بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب زندگی و سلوک علامه سید محمد حسین طباطبایی | صفحه ۳ | طاقچه
تصویر جلد کتاب زندگی و سلوک علامه سید محمد حسین طباطبایی

بریده‌هایی از کتاب زندگی و سلوک علامه سید محمد حسین طباطبایی

انتشارات:نشر وزرا
امتیاز:
۴.۳از ۳۰ رأی
۴٫۳
(۳۰)
ایشان از برخی عالمان دین که حتی به آثار گذشتگان چون حافظ، مولانا، ایراد گرفته و آن را رد می‌کردند انتقاد می‌کردند و آن را ناشی از بدفهمی و تحجر فکری می‌دانستند.
ــسیّدحجّتـــ
در ابتدای ورود به حوزه علمیه قم ایشان را به نام سید محمد حسین قاضی می‌شناختند اما ایشان به احترام استاد بزرگش سید میرزا علی قاضی طباطبایی نام قاضی را از فامیل خود حذف کرد و از آن پس به سید محمد حسین طباطبایی شهرت یافت.
ــسیّدحجّتـــ
«وقتی مطلع گردید شهید مطهری به شهادت رسیده مات و مبهوت به جای ماند و ساعتها به نقطه‌ای خیره می‌شد و ساکت می‌ماند. بطوری که فرزند ارشدش اظهار داشته که ما دچار وحشت شده بودیم. شدت اندوه و رنج را در این روزها به خوبی می‌شد در سیمای این نکوسیرت دید و حس نمود.
Dexter
حضرت علامه در ابتدای ورود به قم به تدریس فقه و اصول پرداخت اما به سرعت به این نتیجه رسید که برای پر ماندن نقطه ضعف‌ها می‌باید به تفسیر قرآن و فلسفه پرداخت
Sajjad Nikmoradi
باید با مردم طوری برخورد کرد که موجب محبوبیت گردد و روز به روز بر وزن اجتماعی انسان بیفزاید و بر شمارۀ یاران وی اضافه کند، زیرا اگر مردم در برخورد با کسی، سنگینی یا تلخی درک کنند، در دل‌هایشان نفرت و دلتنگی ایجاد خواهد شد و بالاخره روزی فرا خواهد رسید که همه از او گریزان شوند! و چنین کسی منفور و مبغوض اجتماع خواهد شد و باید در میان جمعیت با حال تنهایی، و در وطن خود غریبانه زندگی کند.
kamrang
نقطه‌های روشن و میوه‌های شیرین مدنیت امروز جهان همه و همه از برکات آیین پاک اسلام و آثار زنده موادی است که از این دین پاک به دست غربی‌ها افتاده است، زیرا اسلام قرن‌ها پیش از آن که آثار تمدن غرب ظاهر و نمایان شود، مردم را به سوی همان مواد اخلاقی دعوت می‌کرده است که غربی‌ها در عمل کردن به آن‌ها از ما پیشی گرفته‌اند.
Sajjad Nikmoradi
گریه من از صفا و کدبانوگری و محبت‌های خانم است، من زندگی پرفراز و نشیبی داشته‌ام، در نجف اشرف با سختی‌هایی مواجه می‌شدم، من از حوائج زندگی و چگونگی اداره آن بی اطلاع بودم، اداره زندگی به عهده خانم بود، در طول مدت زندگی ما، هیچ گاه نشد که خانم کاری بکند که من حداقل در دلم بگویم، کاش این کار را نمی‌کرد، یا کاری را ترک کند که من بگویم کاش این عمل را انجام داده بود.»
کتابدوست
یک بار به ایشان گفته شد که شاه تصمیم گرفته است به ایشان دکترای فلسفه بدهد. ایشان خیلی ناراحت شدند و اعلام کردند که به هیچ وجه تن به قبول چنین چیزی نخواهند داد. رئیس دانشکده الهیات آن زمان نزد علامه آمد و اصرار بسیاری کرد اما ایشان قبول نکردند شاه ناراحت و عصبانی می‌شود...! و ایشان صریحاً گفتند: «من از شاه هیچ ترسی ندارم و حاضر به قبول دکتری نیستم.»
Sobhan Naghizadeh
مرحوم علامه طباطبایی اراده‌ای بسیار قوی داشتند، وقتی ایشان را برای معالجه به لندن برده بودند اطباء به وی گفته بودند در مقابل چشم شما پرده‌ای است که باید برداشته شود تا چشم بینایی خود را از دست ندهد، ایشان هم اعلان رضایت کرده بودند، بعد که پزشکان گفته بودند: برای عمل باید شما را بیهوش کنیم، مخالفت کرده و فرموده بودند بدون بیهوش کردن عمل کنید و آنها نیز گفته بودند چون چشم شما باید به مدت ۱۵ دقیقه باز باشد و پلک نزند ناچاریم این کار را بکنیم، ایشان فرموده بودند من چشم خود را باز نگه می‌دارم و به مدت هفده دقیقه چشم خود را باز نگه داشته بودند و حتی یک بار هم پلک نزده بودند، این حکایت از ارادۀ قوی و نیرومند ایشان می‌کند.
Sobhan Naghizadeh
آیت الله زنجانی می‌گوید: «از ویژگی‌های ایشان دقتی بود که در صرفه جویی در وقت داشتند. تفسیر المیزان را که می‌نوشتند پیش نویس نداشت ابتدا بی نقطه می‌نوشتند بعد که مرور می‌کردند مجدداً آن را نقطه گذاری می‌کردند. سوال کردیم که چرا اول بی نقطه می‌نویسید؟ فرمودند: من حساب کرده‌ام که بی نقطه می‌نویسم و بعد که در هنگام مرور نقطه می‌گذارم چند درصد در وقتم صرفه جویی می‌شود.»
Sobhan Naghizadeh
اسلام دینی است که احکامش را بر اساس ویژگی‌های انسان و در راستای ارضای غرایز و فطریات وی بنیان نهاده و در عین حال، در تنظیم و پی ریزی احکام و قوانینش «عقل محور» است و احساسات و عواطف را بر آن اساس مورد توجه قرار می‌دهد... اسلام به جامعه بشری نمی‌گوید من خیر و صلاح شما را در پیروی از دعوت من و به کار بستن مواد آن می‌بینم، شما نیز به تشخیص من ایمان آورده و آن را بپذیرید، بلکه می‌گوید از هوس بازی و خرافه پرستی دست بردارید، آنچه را واقعاً و حقاً صلاح و خیر جامعه شما در آن است و به حسب فطرت خدادادی، خیر و صلاح بودن آن را درک می‌کنید و تشخیص می‌دهید، به کار ببندید و بالاخره اسلام، اعتقاد حق و عمل حق است، نه اسم یک سلسله اعتقادات و اعمال که کورکورانه بایست به حقانیت آنها ایمان آورد.
Sobhan Naghizadeh
اسلام به بهترین وجهی حریت و استقلال را به زن عطا کرده و چیزی را که دنیا تا آن زمان (تا زمان طلوع اسلام) به او نداده بود و صفحات تاریخ وجودش از آن خالی بود، به وی داد و زن به برکت این نعمت الهی دارای استقلال اراده و عمل شد... زن هر کار مشروع و زندگی معروف را برای خود انتخاب کند آزاد است و عمل وی احترام اجتماعی داشته و با ارزش می‌باشد.
Sobhan Naghizadeh
اگر زن اهمیت نداشت، خدا نسل دوازده امام را از نسل حضرت زهرا (س) قرار نمی‌داد. واقعا اگر زن خوب باشد می‌تواند عالم را گلستان کند و اگر بد باشد، عالم را جهنم می‌کند.
Sobhan Naghizadeh
همواره تأکید می‌کردند که دین و عقل با هم سازگاری دارند. در جایی که فکرمان از عهدۀ فهم بعضی از مسائل برنیاید، در آنجا حقیقت دینی را پذیرفته، استدلال عقلی را به یک سو می‌نهیم. در مورد معاد جسمانی یا معاد روحانی و عقلانی نظرشان این بود که اگر ما در مواردی نتوانستیم حقیقتی را درک کنیم، تابع محض قرآن کریم و دین خواهیم بود و در حقیقت پای عقل را در برابر وحی، مستحکم و قویم و متین نمی‌دانستند تا بتوانند در جایی که یک سلسله جزئیاتی که دین دربارۀ آنها نظر دارد، اما عقل از عهدۀ فهم آنها بر نمی‌آید، مداخله نماید، این نکته در تفسیر المیزان بسیار مشهود است.
Sobhan Naghizadeh
اگر طالب دنیایی نماز شب و اگر طالب آخرتی نماز شب بخوان.
Sobhan Naghizadeh
افراد در جامعه اسلامی، با هم برادر و برابرند و هرگز کسی حق ندارد به استناد ثروت یا نیروی دیگری از نیروهای اجتماعی، بر دیگران برتری جوید و آنان را خوار و سبک شمرده از آنان فروتنی و کرنش بخواهد! یا به واسطۀ موقعیت مخصوص خود از پاره‌ای از وظایف سنگین اجتماع معاف شود! یا مصونیت پیدا کرده در برابر گناهی که مرتکب شده مجازات نشود!
Sobhan Naghizadeh
دین اسلام در پیشرفت خود هرگز به زور متوسل نشده است، و این که بعضی گفته‌اند: «دین اسلام دین شمشیر است.» در حقیقت از مشاهدۀ ظاهر جنگ‌های صدر اسلام به اشتباه افتاده و یا کورکورانه به این قضاوت نادرست گرفتار شده‌اند. زیرا دینی که بر اساس علم و ایمان پایه گذاری شده برتر از آن است که برای پیشرفت مقاصد عالی خود و ایجاد ایمان در دل‌های مردم، به شمشیر متوسل شود.
Sobhan Naghizadeh
معنای احترام و بزرگداشت مردم، نه این است که هر کار ناشایسته‌ای از هر که دید، لب فروبندد و بگذارد! یا در مجلسی که همه اهل آن مجلس خلاف شرافت انسانی رفتار می‌کنند، یا کاری را مخالف مقررات دینی انجام می‌دهند، با آنان آمیزش کند و از ترس رسوایی همرنگ جماعت شود! زیرا احترام مردم در حقیقت احترام به شرافت انسانی و مزیت دینی و اخلاقی آنان است، نه احترام به هیکل و اندامشان!
Sobhan Naghizadeh
اسلام ]پیروان خود را امر فرمود که دربارۀ حقایق و معارف آزادانه به تفکر بپردازند و در هر جا که کوچک ترین ابهامی برای آنان پیدا شد، توقف نمایند و قدم پیش نگذارند تا پیوسته ایمان روشن‌شان از گزند تاریکی شک و شبهه محفوظ بماند، و چنانچه گرفتار شبهه و تردیدی شوند، با کمال انصاف و حق جویی در دفع آن بکوشند، آزادانه به حل آن بپردازند، خدای متعال می‌فرماید: از چیزی که روشن نیست پیروی مکن. (اسراء آیه ۳۶)
Sobhan Naghizadeh
فرزند ایشان می‌گوید: «در آن دوران که پدر در مزرعه کار می‌کرد، هر چه تولید نمود، به دست اشخاص می‌داد که به بازار برده و بفروشند و حق الزحمه خود را برداشته، بقیه را به ایشان بدهند. یکبار چند قبض دست پدر بود که از این واسطه‌ها طلبکار بود، آن روز من دیدم قبض‌ها را از جبیب خود درآورد، مدتی به آنها نگریست و ناگهان همه را پاره کرد و دور ریخت در حالی که بیش از حد تصور به پول برای گذراندن معاش عادی احتیاج داشت، من با تعجب پرسیدم: چرا این کار را کردید؟ نگاهی عمیق به من کرد و گفت: پسرم اگر داشتند، می‌آوردند و می‌دادند خدا را خوش نمی‌آید که من بدانم آنها دستشان خالی است و معهذا آنها را تحت فشار قرار دهم و ابراز طلبکاری کنم و این برای من درس بزرگی بود از علو طبع و همت بلند و اتکال پدر به خداوند متعال که روزی دهنده عالم و آدم است.»
Sobhan Naghizadeh

حجم

۸۰٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۱۱۴ صفحه

حجم

۸۰٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۱۱۴ صفحه

قیمت:
۲۰,۰۰۰
تومان