بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب زندگی و سلوک علامه سید محمد حسین طباطبایی | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب زندگی و سلوک علامه سید محمد حسین طباطبایی

بریده‌هایی از کتاب زندگی و سلوک علامه سید محمد حسین طباطبایی

انتشارات:نشر وزرا
امتیاز:
۴.۳از ۳۰ رأی
۴٫۳
(۳۰)
یکی از شاگردان ایشان می‌گوید: «در طول سی سال که افتخار درک محضر ایشان را داشتم، هرگز کلمه «من» را از او نشنیدم، درعوض لفظ «نمی‌دانم» را بارها در پاسخ سوالات از ایشان شنیدم، همان عبارتی که افراد کم مایه از گفتن آن عار دارند، ولی این دریای پرتلاطم علم و حکمت، از فرط تواضع و فروتنی به آسانی می‌گفت.»
farzane
در اوایل تحصیل که به صرف و نحو اشتغال داشتم علاقه زیادی به ادامه تحصیل نداشتم و از این روی هر چه می‌خواندم نمی‌فهمیدم و چهار سال به همین نحو گذرانیدم پس از آن یک باره عنایت خدایی دامن گیرم شده عوضم کرد و در خود یک نوع شیفتگی و بی تابی نسبت به تحصیل کمال حس نمودم به طوری که از همان روز تا پایان ایام تحصیل که تقریباً هفده سال کشید هرگز نسبت به تعلیم و تفکر درک خستگی و دلسردی نکردم و زشت و زیبای جهان را فراموش نموده و تلخ و شیرین حوادث در برابر می‌پنداشتم. بساط معاشرت غیر اهل علم را به کلی برچیدم و در خورد و خواب و لوازم دیگر زندگی به حداقل ضروری قناعت نموده باقی را به مطالعه می‌پرداختم. بسیار می‌شد به ویژه در بهار و تابستان که شب را تا طلوع آفتاب با مطالعه می‌گذراندم و همیشه درس فردا را شب پیش مطالعه می‌کردم و اگر اشکالی پیش می‌آمد با هر خودکشی بود حل می‌نمودم و وقتی که به درس حضور می‌یافتم از آنچه استاد می‌گفت قبلاً روشن و هرگز اشکال و اشتباه درس پیش استاد نبردم.
kamrang
می‌فرمود حکمتی که بر جان ننشیند و لزوم پیروی از شریعت را به دنبال خود نیاورد، حکمت نیست.
|قافیه باران|
«جوانی هستم ۲۲ ساله که تنها ممکن است شما باشید که به این سوال من پاسخ گویید. در محیط و شرایطی زندگی می‌کنم که هوای نفس و آمال بر من تسلط فراوان دارند و مرا اسیر خود ساخته‌اند و سبب باز ماندن من از حرکت به سوی الله شده‌اند. درخواستی که از شما دارم این است که بفرمایید بدانم به چه اعمالی دست بزنم تا بر نفس مسلط شوم و این طلسم شوم را که همگان گرفتار آنند بشکنم و سعادت بر من حکومت کند؟ لطفا نصیحت نمی‌خواهم بلکه دستورات عملی برای پیروزی لازم دارم. (۱۳۵۵/۱۰/۲۳)»
معجزه ی سپاسگزاری
معنای احترام و بزرگداشت مردم، نه این است که هر کار ناشایسته‌ای از هر که دید، لب فروبندد و بگذارد! یا در مجلسی که همه اهل آن مجلس خلاف شرافت انسانی رفتار می‌کنند، یا کاری را مخالف مقررات دینی انجام می‌دهند، با آنان آمیزش کند و از ترس رسوایی همرنگ جماعت شود! زیرا احترام مردم در حقیقت احترام به شرافت انسانی و مزیت دینی و اخلاقی آنان است، نه احترام به هیکل و اندامشان!
kamrang
آزادی تفکر [ اسلام ]پیروان خود را امر فرمود که دربارۀ حقایق و معارف آزادانه به تفکر بپردازند و در هر جا که کوچک ترین ابهامی برای آنان پیدا شد، توقف نمایند و قدم پیش نگذارند تا پیوسته ایمان روشن‌شان از گزند تاریکی شک و شبهه محفوظ بماند، و چنانچه گرفتار شبهه و تردیدی شوند، با کمال انصاف و حق جویی در دفع آن بکوشند، آزادانه به حل آن بپردازند، خدای متعال می‌فرماید: از چیزی که روشن نیست پیروی مکن. (اسراء آیه ۳۶) تفکر آزاد درک حقایق از راه فکر و اندیشه و پذیرفتن آنها، گران بهاترین محصولی است که دستگاه انسانیت تولید می‌کند و یگانه سبب امتیاز انسان بر سایر حیوانات و پایۀ شرافت و افتخار اوست، هرگز حس انسان دوستی و غریزه واقع بینی، اجازه نخواهد داد که با تحمل افکار تقلیدی، آزادی فکر از انسان سلب شود و یا با پنهان داشتن حقایق، عقل او گمراه گردد و در نتیجه، افکار خدایی از کار انداخته شود.
kamrang
ایشان می‌فرمود: اگر من کار کنم و روزی سه تومان مزد بگیرم برای من گواراتر است از اینکه به خانه کسی بروم و اظهار حاجتی کنم و وابستگی با شخصیتی پیدا کنم.» علامه از هیچ کس ولو به عنوان وجوه شرعی کمک مالی قبول نمی‌کرد و امورات خود را با همان عایدی حاصل از ارثیه پدری و مختصری حق التألیف آثارش می‌گذراند. یکی از نزدیکان و دوستان ایشان نقل می‌کند: «تاجری نیکو کار برای تهیه مسکن علامه مبلغ معتنابهی پول توسط من برای علامه فرستاد. پول را به نزد ایشان بردم، فرمود: آدم خوبی است، خدا جزای خیرش دهد ولی فعلاً مبلغی ارث پدری به من رسیده و از سهم امام مصرف نمی‌کنم، پول را برگردانم، ولی آن بازرگان گفت: بگو هدیه است نه سهم امام. برگشتم دوباره استاد علامه فرمود: فعلاً نیاز ندارم. برای بار دیگر ماجرای پول را به صاحبش گفتم: او در پاسخ گفت: به آقا بفرمایید که پول خدمتتان باشد، به هر که می‌خواهید بدهید و هر جا که صلاح می‌دانید مصرف کنید، به علامه عرض کردم، فرمود: من نمی‌توانم خودت می‌دانی و پول را برگردانید.»
kamrang
بنده به واسطه نوافل که نماز‌های مستحبی مراد است به جایی می‌رسد که چون محبوب خدا می‌شود دیگر اعضای او کار خدایی می‌کنند چشم و گوش و دست، زبان هرچه می‌کنند خداست که انجام می‌دهد و معلوم است که اینگونه امور از سنخ صفات‌اند و سمیع و بصیر و قادر و غیر اینها در عداد اوصاف حق شمرده شده است.
maria
آثار منتشر نشده حاشیه بر مکاسب شیخ انصاری رساله‌ای در مبداء و معاد رساله در نبوت رساله در باب عشق رساله‌ای در مشتقات منظومه‌ای در باب خط نستعلیق
ــسیّدحجّتـــ
علامه طباطبایی شاگردان بسیاری را تربیت نمود که نام برخی از آنان به شرح زیر است: سید جلال الدین آشتیانی، دکترغلامحسین ابراهیمی دینانی، احمد احمدی، سیدمحمد علی ابطحی، سید محمد باقر ابطحی، علی احمدی میانجی، یحیی انصاری، شیخ عباس ایزدی، ابراهیم امینی، سید محمد حسینی بهشتی، عبدالله جوادی آملی، حسن حسن زاده آملی، سید مهدی روحانی، عزالدین زنجانی، محمد صادقی تهرانی، امام موسی صدر، سیدمحمد حسین لاله زاری، محمد تقی مصباح یزدی، محمد مفتح، مرتضی مطهری، ناصر مکارم شیرازی، حسین نوری همدانی، سید یحیی یثربی، عبدالحمید شربیانی، ابوطالب تجلیل، حسین علی منتظری، سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی.
ــسیّدحجّتـــ
او صبح‌ها در مسجد سلماسی درس فلسفه (اسفار ملاصدرا) را تدریس می‌نمود و عده زیادی از طلاب از درس ایشان استفاده می‌نمودند اما برای عده‌ای این کار علامه چندان خوشایند نبود زیرا آنان با مفهوم فلسفه اسلامی چندان سازگاری نداشتند و لذا عده‌ای از افراد بدبین و رشک ورز به بدگویی از ایشان نزد علمای اعلام چون آیت الله بروجردی پرداختند و به تدریج جلسه درس ایشان به سستی گرایید و تعطیل شد.
Dexter
«یا علی، من برای ادامه تحصیل به محضر شما شرفیاب شده‌ام ولی نمی‌دانم چه روشی در پیش گیرم و چه برنامه‌ای را انتخاب کنم، از شما می‌خواهم که در آنچه صلاح است مرا راهنمایی کنید.»
Dexter
آیت الله ابراهیم امینی از شاگردان بارز ایشان می‌گوید: «استاد علامه در مراتب عرفان و سیروسلوک معنوی مراحلی را پیموده بود. اهل ذکر و دعا و مناجات بود در بین راه که او را می‌دیدم غالبا ً ذکر خدا را بر لب داشت در جلساتی که در محضرشان بودیم وقتی جلسه به سکوت می‌کشید دیده می‌شد که لب‌های استاد به ذکر خدا حرکت می‌کرد. به نوافل مقید بود حتی گاهی دیده می‌شد که در بین راه مشغول خواندن نماز نافله است. شب‌های ماه مبارک رمضان تا صبح بیدار بود، مقداری مطالعه می‌کرد و بقیه را به دعا و قرائت قرآن و نماز و اذکار مشغول بود.»
محمد مهدی
آیت الله حسن زاده آملی در مورد نگرش علامه به عرفان واقعی می‌گوید: «علامه طباطبایی رضوان الله علیه بر آن بود که عرفان صحیح و برهان کامل در خدمت قرآنند. هرگز عرفان صحیح از قرآن جدا نیست، آن عرفانی که رو در روی قرآن قرار بگیرد یک مشاهدات باطل و تخیلاتی بیش نیست، معتقد بود که برهان کامل و عرفان صحیح در خدمت و در صحبت قرآن کریم سالکان طریقت را و اهل دل را و متفکران بشری را و پویندگان راه معنویت را به هدف نهایی می‌رساند.
Sobhan Naghizadeh
صرفه جویی در وقت آیت الله زنجانی می‌گوید: «از ویژگی‌های ایشان دقتی بود که در صرفه جویی در وقت داشتند. تفسیر المیزان را که می‌نوشتند پیش نویس نداشت ابتدا بی نقطه می‌نوشتند بعد که مرور می‌کردند مجدداً آن را نقطه گذاری می‌کردند. سوال کردیم که چرا اول بی نقطه می‌نویسید؟ فرمودند: من حساب کرده‌ام که بی نقطه می‌نویسم و بعد که در هنگام مرور نقطه می‌گذارم چند درصد در وقتم صرفه جویی می‌شود.»
Aseman📚🌿🌦
«مرگ حق است، همه باید بمیریم، من برای مرگ همسرم گریه نمی‌کنم، گریه من از صفا و کدبانوگری و محبت‌های خانم است، من زندگی پرفراز و نشیبی داشته‌ام، در نجف اشرف با سختی‌هایی مواجه می‌شدم، من از حوائج زندگی و چگونگی اداره آن بی اطلاع بودم، اداره زندگی به عهده خانم بود، در طول مدت زندگی ما، هیچ گاه نشد که خانم کاری بکند که من حداقل در دلم بگویم، کاش این کار را نمی‌کرد، یا کاری را ترک کند که من بگویم کاش این عمل را انجام داده بود.»
Aseman📚🌿🌦
بسیار کم حرف بودند و دیگران را هم به کم حرفی سفارش می‌کردند. پرحرفی را موجب کمی حافظه می‌دانستند.
Aseman📚🌿🌦
چه بسا هنگامی که عیال و یا یکی از اولادشان وارد اطاق می‌شدند، ایشان در جلوی پای آنها تمام قامت برمی خواست، این قدر خلیق و مؤدب بود. بارها اظهار می‌داشتند که عمده موفقیت‌هایش را مدیون همسرش بوده است.»
Aseman📚🌿🌦
ایشان به شاگردان تعلیم می‌داد با انجماد فکری، خشک اندیشی و تحجر که خود را در انجام عبادات تکراری و بدون بصیرت عیان می‌ساخت مبارزه کنند و این گونه اعمال را کنار بگذارند و به عبادت توأم با مراقبه و محاسبه و عمل مبادرت ورزند
Aseman📚🌿🌦
و چه بسا هنگامی که عیال و یا یکی از اولادشان وارد اطاق می‌شدند، ایشان در جلوی پای آنها تمام قامت برمی خواست، این قدر خلیق و مؤدب بود. بارها اظهار می‌داشتند که عمده موفقیت‌هایش را مدیون همسرش بوده است.»
« امید »

حجم

۸۰٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۱۱۴ صفحه

حجم

۸۰٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۱۱۴ صفحه

قیمت:
۲۰,۰۰۰
تومان