمِ بدونِ هدف نه‌تنها بی‌فایده است، بلکه خسارت‌بار هم هست. اگر قرار بود تغییری رخ دهد، باید اقدام می‌کردم.
maahsaa
ما دنیایی پر از زیبایی می‌خواهیم. نه‌فقط آن نوع زیبایی‌ای که احساس ما را نوازش می‌کند، بلکه آن نوع زیبایی‌ای که قلب گشوده و ذهن روشن ما آن را درک می‌کند. ما خواهان کره زمینی هستیم که منزه و از هر گونه تجاوز بری باشد. ما خواهان تمدن متوازن و پایداری هستیم که در آن، همه قائل به احترام متقابل و احترام به دیگر انواع و طبیعت باشند. ما خواهان تمدنی مبتنی بر مردم‌سالاری و آزادی هستیم که در آن، بین جنسیت‌ها، طبقه‌ها، سن‌ها و دیگر طبقه‌بندی‌هایی که انسان‌ها را از هم جدا می‌کند تبعیضی نباشد. ما دنیایی را دوست داریم که سرشار از صلح و آرامش، همدردی، ادب، حقیقت و مهربانی باشد. از همه مهم‌تر، ما دنیایی شاد می‌طلبیم.
گیتی یوسفی
خیابان‌ها خالی شده‌اند. ملت‌ها ترسیده‌اند. بسیاری از ما تمدنمان را زیر سؤال برده‌ایم. با این وجود، خبرهای خوبی هم وجود دارد. از شدت آلودگی هوا کاسته شده است. آب در آبراه‌های ونیز تمیز شده است. آسمان پکن، دوباره، آبی شده است. پرندگان میان آسمان‌خراش‌های نیویورک آوازخوانی را از سر گرفته‌اند. دوستان، آشنایان، همکاران و همسایگان بیشتر در ارتباط با هم قرار گرفته‌اند و از یکدیگر احوالپرسی می‌کنند. عشاقی که قبلاً مردد بوده‌اند، حالا تصمیم به وصال گرفته‌اند. گویا انسانِ کرونازده، ناگهان، به یاد آورده که تنها چیزی که اهمیت دارد عشق است.
گیتی یوسفی
در سن و سال انسان‌های زنده امروزی، چنین فاجعه‌ای با چنین ابعادِ تأسف‌باری بی‌سابقه است. در شرایط بحرانی، بهترین و بدترین آدم‌ها یعنی قهرمانان و ضدقهرمانان ظهور می‌کنند. ماهیت پنهان‌مانده ملت‌ها هم در همین ایام نمایان می‌شود. مثلاً، در ایتالیا، مردم در بالکن آپارتمان‌هایشان اپرا می‌خوانند تا دیگران را خوشحال کنند. در دیگر سرزمین‌ها [مانند آمریکا]، مردم اسلحه می‌خرند. به من گفته‌اند که در شیلی، فروش شکلات و مشروبات الکلی افزایش یافته است!
گیتی یوسفی
به‌قول جان لنون، «زندگی می‌آید و می‌رود، در حالی که انسان مشغول کارهای دیگری است و متوجه آمدورفت و حضور زندگی نمی‌شود.»
گیتی یوسفی
خوشحالی مانند سرخوشی، شادی یا لذت سر و صدا ندارد. خوشحالی یک احساس ساکت و دلپذیر است که انسان در آغاز با دوست داشتن خودش پیدا می‌کند. من انسان آزادی‌ام، نیاز ندارم چیزی را به کسی ثابت کنم و قرار نیست از فرزندانم یا نوه‌هایم مراقبت کنم.
گیتی یوسفی
اطاعت و تسلیم که یک ارزش برای زنان تعریف شده است، بدترین دشمن ماست. این خصلت هرگز به ما خدمتی نکرده است. این خصلت فقط در خدمت مردان است. احترام، اطاعت و ترس که از طفولیت در ذهن دختران تزریق می‌شود، ما را چنان متضرر کرده است که حتی از قدرت خود بی‌خبر مانده‌ایم. چه قدرتی داریم! هدف مردسالاران نابود کردن این قدرت به هر وسیله، از جمله به‌وسیله بدترین اشکال خشونت است. در اجرای این برنامه چنان موفق بوده‌اند که گاه زنان را هم در صف متعصب‌ترین مدافعان مردسالاری مشاهده می‌کنیم.
گیتی یوسفی

حجم

۱۴۴٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۴۴ صفحه

حجم

۱۴۴٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۴۴ صفحه

قیمت:
۵۹,۰۰۰
۱۷,۷۰۰
۷۰%
تومان