بریدههایی از کتاب و من دوستت دارم
۴٫۰
(۱۱۳)
تنها چیز واقعاً ارزشمند روی زمین، زمان است.
شکوفا
چقدر عوضی هستم. حق با توست، اما تقریباً همهٔ آدمهای موفق عوضیاند. ولی باید بدانی ماها عوضی نشدهایم بلکه از همان اول عوضی بودهایم.
شکوفا
اگر بپرسند: «آیا ارزش همهٔ زندگیها به یک اندازه است؟» اغلب ما بلند جواب میدهیم «بععععله!»
شکوفا
زادگاه آدم جایی است که نه میتوان از آن گریخت و نه میتوان به آنجا بازگشت
شکوفا
من به تو گفتم که ما در حقیقت در اعماق یک غار دنج زندگی میکنیم و آسمان مثل یک سنگ است که در غار را بسته. تو پرسیدی: «پس ستارهها چی هستند؟» و من گفتم آنها سوراخهایی هستند برای اینکه نور بتواند بتابد تو.
کتابینا
میدانم الان چه فکری میکنی؛ اینکه من چقدر عوضی هستم. حق با توست، اما تقریباً همهٔ آدمهای موفق عوضیاند. ولی باید بدانی ماها عوضی نشدهایم بلکه از همان اول عوضی بودهایم. اصلاً دلیل موفقیتمان همین است.
باران
اگر بپرسند: «آیا ارزش همهٔ زندگیها به یک اندازه است؟» اغلب ما بلند جواب میدهیم «بععععله!» اما این تنها تا زمانی است که به یکی ازعزیزان ما اشاره کنند و بپرسند: «این زندگی چطور؟!»
آیا فرقی میکند اگر من یک آدم خوب را کشته باشم؟ محبوب کسی را؟ یک زندگی ارزشمند را؟
اگر یک بچه باشد چه؟
لیلی پوت
زادگاه آدم جایی است که نه میتوان از آن گریخت و نه میتوان به آنجا بازگشت. چون دیگر خانهٔ تو آنجا نیست.
لیلی پوت
مردمِ شادمان خود را درگیر چیزی نمیکنند، زندگیشان را وقف درمان بیماریها یا پرواز دادن هواپیماها نمیکنند. آدمهای خوشحال چیزی از خودشان باقی نمیگذارند. بهخاطر خود زندگی، زندگی میکنند. آنها فقط و فقط مصرفکنندهاند
itsmxxnchild
هر پدر یا مادری گاهبهگاه پنجدقیقه جلوی در خانه توی ماشین مینشیند. فقط مینشیند. همین. فقط نفس میکشد تا تمام قوایش را جمعکند و برود تو، رو به سمت تمام آنهمه مسئولیت. ارضای توقع خفهکنندهٔ خوب بودن و کنار آمدن. هر پدری، هر مادری گاه دهثانیه کلید دردست توی راهپله میایستد بیآنکه کلید را روی در بیندازد
ترنج
اقرار کردم: «میترسم.» اما او سر تکان داد و گفت: «نترسیدی، فقط اندوهناکی از این مرگ. هیچکس به شما آدمها نگفته که غم خودش را به شکل ترس نشان میدهد.»
«اندوه چه چیزی را داریم؟»
«زمان.»
itsmxxnchild
شما آدمها همیشه فکر میکنید حاضرید جان و زندگیتان را بدهید اما فقط تا وقتیکه درک کنید اینکار دقیقاً یعنی چه.
itsmxxnchild
مردمِ شادمان خود را درگیر چیزی نمیکنند، زندگیشان را وقف درمان بیماریها یا پرواز دادن هواپیماها نمیکنند. آدمهای خوشحال چیزی از خودشان باقی نمیگذارند. بهخاطر خود زندگی، زندگی میکنند. آنها فقط و فقط مصرفکنندهاند
itsmxxnchild
تو آدمی هستی که همیشه میتواند خوشحال باشد و خودت نمیدانی این چه نعمت بزرگیست.
itsmxxnchild
هر پدر یا مادری گاهبهگاه پنجدقیقه جلوی در خانه توی ماشین مینشیند. فقط مینشیند. همین. فقط نفس میکشد تا تمام قوایش را جمعکند و برود تو، رو به سمت تمام آنهمه مسئولیت. ارضای توقع خفهکنندهٔ خوب بودن و کنار آمدن.
Maryam Shahriari
زادگاه آدم جایی است که نه میتوان از آن گریخت و نه میتوان به آنجا بازگشت.
Maryam Shahriari
«اندوه چه چیزی را داریم؟»
«زمان.»
mrzi
کار پدرها ایناست که بنشینند و قصههای پسرانشان را برای دیگران تعریف کنند بهجای اینکه بگذارند خود آنها حرف بزنند.
mrzi
لازم نیست شجاع باشی. اگر ترسیدی هیچ عیبی ندارد.
🦋Honey☁️
«زندگی چیز منصفانهای نیست.»
🦋Honey☁️
حجم
۴۲۹٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۸۰ صفحه
حجم
۴۲۹٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۸۰ صفحه
قیمت:
۵۹,۰۰۰
۱۷,۷۰۰۷۰%
تومان