بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب یادداشت های زیرزمینی | صفحه ۳ | طاقچه
تصویر جلد کتاب یادداشت های زیرزمینی

بریده‌هایی از کتاب یادداشت های زیرزمینی

انتشارات:نشر روزگار
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۶از ۱۸ رأی
۳٫۶
(۱۸)
باز هم به طور صریح و روشن تکرار می‌کنم که هر انسان عاقل و فهمیده‌ای در دوران ما ناچار است ترسو و برده باشد. این بسیار طبیعی و بدیهی است.
AS4438
خسته، گیج و غمگین بودم. اما پشت این خستگی حقیقتی کورسو می‌زد. حقیقتی نفرت‌انگیز.
Saeid Ghorbani
در این‌جا همه برده هستند و احساس همدردی در همه آن‌ها از مدت‌ها پیش مرده است.
Saeid Ghorbani
بدیهی است که عادت کارهای عجیبی می‌کند، خدا می‌داند که عادت می‌تواند هرکسی را تغییر دهد.
Saeid Ghorbani
آدم فقط وقتی به این‌جا می‌آید که مست باشد. اما اگر تو را در هر کجای دیگر دیده بودم و اگر تو مثل دیگران زندگی آبرومندانه‌ای داشتی شاید بیشتر مجذوب تو می‌شدم. شاید عاشقت می‌شدم. از یک نگاه تو خوشحال می‌شدم. بگذار فقط یک کلمه بگویم: «جلوی در خانه‌ات می‌نشستم و جلوی پایت زانو می‌زدم و از این‌که با تو هستم افتخار می‌کردم. حتی به خود اجازه نمی‌دادم که در مورد تو اندیشه ناپاک و آلوده‌ای داشته باشم. اما حالا و در این مکان، خوب می‌دانم که اگر یک سوت بزنم تو چه بخواهی چه نخواهی با من خواهی آمد. در مورد اراده تو هیچ‌گونه سئوالی نمی‌پرسم فقط اراده من مهم است.
Saeid Ghorbani
من متوجه نشدم که او می‌خواهد احساسات خویش را پشت طنز و تمسخر پنهان کند. این‌گونه رفتار معمولاً تنها راه گریز است. راه گریزی برای همه افراد محجوب و مهربان که مورد خشونت واقع شده‌اند و تمایلی ندارند که احساسات واقعی خویش را نزد دیگران ابراز دارند. من باید از سکوت و عدم شرکت او در این گفتگو به احساسات درونی او پی می‌بردم، تنها راه گریز او متوسل شدن به شوخی و تمسخر بود.
Saeid Ghorbani
انسان گاهی از شدت علاقه کسی را آزار می‌دهد.
Saeid Ghorbani
آن‌ها نه‌تنها درکی از زندگی واقعی نداشتند بلکه مطالب عادی را هم نمی‌فهمیدند. به همین دلیل نیز همه آن‌ها برای من غیرقابل تحمل و عذاب‌آور بودند. آن‌ها بدیهیات را نیز چون خیالاتی ابلهانه درک می‌کردند. از همان سال‌های اول در فکر موفقیت بودند. مطالبی را که واقعیت داشت اما فراموش شده بود به مسخره می‌گرفتند. آن‌ها فقط در جستجوی موفقیت بودند و با این‌که بیش از شانزده سال نداشتند هدف‌شان یافتن یک کار دولتی بی‌دغدغه و مناسب بود. پیداست که این افکار از نادانی آن‌ها سرچشمه می‌گرفت. آن‌ها پیرو کسانی بودند که از کودکی دیده بودند.
Saeid Ghorbani
تنها مطالعه موجب تسکین آلامم می‌شد، تنها پناهم کتاب بود. هیچ چیز دیگری در اطرافم نبود تا مورد احترامم باشد یا بتواند مرا به خود جذب کند.
Saeid Ghorbani
سعی می‌کردم آنچه را که در درونم می‌جوشید با تأثیرات بیرونی خاموش و خفه کنم و در این میان کتاب بهترین گزینه بود.
Saeid Ghorbani
من ترجیح می‌دهم مورد تمسخر واقع شوم اما وقتی گرسنه هستم تظاهر نکنم که سیرم.
Saeid Ghorbani
آگاهی بسیار نوعی بیماری است، یک بیماری واقعی.
Saeid Ghorbani
در خدمت دولت درآمدم تا چیزی برای خوردن داشته باشم، فقط به همین دلیل.
Saeid Ghorbani
یک مرد عاقل جداً نمی‌تواند چیزی بشود، فقط احمق‌ها هستند که به جائی می‌رسند.
soniya
من بر این عقیده تأکید دارم که همه اعمال و کردار آدمی بر این اساس انجام می‌گیرد که فرد هر روز و به طور مدام به خویش ثابت کند که یک انسان است نه چیز دیگر.
sara
تنها دستاورد تمدن برای بشریت افزایش تنوع افکار و ادراکات است. همین و بس.
sara
هر بار که مرا می‌دید آهی عمیق و طولانی می‌کشید گویا می‌خواست عمق سقوط اخلاقی مرا اندازه بگیرد.
فاطمه
شاید می‌خواستم هرگونه ارتباطی را با دوران کودکی نفرت‌انگیزم قطع کنم. لعنت به آن مدرسه، و همه آن سالیان وحشتناک بندگی و بردگی اجباری و قانونی.
فاطمه
همان‌گونه که می‌دانیم فساد و تباهی ناشی از بی‌کاری عامل همه بدبختی‌هایی است که انسان خلق می‌کند.
فاطمه
به عبارت دیگر تمام این درد و رنج‌ها در وجود من نقش همان چاشنی یا سس خوب غذا را به عهده داشت.
Asal

حجم

۱۳۱٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۴۳ صفحه

حجم

۱۳۱٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۴۳ صفحه

قیمت:
۳۳,۰۰۰
۱۶,۵۰۰
۵۰%
تومان