بریده‌هایی از کتاب رواقی گری؛ فلسفه زیستن خردمندانه

‫«اگر درست نیست، انجامش نده. اگر حقیقت نیست، بر زبان نیاورش.» ‫مارکوس آئورلیوس

مارکوس توصیه می‌کند که زندگی را به بهترین شکل ممکن سپری کنیم. قدرت انجام این کار در روح شخص قرار دارد، اگر بتواند نسبت به اتفاقات بیرونی بی‌سویه باشد. و وقتی بی‌سویه می‌شود که «به این چیزها هم به صورت کامل نگاه کند و هم بخش‌هایشان را تحلیل کند و به یاد بیاورد که هیچ‌یک از آن‌ها قضاوتی در خود ندارند یا خودشان را به ما تحمیل نمی‌کنند.»

«بیشتر حرف‌هایی که می‌زنیم یا کارهایی که می‌کنیم غیرضروری هستند. اگر بتوانید آن‌ها را از میان بردارید، وقت بیشتری دارید و البته آسودگی بیشتری. هر لحظه از خودتان بپرسید: «آیا این کار ضروری است؟» ما همچنین باید تصورات غیرضروری را از بین ببریم تا به واسطهٔ آن بتوانیم کنش‌هایی که به دنبال آن‌ها می‌آیند را هم نابود کنیم.» مارکوس آئورلیوس

وابستگی‌تان به چیزهایی که دوست دارید کمتر می‌شود، ترستان از چیزهایی که بیزارید هم کاهش می‌یابد. چون می‌دانید تمام این‌ها در تغییری دائم هستند، حتی چیزهایی که دوست ندارید. شما به صورت کلی اهمیت تصور شده عناصر بیرونی را کاهش می‌دهید.

همیشه باید بر روی چیزهایی تمرکز کنیم که تحت کنترل داریم، بقیهٔ موارد را هم به همان صورتی که رخ می‌دهند بپذیریم

اتفاقی که برای ما رخ می‌دهد، روش درمانی طبیعت برای تبدیل کردن ما به آدمی بهتر است. این اتفاقات برای ما رخ می‌دهند، در برابر ما نیستند حتی اگر چنین به نظر برسد.

«ای جهان، من هم‌راستا با تمام نت‌های هماهنگی فوق‌العادهٔ تو هستم. برای من هیچ‌چیز زود نیست، هیچ‌چیز دیر نیست، اگر برای تو بهنگام است. ای طبیعت، هر چیزی که فصول تو ارائه می‌دهند برای من ثمر است.» مارکوس آئورلیوس

«اگر نه شیر بود نه هیدرا و نه گوزن و نه گراز و نه هیچ حیوان وحشی که باید از میان برداشته می‌شدند، هرکول چه داستانی داشت؟ اگر چنین چالش‌هایی نداشت چه کاری از دستش برمی‌آمد؟» اپیکتتوس

دانلد رابرتسن در کتاب خود، رواقی‌گری و هنر خوشبختی، خیلی خوب این مسئله را بیان می‌کند. «اکثریت آدم‌های معمولی فاقد رضایت یا آرامش ذهنی هستند، چون ارزش‌های آن‌ها درهم و برهم هستند و با هم کشمکش درونی دارند. ما زندگی خود را با دنبال کردن خیالی خوشبختی هدر می‌دهیم؛ خیالی که ترکیبی است از خوش‌گذرانی، مادی‌گرایی و خودپرستی. مجموعه‌ای از ارزش‌های خودویران‌گر که از طریق دنیای احمقانه اطرافمان جذب کرده‌ایم.»

سنکا هم در این زمینه با کلامی زیبا می‌گوید: «زندگی نه خوب است نه بد؛ فضایی است که می‌تواند خوب و بد باشد.»

ما می‌توانیم انگیزه‌ها و کنش‌هایمان را انتخاب کنیم ولی نتیجهٔ نهایی به متغیرهای بیرونی بستگی دارد که خارج از کنترل ما هستند

نکته این است که هیچ‌کس هیچ‌وقت در تمام کارهایش بی‌نقص نخواهد بود و تا زمانی که تلاش می‌کنیم بهترین باشیم، این اهمیتی ندارد

«همه می‌میرند. پس بهتر است به جای زندگی طولانی، یک زندگی باافتخار داشته باشیم.» موسونیوس روفوس

همان‌طور که زنو، بنیان‌گذار رواقی‌گری می‌گوید: «خوشبختی یعنی زندگی با یک جریان آرام.»

«اگر درست نیست، انجامش نده. اگر حقیقت نیست، بر زبان نیاورش.» مارکوس آئورلیوس

ما با هیچ چیز وارد دنیا می‌شویم و با هیچ چیز می‌رویم.

ما با هیچ چیز وارد دنیا می‌شویم و با هیچ چیز می‌رویم.

احساسات منفی به ما دستور می‌دهند کاری بکنیم که به ما احساس بهتری می‌دهد و ما را در لحظهٔ فعلی از رنج نجات می‌دهد، دیگر کاری با ارزش‌ها و اهداف بلندمدت خود نداریم. در نهایت ارزش‌های عمیق خود را کنار می‌زنیم و همچون یک بزدل شانه خالی می‌کنیم.

بزرگ‌ترین مانع زندگی انتظار است، چون فردا را معلق می‌کند و امروز را زایل.

اخبار یعنی نگرانی دربارهٔ چیزهایی که خارج از کنترل ما هستند. اگر می‌خواهید به عنوان یک شخص پیشرفت کنید، کنار گذاشتن اخبار بهترین شروع است.