بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب جامعه شناسی خودمانی | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب جامعه شناسی خودمانی

بریده‌هایی از کتاب جامعه شناسی خودمانی

نویسنده:حسن نراقی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۰از ۵۱ رأی
۴٫۰
(۵۱)
نهراسیم از این‌که اقرار کنیم و بگوییم کشور ما در بسیاری از ابعاد جزء کشورهای عقب افتاده دنیا است و فقط در معدودی از ابعاد در سطح متوسط است.
farzanepoursoleiman
یادمان نرود تا زور شنوی وجود دارد مطمئناً زورگویی هم به‌صورت طبیعی به دنبال آن خواهد آمد.
Azar
شاردن، سیاح شهیر فرانسوی: «ایرانیان بیش از هر چیز دلشان می‌خواهد زندگی کنند و خوش باشند. بسیار مخفی کار و متقلب و بزرگ‌ترین متملقین عالم هستند. به غایت دروغگو و...» سرپرسی سایکس در کتاب «هشت سال در ایران»: «تباهی اخلاقی و بی‌صفتی ایرانی بدبختانه ضرب‌المثل است... از تمام صفاتی که سیرت ایرانی را تشکیل می‌دهند بعد از خود خواهی بی‌حد، حرص پایدار در کسب مال و جمع ثروت از راه حلال و غیرحلال است.»
احسان رضاپور
و امّا جامعهٔ آن روز با آن بافت، تحمل امیر را نمی‌کرد. همان طور که تحمل قائم‌مقام و مصدق را نیز نکرد. و در نتیجه در "تمامی کار" آن بزرگ کوشید.»
کاربر ۱۳۴۳۵۲۳
حوادث بزرگ هرگز نمی‌توانند یک‌شبه شکل بگیرند، یا یک عامل مشخص را علتی برای وقوع آنها معرفی کرد. حوادث بزرگ حاصل میلیون‌ها و بلکه میلیاردها حادثهٔ کوچک و بزرگ دیگر هستند که روزانه در اطراف همگی ما اتفاق می‌افتند و ما بی‌اعتنا از آن عبور می‌کنیم
kazhal
هی نگویید «ملت بزرگ»، «ملت نجیب» ملتی که وارد دروازه‌های تمدن بزرگ!! بشری شده‌اید، ملتی که یکی از پنج قدرت بزرگ دنیا می‌شوید یا شده‌اید!! ملّتی که تا ابرقدرت‌های بزرگ اسم شما را می‌شنوند، پشتشان می‌لرزد. آیا واقعاً این‌طور است؟ صراحت داشته باشید. بگویید ملت بگردید ببینید چه کم داریم؟ چرا اینقدر درمانده‌ایم؟ چرا با این همه درآمد استثنایی نقتی که طی سی سال گذشته داشته‌ایم تا یک دلار قیمت نفت کم می‌شود همه را وحشت می‌گیرد؟ چرا متوسط کار مفید ایرانی‌ها در روز به زیر سی دقیقه می‌رسد؟
رها
یک رشته توطئه و یک سلسله پشت‌هم‌اندازی. فکر و ذکر هر ایرانی فقط متوجه این است که کاری را که وظیفه اوست انجام ندهد. ارباب، مواجب گماشته خود را نمی‌دهد و نوکر تا می‌تواند ارباب را سرکیسه می‌کند. از بالا گرفته تا پایین، در تمام مدارج و طبقات این ملت جز حقه‌بازی و کلاه‌برداری بی حد و حصر و بدبختانه علاج‌ناپذیر چیز دیگری دیده نمی‌شود و عجیب آن‌که این اوضاع دلپسند آنان است
farzanepoursoleiman
در یکی از سفرهای خارجی‌ام آشنایی «خودتبعید» و طبیعتاً «ضد نظام»، با حرارت می‌گفت اینها بروند. گفتم بعد؟ گفت هرچه می‌خواهد بشود از این بدتر نخواهد شد. گفتم مطمئنی؟ تنها توصیه‌ای که به این بزرگوار کردم این بود که تاریخ بخواند. گفتم یادت نرود همیشه برخلاف گفتهٔ تو از هر چیزی حتی بدترش هم وجود دارد.
احسان رضاپور
آن وقت وقتی تملق ملکهٔ آدم‌ها شد، در چنین جامعه‌ای کار در آخر به آن‌جا می‌رسد که اخلاق کم‌کم کمرنگ می‌شود، به بزن و بروها می‌گویند آدم‌های دست و پادار؟! آدم‌های زرنگ!! در محافل خصوصی نقل قانون‌شکنی‌های روزمره تبدیل می‌شود به نقل یک شیرین‌کاری!! رایج. و وقتی قانون‌شکنی رایج شد، متداول شد، و بدتر از همه عرف و عادت شد همه‌مان می‌شویم یک دیکتاتور کوچولو. خدا نصیب نکند، یک کمی وقت و مجال به همین دیکتاتور کوچولو بدهید، آن وقت ببینید شنا کردن واقعی یعنی چه؟
فرید۲۹۴
به‌محض این‌که قهرمانی را پرورش دادیم و وی را روی سکو گذاشتیم، ستایش‌اش کردیم، و در بعضی از مقاطع، خجالت‌آور است ولی واقعیتی است، پرستش‌اش کردیم و حتی در سطح خدایش قرار دادیم و چه فرمان یزدان چه فرمان... برایش سرودیم، خیلی زود به دلیل این‌که به‌حق نمی‌تواند تمام خواسته‌هایمان را برآورده کند شروع به ملامتش می‌کنیم؛ غافل از این‌که این ما بودیم که از او یک بت ساختیم. قهرمان بیچاره که خودش هم چنین ادعایی نداشت. خودمان بالایش می‌بریم و خودمان هم زمینش می‌زنیم؛ آن‌هم در مشمئز کننده‌ترین حالت ممکن
kianasalamat75
اکثر کسانی که در سطح جامعه به هر دلیلی عنوانی پیدا می‌کنند گمان می‌کنند که به‌هرحال برای این که با دیروزشان فرقی داشته باشند باید به مغلق‌نویسی و مغلق‌گویی متوسل شوند... .
هدی✌
تاریخ را کتاب به کتاب، ورق به ورق، سطر به سطر بجورید و بخوانید و ببینید آن‌قدر که ایرانی از خودش یا هموطنش ضربه خورده و کشیده است آیا از حملهٔ دشمن خارجی این‌همه آسیب دیده؟
" یک تکه تنهایی "
انتقاد ورزش ملی ایرانی‌هاست. هرکس صبح که از خواب برمی‌خیزد در یک صف طولانی از مردم قرار می‌گیرد و با باز کردن دست‌های خود به دو طرف همهٔ کسانی را که پیش روی هستند مورد انتقاد قرار می‌دهد. غافل از این که عدهٔ زیادی پشت سر او ایستاده‌اند و با دست به او اشاره می‌کنند.
" یک تکه تنهایی "
باید از گفتنی‌هایی گفت که احتمالاً بسیاری آن را می‌دانند ولی جرئت ابراز آن را حتی برای خودشان ندارند.
mahdi
ترس بی‌بضاعتی‌ی ثلث آخر عمر واقعاً خیلی‌ها را زودتر از موعد طبیعی به زمین می‌زند.
kazhal
ما ایرانی‌ها با تمامی ابراز قدرتمان ترسو هستیم و شجاعت را در مورد اخلاق خیلی لازم نمی‌دانیم. ابراز شجاعتمان هم در حدود گاز دادن بی‌حساب ماشین یا ریسک‌های بدون حساب است. حالا شاید ریشه‌اش این باشد که ایرانی جماعت معمولاً از امنیت بی‌بهره بوده امنیت اجتماعی، امنیت شغلی و خانوادگی و بالاتر از همه امنیت معیشتی.
kazhal
یادمان نرود تا زور شنوی وجود دارد مطمئناً زورگویی هم به‌صورت طبیعی به دنبال آن خواهد آمد.
kazhal
اصلاً قصد ندارم دولت و ملت را از همدیگر سوا کنم. من می‌گویم اگر ملتی دارای یک خصیصهٔ عام، یک صفت زیبا، یا یک صفت زشت بود قاعدتاً اگر دولتش هم از همین ملت باشد، یعنی ادعای حلال‌زادگی بکند، باید متصف به همین صفات باشد... این نمی‌شود که مثلاً خود ما تک‌تک تظاهر به چیزی که نداریم، به کاری که نکرده‌ایم بکنیم ولی وقتی نوبت حکومتمان رسید بگوییم چرا می‌کند؟ آن هم به این وسعت!
کاربر ۷۲۵۸۵۶۱
ما ملامتگر عیب دگرانیم همه درهم افتاده و از هم نگرانیم همه ادیب‌الملک فراهانی
کاربر ۶۳۷۴۳۲۵
خود حَسَدْ نقصان و عیب دیگر است بلکه از جمله کمی‌ها بدتر است آن که او باشد حسود آفتاب کور می‌گردد ز نور آفتاب
farzanepoursoleiman

حجم

۱۲۹٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۶۴ صفحه

حجم

۱۲۹٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۶۴ صفحه

قیمت:
۵۰,۰۰۰
۴۰,۰۰۰
۲۰%
تومان