بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب زندگی و سلوک علامه سید محمد حسین طباطبایی | صفحه ۵ | طاقچه
تصویر جلد کتاب زندگی و سلوک علامه سید محمد حسین طباطبایی

بریده‌هایی از کتاب زندگی و سلوک علامه سید محمد حسین طباطبایی

انتشارات:نشر وزرا
امتیاز:
۴.۳از ۳۰ رأی
۴٫۳
(۳۰)
یکی دیگر از علما و از نزدیکان ایشان سکوت مطلق علامه را ویژگی بارز ایشان می‌شمارد: «استاد فقید چون در مجالس، سکوت مطلق بود تا از او چیزی سوال نمی‌شد، پاسخی نمی‌گفت، کمتر کسی از راز دل او آگاه می‌شد و از شور و هیجان باطن او، اطلاعی به دست می‌آورد.
Sobhan Naghizadeh
یکی از شاگردان ایشان و علمای کنونی حوزه علمیه قم می‌گوید: «وارستگی استاد از هر نوع تظاهر به علم و دانش بود و پیوسته محرک او در هر عمل، اخلاص و جلب رضایت خدا بود، ما که با ایشان انس بیشتری داشتیم یک بار هم به خاطر نداریم که مطلبی را به عنوان تظاهر به علم یادآور شود یا سخنی را سوال نکرده از پیش خود مطرح کند. اگر فردی با او یک سال به مسافرت می‌رفت و از مراتب علمی او آگاهی قبلی نداشت، هرگز فکر نمی‌کرد که این مرد پایه گذار روش جدید در تفسیر و طرح قواعد و مسائل نو در فلسفه و استاد مسلمی در سیر و سلوک می‌باشد.»
Sobhan Naghizadeh
در سیره عملی ایشان آمده است که هیچ گاه بلند سخن نمی‌گفت، در مورد کسی بد نمی‌گفت و هرگز کسی از ایشان غیبت نشنید، سخن کسی را قطع نمی‌کرد و به صحبت دیگران خوب گوش می‌داد، متواضع، مؤدب، متین و باوقار بود و هیچ وقت عصبانی نمی‌شد. اهل گذشت و عفو بود و از بحث و جدل دوری می‌کرد و در برخورد با دیگران تحکم نمی‌کرد.
Sobhan Naghizadeh
نقل شده ایشان در برابر هجوم ناملایمات زندگی به خصوص اهانت‌ها و بی احترامی‌هایی که به ایشان می‌شد بسیار صبور بود و هیچ گاه از آنها ناراحت نمی‌شد. او معتقد بود انسان نباید هرگز کینه دیگران را به دل بگیرد.
Sobhan Naghizadeh
از نظر مقام عرفانی حضرت علامه از جایگاه رفیعی برخودار بود. او در سیر و سلوک یگانه تکیه گاه ثابت خود را بر قرآن کریم قرار داده بود. از این جهت چه در گفتار و چه رفتار و سیر و سلوک و چه در تألیفات خود چنانکه بارز است ایشان بر قرآن و آموزه‌های آن اتکا داشت. ایشان معتقد بود فلسفه الهی چیزی جز مفاهیم استخراج شده از قرآن در رابطه با خدا، انسان و جهان نیست.
Sobhan Naghizadeh
علامه به شدت اهل مطالعه و تحقیق بود و در طول سال یکسره مشغول تحصیل علم بود. از نزدیکان ایشان نقل است که ایشان تنها در روز عاشوراء کار تحقیق را تعطیل می‌کردند و در بقیه ایام مشغول بودند. ایشان از صبح زود تا ساعت ۱۲ مشغول مطالعه و تحقیق و تألیف بود و بعد از نماز و صرف غذا و استراحت مختصر تا غروب بی وقفه کار می‌کرد. ایشان در شبانه روز گاهی تا ۱۴ساعت را به کار پژوهش اختصاص می‌داد.
Sobhan Naghizadeh
استاد شهید مرتضی مطهری (ره) درباره این تفسیر می‌گوید: «تفسیر المیزان همه‌اش با فکر نوشته نشد. من معتقدم که بسیاری از این مطالب از الهامات غیبی است کمتر مشکلی در مسائل اسلامی و دینی برایم پیش آمده که کلید حل آن را در تفسیر المیزان پیدا نکرده باشم.»
Aseman📚🌿🌦
آیت الله حسن زاده آملی از آمیختگی زندگی علامه با قرآن سخن می‌گوید: «زندگی او با قرآن آمیخته بود یعنی او با قرآن زندگی می‌کرد و با قرآن می‌اندیشید. او شاگرد خوب قرآن بود او با قرآن معارف الهی را درمی یافت. او با قرآن سخن می‌گفت او با قرآن چیز می‌نوشت. یعنی تمام شئون زندگی این عالم ربانی را چون شاگرد قرآن کریم بود قرآن هدایت می‌کرد.»
Aseman📚🌿🌦
علامه طباطبایی تا سه چهار سال پس از فوت همسرش هر روز سر قبرش می‌رفتند و بعد از آن هم که فرصت کمتری داشتند به طور مرتب دو روز در هفته یعنی دوشنبه‌ها و پنج شنبه‌ها بر سر مزارش حاضر می‌شدند و امکان نداشت این برنامه را ترک کنند و می‌گفتند: بنده خدا بایستی حق شناس باشد اگر آدم حق مردم را نتواند ادا کند حق خدا را هم نمی‌تواند ادا نماید.
Aseman📚🌿🌦
«وقتی این بانو از دنیا رفت زندگی من زیر و رو شد و آیت الله ابراهیم امینی می‌گفتند: وقتی استاد در فقد همسر می‌گریست عرض کردم ما باید درس صبر را از شما بیاموزیم چرا بی تابی می‌کنید؟ فرمود: او بسیار مهربان و فداکار بود و اگر همراهی‌های ایشان نبود من موفق به نوشتن و تدریس نمی‌شدم.»
Aseman📚🌿🌦
انما یًخشی الله من عباده العلما از میان بندگان تنها مردان دا نامطیع و خدا ترسند
Aseman📚🌿🌦
«خدای سبحان می‌فرماید: فاذکرونی اذکرکم بیاد من باشید تا من بیاد شما باشم، فرمود: به یاد خدا باش تا خدا به یادت باشد، اگر خدا به یاد انسان بود، از جهل رهایی می‌یابد و اگر در کاری مانده است خداوند نمی‌گذارد عاجز شود و اگر در مشکل اخلاقی گیر کرد خدایی که دارای اسماء حسنی است و متصف به صفات عالیه، البته به یاد انسان خواهد بود.»
khorshid_sh
روحیات علامه پس از اتمام کار تفسیر المیزان و چاپ کتاب در سطح گسترده و بین المللی و در نتیجه شهرت یافتن ایشان هیچگونه تغییری نکرد، برعکس بر خضوع و خشوع ایشان افزود. علامه تهرانی در مورد خضوع و خشوع علامه طباطبایی به خصوص آن هنگام که کتاب المیزان را نوشته بودند خاطره‌ای را نقل می‌کند: «عرض کردم، من که به مطالعه این تفسیر مشغول می‌شوم، در بعضی از اوقات که آیات را بهم ربط می‌دهید و زنجیره وار آنها را با یکدیگر موازنه و از راه تطبیق، معنا را بیرون می‌کشید جز آنکه بگویم در آن هنگام الهام الهی آن را بر دست شما جاری ساخته است، تعبیر دیگری ندارم. ایشان سری تکان داده و می‌فرمودند این فقط حسن نظر است «ما کاری نکرده‌ایم.»
maria
«وقتی علامه در عتبات بودند، به توسل و بکاء برای امام حسین (ع) و شرکت در مجالس عزاداری مراقبت داشتند و می‌گفتند: دستگاه امام حسین (ع) باید توسعه یابد و در دستورات اخلاقی خود به این نکته تأکید داشت که هیچ کس به هیچ مرتبه‌ای از معنویت نرسید و گشایش و فتح بابی نکرد، مگر در حرم مطهر حضرت امام حسین (ع) و یا در توسل به آن حضرت.»
maria
ایشان به شاگردان تعلیم می‌داد با انجماد فکری، خشک اندیشی و تحجر که خود را در انجام عبادات تکراری و بدون بصیرت عیان می‌ساخت مبارزه کنند و این گونه اعمال را کنار بگذارند و به عبادت توأم با مراقبه و محاسبه و عمل مبادرت ورزند.
maria
برای موفق شدن و رسیدن به منظوری که در نامه مرقوم داشته‌اید، لازم است همتی برآورده و توبه‌ای نموده، به مراقبه و محاسبه بپردازید. به این نحو که هر روز که هنگام صبح از خواب بیدار می‌شوید، قصد جدی کنید که در هر عملی که پیش می‌آید رضای خدا را مراعات خواهم نمود، آن وقت در سر هر کاری که می‌خواهید انجام دهید نفع آخرت را منظور خواهید داشت؛ به طوری که اگر نفع اٌخروی نبود، انجام نخواهید داد و وقت خواب چهار، پنج دقیقه در کارهایی که روز انجام داده‌اید فکر کرده و یکی یکی از نظر خواهید گذرانید. هر کدام مطابق رضای خدا انجام یافته شکر بکنید و هر کدام تخلف شده استغفار. این رویه سخت است و در ذائقه نفس، تلخ. ولی کلید نجات و رستگاری است و هر شب پیش از خواب اگر توانستید سور مسبحات (حدید، حشر، صف، جمعه و تغابن) را بخوانید و پس از ۲۰ روز، حالات خود را برای بنده بنویسید، ان شاء الله موفق خواهید بود.. السلام علیکم»
fatemeh
مسلمانی کجاست؟ وقتی از علامه می‌پرسیدند چرا حتی یکی از کشورهای اسلامی جزو سرزمین‌ها مترقی و پیشرفته نیست؟ این واقعیت تلخ را تایید می‌کرد و می‌گفت: «باید دید در کدام یک از این کشورها که نام اسلامی دارند، قوانین اسلام اجرا می‌شود. گذشته از این که اسم دین روی این‌ها گذاشته شده، آیا از حقیقت اسلام هم بهره‌ای برده‌اند یا فقط بعضی عبادات اسلامی مثل نماز و روزه و حج را از روی عادت انجام می‌دهند؟ آیا چیزی از قوانین فردی، اجتماعی، جزایی و حقوقی اسلام را زنده نگه داشته‌اند؟ اگر نه، آیا مسخره نیست که انحطاط کشورهای اسلامی را به گردن اسلام بیندازیم؟»
کاربر ۱۲۵۰۶۹۴
خیلی زود با افراد انس می‌گرفت، و صمیمی می‌شد، با هر کسی حتی کوچکترین فرد طلاب چنان انس می‌گرفت که گویا از دوستان صمیمی اوست
« امید »
او صبح‌ها در مسجد سلماسی درس فلسفه (اسفار ملاصدرا) را تدریس می‌نمود و عده زیادی از طلاب از درس ایشان استفاده می‌نمودند اما برای عده‌ای این کار علامه چندان خوشایند نبود زیرا آنان با مفهوم فلسفه اسلامی چندان سازگاری نداشتند
Sajjad Nikmoradi
کمال نهایی حق تعالی همان حقیقت نهایی است که همه کمال‌ها به او مستندند و چون او صرف کمال و جمال است بلکه صرف هر کمال و جمال است و نزدیکی و قرب هر موجودی به قدر قیود عدمی و حدود است و بنابراین روشن می‌گردد که وصول هر موجودی به کمال حقیقی مستلزم فناء است چون کمال حقیقی وقتی حاصل می‌گردد که تمام قیود و حدود در ذات و عوارض فانی گردد.
nova star

حجم

۸۰٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۱۱۴ صفحه

حجم

۸۰٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۱۱۴ صفحه

قیمت:
۲۰,۰۰۰
تومان