«برات مهمه؟ اگه مطمئنی که حق با توئه چرا باید به نظر مردم اهمیت بدی؟»
red rose
«اون تنها در صورتی برنده میشه که تو بهش اجازه بدی.»
red rose
«به نظر من همه باید راجع به معنای خوبی و بدی و درست و غلط فکر کنیم. نباید خیلی ساده هرچی رو بهمون میگن قبول کنیم.
red rose
به نیستی فکر میکردند. آن فکر مثل حفرهای سیاه بود و امیدشان را میبلعید.
red rose
«آدم باید با یه سری چیزها کنار بیاد. نمیشه با استانداردهای عادی قضاوتشون کرد.»
red rose
«اگه میخوای یه کاری درست انجام بشه باید خودت دستبهکار بشی.»
red rose
راوی زیر لب گفت: «شرط میبندم همه از اون روزی وحشت دارن که پیپا فیتز ـ آموبی در خونهشون رو بزنه.»
Ilomilo
حقیقت این بود که مکس گناهکاره و باید با عدالت روبهرو بشه. ولی عدالتی وجود نداره. توی دنیای واقعی حقیقت مهم نیست.
Ilomilo
پیپ: «حالتون خوبه آقای رینالدز؟»
آرتور: «نه. میترسم. از این میترسم که آخرین کارم دعوا با پسرم باشه. آخرین بار با عصبانیت باهاش حرف زدم. هیچوقت زیاد بهش نگفتم دوستش دارم. میترسم دیگه هیچوقت این فرصت رو پیدا نکنم.
Ilomilo
اتفاقی که در نهایت افتاد مثل یه تراژدی بود
za_moon
اغلب فکر میکنم آدمها وقتی لبخند بزرگی میزنن عوض میشن.
Kamand Kamoei
«اگر میتوانستم با کلمات برای تو روزی بسازم،
صبحی طلایی و نو برایت میسرودم.
آن را روزی ابدی میساختم.
شبی غرق در مهتاب مینوشتم.»
Kamand Kamoei
شبیه آدمهایی بود که عجله دارن و باید جایی برن.»
«آدمهایی که عجله دارند و باید جایی بروند.» این کلمات در ذهن پیپ پیچید و بعد نظر خودش را اضافه کرد: «و حالا هیچ جا نیستند.»
n re
شاید خودخواه و دروغگو و بیملاحظه و وسواسیام. وقتی خودم کارهای بد میکنم باهاشون مشکلی ندارم. شاید دورو باشم. شاید هیچکدوم از این ویژگیها خوب نباشن. ولی به من حس خوبی میدن. حس میکنم خودم هستم.
🌱لوبیا چیتی🌱