بریده‌هایی از کتاب قدرت شروع ناقص

ما اغلب فکر می‌کنیم نیازمان جاده‌ای خالی و این آزادی است که بتوانیم به هر سو می‌خواهیم حرکت کنیم، ولی گاهی تنها چیز لازم تونلی است که ما را به حرکت در مسیری مشخص محدود کند.

معنا در زندگی یعنی به گوشه‌ای از این عالم ارزشی اضافه کنی.

«شما که وقت نمی‌کنید کاری را درست انجام دهید، کِی وقت می‌کنید دوباره انجامش بدهید»؟

«هوشمندانه‌تر کار کنید، نه بیشتر

بیشتر اشتباهاتی که مردم فکر می‌کنند شکست هدف‌اند، در واقع شکست راهبردند. بسیاری از کارآفرینان، هنرمندان و تولیدکنندگان به یک ایدهٔ خاص می‌چسبند و وقتی آن ایده شکست می‌خورد، هدف را هم رها می‌کنند.

چیزی که ارزش زحمت‌کشیدن دارد هیچ‌گاه در شمار کارهای فوری قرار نمی‌گیرد. این ماهیت اهداف مهم است که به توجه فوری نیاز ندارند. آن‌ها به هدف، مسیر مشخص و استمرار حرکت در بلندمدت نیازمندند.

بیشتر اوقات، زندگی خود را وقف کارهای فوری می‌کنید، نه مهم. بیم آن وجود دارد که اگر با این روال ادامه دهید، هیچ‌گاه کارهای فوری‌تان تمام نشود و فراغتی برای تحقق خواسته‌های آرمانی و واقعی‌تان پیدا نکنید.

مسیر رسیدن به تعالی درس‌هایی بیشتر از رسیدن به خودِ تعالی دارد.

انرژی‌تان را مدیریت کنید، نه زمان‌تان

دشمن پیشرفت نه شکست است، نه موفقیت. دشمن پیشرفت بی‌حوصلگی، خستگی و نداشتن تمرکز است. دشمن پیشرفت تعهدنداشتن به روند است زیرا روند همه‌چیز است.

اگر به چیزی متعهد نباشید، همه چیز مایهٔ حواس‌پرتی شما خواهد بود.

۱. اگر دارید کسب و کاری را رونق می‌دهید، شاید سه خط تولید سودآور داشته باشید. اگر روی هر سه خط تمرکز کنید شاید کسب‌وکارتان پنج برابر رشد کند. اما کدام خط تولید پانصد برابر رشد خواهد کرد، اگر کل انرژی‌تان را برایش صرف کنید؟ ۲. اگر دارید در باشگاه ورزش می‌کنید، هر نوع تمرینی می‌تواند شما را قوی‌تر کند. اما کدام تمرین‌ها بهتر از بقیه زیربنای قدرت فیزیکی‌تان را می‌سازند؟ ۳. اگر دارید به روابط زندگی‌تان فکر می‌کنید، افراد زیادی وجود دارند که با آن‌ها به طریقی در ارتباطید. اما چه کسانی به زندگی‌تان انرژی وارد می‌کنند و چه کسانی انرژی زندگی‌تان را می‌گیرند؟

اگر می‌خواهید از کل ظرفیت‌تان استفاده کنید، باید کارها و ایده‌های خوب ولی غیرفوق‌العاده را دور بریزید.

مهم‌ترین کار را قبل از همهٔ کارهای دیگر انجام دهید. همین‌طور که از صبح فاصله می‌گیرید، آشفتگی و هرج‌ومرج‌های روزانه بیشتر و بیشتر می‌شوند. از سوی دیگر، تصمیم‌هایی که در طول روز می‌گیرید به‌تدریج باعث تضعیف ارادهٔ شما می‌شوند. بعید است در انتهای روز بتوانید به خوبیِ ابتدای آن درست تصمیم بگیرید.

۱. اجسامِ درحال حرکت تمایل دارند به حرکت خود ادامه دهند. راهی پیدا کنید که در کمتر از دو دقیقه گام اول یک فعالیت را بردارید. ۲. علاوه بر حجم کار، مهم است برای کارهای درست انرژی صرف کنید. نیروی محدودی در اختیار دارید، بنابراین توجه کنید که این نیرو را برای چه کاری صرف می‌کنید. ۳. بهره‌وری شما حاصل توازن میان نیروهای مخالف است. برای بهره‌وری بیشتر، یا باید با موانع بجنگید یا نیروهای مخالف را حذف کنید. به نظر می‌رسد گزینهٔ دوم استرس کمتری دارد.

هدف تدوینِ راهی مناسب برای بازخوردگیری سریع در پروژه‌های بزرگ است. هرچه سریع‌تر بفهمیم در مسیر درستی حرکت می‌کنیم، بیشتر احتمال دارد که به راه‌مان در آن مسیر ادامه دهیم. برای درازمدت کار کنید، ولی پیشرفت خود را در کوتاه‌مدت بسنجید.

فعالیت‌هایی که به احتمال زیاد شما را از مسیر پیشرفت خارج می‌کنند همان‌هایی هستند که برای شما مهم‌اند، ولی در حقیقت مهم نیستند.

می‌کنم. از پیشرفت‌های بزرگم در این مدت این بوده است که هر روزِ کاری را فقط و فقط به یک اولویت اختصاص داده‌ام. اگرچه برای اتمام بقیهٔ فعالیت‌ها هم وقت می‌گذارم، فقط یک اولویت حیاتی هست که بی‌برو برگرد باید انجام شود.

۱. جمع‌آوری اطلاعات: در طول این مرحله بر دو چیز تمرکز می‌کنید: ۱) یادگیری موضوعات خاصِ مرتبط با فعالیت کنونی شما ۲) یادگیری موضوعات عمومی دیگر. ۲. موشکافی اطلاعات: در این مرحله،‌ آموخته‌های خود را از زوایای مختلف بررسی و آن‌ها را با هم ترکیب می‌کنید. ۳. فاصله‌گرفتن از مشکل: در مرحلهٔ سوم، مشکل را کاملاً از ذهن خود بیرون می‌کنید و با کاری مفرّح و هیجان‌انگیز سرگرم می‌شوید. ۴. تجلی ایده: گاهی بعد از استراحتی کوتاه، به شرط آن‌که در طول استراحت به مشکل فکر نکرده باشید، چیزی که قبلاً دربارهٔ آن به بن‌بست رسیده بودید ناگهان با بینشی جدید به ذهن شما برمی‌گردد. ۵. اصلاح و پختن ایده: هر ایده برای موفقیت باید آزمایش شود، نقد شود و در صورت لزوم اصلاح شود.

بهره‌وربودن این نیست که همه‌جور کار را با حداکثر سرعت انجام دهید، بلکه این است که تعداد مشخصی کار مهم را مستمر و با سرعت متوسط انجام دهید.