«چرا همهٔ مردها کشته و مردهٔ اینن که خوشتیپ باشن؟ به جاش دوست ندارین مهربون و باهوش و بامزه و شجاع باشین؟»
غَزال_ک
اگه آدمها توی زندگی هیچوقت راهشون رو گم نکنن، معلومه اصلاً توی مسیرهای جالبی قدم نذاشتهن.»
آزمین
هیچوقت فکر نمیکردم خوکچههای هندی هم باید نجات داده شوند، ولی به گمانم همینطور است. همه هرازگاهی باید نجات داده شوند.
کاربر ۱۴۲۰۶۰۹
اگر خودت را دوست نداشته باشی، چه کسی دوستت خواهد داشت؟
آزمین
«اساساً وجود ما فقط با مرگ معنا پیدا میکنه. به زندگیمون مفهوم میده. همیشه به سمت مرگ پیش میریم. رفتارهای مختلفمون فقط دو دلیل داره: ترس از مرگ یا انکارش. ممکنه سالی یه بار از اینجا بگذریم. اینطوری میفهمیم نه اسبها و نه خودمون جوونتر نمیشیم. همهچیز به مرگ برمیگرده.»
«به نظرم راههای دیگهای هم برای نگاه کردن به زندگی هست.»
کاربر ۱۴۲۰۶۰۹
گر خودت را دوست نداشته باشی، چه کسی دوستت خواهد داشت؟
بهار
وقتی پای بچهها وسط باشد، آدم اول وارد عمل میشود و بعد سؤال میکند
استودیوس
«تو فقط یهکم راهت رو گم کردهای، دونا. اگه آدمها توی زندگی هیچوقت راهشون رو گم نکنن، معلومه اصلاً توی مسیرهای جالبی قدم نذاشتهن.»
کاربر ۱۴۲۰۶۰۹
ابراهیم سری تکان میدهد. «ولشون کن. مثل یه خاطرهٔ خوب بهشون فکر کن. اون موقع روی قله بودی و حالا توی درهای. توی زندگی بارها همچین اتفاقی واسهٔ آدم میافته.»
«خب، الان باید چه کار کنم؟»
«باید از کوه بعدی بالا بری.»
«آره، البته.» ساده بود. «روی قلهٔ کوه بعدی چه خبره؟»
«خب، معلوم نیست. اون کوه توئه. تا حالا هیچکی ازش بالا نرفته.»
کاربر ۱۴۲۰۶۰۹
ابراهیم سری تکان میدهد. «ولشون کن. مثل یه خاطرهٔ خوب بهشون فکر کن. اون موقع روی قله بودی و حالا توی درهای. توی زندگی بارها همچین اتفاقی واسهٔ آدم میافته.»
«خب، الان باید چه کار کنم؟»
«باید از کوه بعدی بالا بری.»
«آره، البته.» ساده بود. «روی قلهٔ کوه بعدی چه خبره؟»
«خب، معلوم نیست. اون کوه توئه. تا حالا هیچکی ازش بالا نرفته.»
کاربر ۱۴۲۰۶۰۹
وقتی پای بچهها وسط باشد، آدم اول وارد عمل میشود و بعد سؤال میکند
استودیوس