بریده‌هایی از کتاب قدرت شروع ناقص

ترولوپ به جای این‌که پیشرفتش را با شمارش تعداد فصل‌ها یا کتاب‌هایی که نوشته بود اندازه بگیرد، ترقی و رشد خود را در بازه‌های زمانی کوتاه پانزده‌دقیقه‌ای ارزیابی کرد. این رویکرد به او کمک کرد در طول نوشتن کتاب - که یک فعالیت طولانی است ـ به‌سرعت از دستاوردهای کوچکش لذت ببرد.

بهترین نتیجه زمانی حاصل می‌شود که اولویت‌هایم را براساس اهمیت واقعی‌شان مرتب کنم و مهم‌ترین کار را پیش از هر کار دیگری انجام دهم.

کافی است پیوستگی حرکت را حفظ کنید.

۳. هر وقت شک کردید، کارها را به کارهای کوچک‌تر بشکنید. سعی کنید کارها را تا حد امکان کوچک کنید که بتوانید راحت آن‌ها را مدیریت کنید. اثر دومینو به نتیجه کاری ندارد، به پیشرفت نگاه می‌کند.

۲. آهسته و پیوسته پیش‌روی کنید و بلافاصله بعد از اتمام یک فعالیت به فعالیت انگیزه‌بخش بعدی بپردازید.

سه نکته قواعد اثر دومینو است: ۱. از چیزهایی شروع کنید که بیشترین انگیزه را برای انجام‌شان دارید. از رفتارهای کوچک شروع کنید و بر آن‌ها مداومت کنید.

دوم این‌که اثر دومینو برمبنای یک اصل اساسی رفتار آدمی است؛ پایبندی و استمرار.

اول این‌که بسیاری از عادت‌ها و کارهای روزمرهٔ ما به یکدیگر وابسته‌اند.

به گفتهٔ پروفسور بی جی فوگ از دانشگاه استنفورد، «شما هیچ‌گاه نمی‌توانید فقط یک رفتار خود را عوض کنید. رفتارهای ما درهم‌تنیده‌اند، بنابراین با تغییر یک رفتار سایر رفتارها نیز تغییر می‌کنند.»

اثر دومینو بیانگر آن است که با تغییر یک رفتار تأثیر آن، به صورت زنجیره‌ای از بازخوردها، سایر رفتارهای مرتبط را هم تحت تأثیر قرار می‌دهد.

«ایده نتیجهٔ ترکیب دانسته‌ها است و بهترین نمونهٔ آن را می‌توان در یک استعارهٔ خوب دید.» ـ رابرت فراست

اگر بتوانید بین دو ایدهٔ قدیمی پیوند جدیدی برقرار کنید، کاری خلاقانه انجام داده‌اید.

در فصل اول کتاب خرده‌عادت‌ها نوشتم: «یادگیری ایدهٔ جدید شما را نابغه نمی‌کند، ولی تعهد به یادگیری مادام‌العمر شاید.»

نسیم طالب کار را یکسره کرده و قاعده‌ای کلی برای همهٔ خواننده‌ها ارائه کرده است: «کتاب خوب در دومین دورِ مطالعه بهتر می‌شود، کتاب عالی در سومین دور. کتابی که ارزش دوباره خواندن ندارد ارزش خواندن ندارد.»

کتاب‌های خوب را دو بار بخوانید.

بن کارلسون، تحلیل‌گر مالی، بیان مشابهی دارد: «دریافته‌ام بهترین روشی که می‌توانم بفهمم از یک کتاب چه چیزی آموخته‌ام این است که درباره‌اش چیزی بنویسم.»

ما در جهانی پر از تردید و بی‌ثباتی زندگی می‌کنیم، ولی باز هم باید کارها را انجام دهیم و تصمیم بگیریم. ما مسئولیم یک روش تفکر دربارهٔ جهان منطبق بر حقایقی که می‌دانیم بسازیم، اما نباید آن‌قدر با تفکر در مورد چیزها درگیر شویم که در واقع دیگر کاری انجام ندهیم.

پیشرفت صرفاً به معنی بهره‌وری بیشتر نیست، بلکه به معنی بهره‌وری در انجام کارهای صحیح است.

کارایی دربارهٔ کارِ بیشتر انجام‌دادن است، اثربخشی دربارهٔ کارِ درست انجام‌دادن.

راه تغییر نظر دیگران این است که با آن‌ها دوست شوید، آن‌ها را در قبیله‌تان راه دهید و وارد حلقهٔ خود کنید. حالا می‌توانند، بدون این خطر که از نظر اجتماعی طرد شوند، باورهای‌شان را تغییر دهند.