بریدههایی از کتاب ارتباط بدون خشونت، زبان زندگی
نویسنده:مارشال بی. روزنبرگ
مترجم:کامران رحیمیان
انتشارات:انتشارات اختران
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۸از ۱۵۸ رأی
۳٫۸
(۱۵۸)
همکار من روت ببرمیر، تضاد زبان جاری و ایستا را در ترانهای که تفاوت مشاهده و ارزیابی را توصیف میکند چنین بیان میکند:
من هرگز انسان تنبل ندیدهام؛
من انسانی را دیدهام که هرگز ندویده است
البته در زمانی که من نگاهش میکردم،
و انسانی را دیدهام که گاهی بعد از ظهرها میخوابید.
و کسی که روز بارانی در خانه میماند،
اما او انسان تنبلی نبود.
پیش از آنکه مرا دیوانه بنامی،
فکر کن، آیا او انسانی تنبل بود یا
کارهایی را میکرد که به او برچسب «تنبل» میزنیم؟
نسرین نیکبخت
«زبان ما ابزار ناقصی است که به دست انسانهای اولیه و ناآگاه خلق شده است. این یک زبان زندهانگارانه است که به ما هنگام صحبت دربارهٔ ایستایی و ثبات، شباهت هنجارها و مدلها، استحالهٔ جادویی، درمان سریع، و راهحلهای نهایی کمک میکند. اما جهانی را که ما سعی میکنیم با این زبان نمادگذاری کنیم جهان فرایند، تغییر، تفاوتها، ابعاد، کارکردها، روابط، رشد، کنشمتقابل، توسعه، یادگیری، سازگاری و پیچیدگی است. ناهماهنگی دنیای دائمالتغییر ما و زبان نسبتاً ایستا قسمتی از مشکل ما است.»
نسرین نیکبخت
ان. وی. سی. حکم نمیکند ما کاملاً بیطرف بمانیم و از ارزیابی خودداری کنیم. فقط میخواهد تفکیک دو مرحلهٔ مشاهده و ارزیابی را حفظ کنیم
نسرین نیکبخت
یکی از شکلهای ارتباط بیگانهساز از زندگی، قضاوت اخلاقی است. یعنی غلط یا بد دانستن آن چیزهایی که متناسب و هماهنگ با ارزشهای ما نیستند. این نوع قضاوتها معمولاً چنین بیان میشوند: «مشکل تو این است که بسیار خودخواهی.» «او تنبل است.» «آنها متعصباند.» «این کار خیلی زشت است.» سرزنش، اهانت، تحقیر، برچسب، انتقاد، مقایسه و عیبجویی، همه شکلهایی از این نوع قضاوتاند.
شاعر و عارف مشهور، مولوی، نوشته است «آنجا فراتر از داوریها، در ورای اعمال نیک و بد گسترهای است. آنجا من به تو خواهم پیوست.»
نسرین نیکبخت
اما فاصلهٔ زیادی است بین ارزشهایی که از آنها طرفداری میکنیم و سبکی که به واقع زندگی میکنیم. اهیمسا این فاصله را با بسط آگاهی فردی پُر میکند. تنها راه خاتمه دادن به همهٔ خشونتها رها کردن داستان خودتان است. هیچکس نمیتواند کسی را که در دنیا تعلق شخصی دارد رستگار کند ــ این میتواند سومین اصل اهیمسا باشد. اما این جمله شبیه موعظهٔ بنیادی مسیح بر فراز کوه است که حلیمان وارث زمین خواهند شد.
نسرین نیکبخت
بدونخشونت یعنی به خیر درونتان اجازه دهید که ظاهر شود. بهجای نگرشهای خودمحوری و خودخواهی، حرص، تنفر، تعصّب، شک و پرخاشگری که معمولاً بر تفکر ما مسلط اند؛ تحت سلطهٔ عشق، احترام، درک، قدردانی، محبت و توجه به دیگران باشید. اغلب میشنویم مردم میگویند: «این دنیا بیرحم است و اگر میخواهید زنده بمانید شما هم باید بیرحم شوید.»
نسرین نیکبخت
به کلام دیگر، این خشونتِ منفعل است که به آتش خشونت جسمانی سوخت میرساند و تمام تلاشهای ما را برای رسیدن به صلح بیثمر میسازد یا صلحی که به دست میآوریم موقتی است زیرا ما این مفهوم را نمیفهمیم یا قدر نمیدانیم. چگونه میتوانیم آتش را خاموش کنیم اگر اول سوختی که این جهنّم را روشن نگه میدارد قطع نکنیم.
نسرین نیکبخت
من هرگز کودک خنگ ندیدهام؛
کودکی را دیدهام که گاهی کارهایی میکرد که
من نمیفهمیدم
یا کارها را به روشهایی انجام میداد که من هرگز به آن فکر نکرده بودم؛
من کودکی را دیدهام که ندیده بود
همان مکانهایی را که من دیده بودم،
Hakime Zare
اگر همکار من بیشتر از من به جزئیات توجه میکند «ایرادگیر و وسواسی است» اما اگر من بیشتر از او به جزئیات توجه داشته باشم «شلخته و بینظم است.»
Hakime Zare
کسی را که بعضی از ما تنبل مینامیم
برخی خسته و یا آسانگیر مینامند،
کسی را که بعضی از ما خنگ مینامیم
برخی با دانش متفاوت مینامند،
پس من به این نتیجه رسیدهام که،
ما را از ابهام نجات میدهد
اگر بین آنچه میتوانیم ببینیم
و آنچه نظر ما است تفاوت قائل شویم.
فاطمه ناجی
من نگاه کردهام با تمام دقتی که میتوانستم نگاه کنم
اما هرگز یک آشپز ندیدهام؛
من آدمی را که ترکیب میکند
چیزهایی را که ما شام میخوریم،
فردی که آتش را روشن میکرد
و از اجاقی که گوشت روی آن پخته میشد مراقبت میکرد،
من اینها را دیدم نه یک آشپز را.
به من بگو، وقتی تو نگاه میکنی،
آیا یک آشپز میبینی یا فردی را
که کارهایی میکند که ما آشپزی مینامیمش؟
فاطمه ناجی
من هرگز کودک خنگ ندیدهام؛
کودکی را دیدهام که گاهی کارهایی میکرد که
من نمیفهمیدم
یا کارها را به روشهایی انجام میداد که من هرگز به آن فکر نکرده بودم؛
من کودکی را دیدهام که ندیده بود
همان مکانهایی را که من دیده بودم،
اما او یک کودک خنگ نبود.
پیش از آنکه خنگ بنامیاش،
فکر کن، آیا او کودکی خنگ بود یا
چیزهایی میدانست متفاوت از آنچه تو میدانستی؟
فاطمه ناجی
من هرگز انسان تنبل ندیدهام؛
من انسانی را دیدهام که هرگز ندویده است
البته در زمانی که من نگاهش میکردم،
و انسانی را دیدهام که گاهی بعد از ظهرها میخوابید.
و کسی که روز بارانی در خانه میماند،
اما او انسان تنبلی نبود.
پیش از آنکه مرا دیوانه بنامی،
فکر کن، آیا او انسانی تنبل بود یا
کارهایی را میکرد که به او برچسب «تنبل» میزنیم؟
فاطمه ناجی
وقتی مردم نه از روی میل و نثار از صمیم قلب، بلکه از روی ترس، گناه و شرم، هماهنگ با ارزشها و نیازهای ما رفتار کنند؛ بهای گزافش را خواهیم پرداخت و دیر یا زود با پیامدهای آن، یعنی کاهش حسننیت آنها که به اجبار درونی یا بیرونی از ارزشهای ما اطاعت کردهاند، روبهرو خواهیم شد. از طرف دیگر، آنها نیز بهای عاطفی آن را خواهند پرداخت زیرا خشم فروخوردهٔ آنها از ترس، گناه و شرم سبب کاهش عزت نفسشان میشود.
فاطمه ناجی
وقتی ما از صمیم قلب نثار میکنیم، این کار را برای شادی حاصل از غنی کردن زندگی دیگران انجام میدهیم. این نوع نثار به بخشنده و گیرنده، هر دو، منفعت میرساند. گیرنده بدون نگرانی از پیامدهای احتمالی هدیه، از آن لذت میبرد چون این هدیه ناشی از ترس، گناه، یا میل به دست آوردن مجدد نیست. بخشنده هم از افزایش عزت نفس که نتیجهٔ به ثمر رسیدن تلاش او برای سعادت دیگران است منتفع میشود.
فاطمه ناجی
ان.وی.سی. روشی ساده برای درک و شیوهای صلحآمیز و مؤثر برای رسیدن به ریشهٔ خشونت و درد را فراهم میکند. با بررسی نیازهای برآوردهنشدهٔ پشت آنچه انجام میدهیم و میگوییم، ان.وی.سی. به کاهش خصومت، شفای درد، و تقویت ارتباطات فردی و حرفهای کمک میکند.
Sarah S
متأسفانه بیشتر ما هرگز نیاموختهایم که به نیازهایمان فکر کنیم. اما اغلب یاد گرفتهایم هرگاه نیازهایمان برآورده نشد فکر کنیم دیگران چه اشکالی دارند.
monire.danande
نوع دیگر قضاوت، مقایسه است. دَن گرینبِرگ در کتابش چگونه خود را بدبخت کنید، با استفاده از طنز، قدرت مخرّب و موذی تفکر مقایسهای را نشان میدهد. او پیشنهاد میکند که اگر کسی حقیقتاً میخواهد زندگی را برای خود تلخ کند، کافی است یاد بگیرد خودش را با دیگران مقایسه کند.
monire.danande
مقایسه کردن
نوع دیگر قضاوت، مقایسه است. دَن گرینبِرگ در کتابش چگونه خود را بدبخت کنید، با استفاده از طنز، قدرت مخرّب و موذی تفکر مقایسهای را نشان میدهد. او پیشنهاد میکند که اگر کسی حقیقتاً میخواهد زندگی را برای خود تلخ کند، کافی است یاد بگیرد خودش را با دیگران مقایسه کند. برای آنهایی که با این کار آشنایی ندارند او چند تمرین آماده کرده است.
monire.danande
خشم نتیجهٔ تفکر بیگانهساز از زندگی است، که از نیازها جدا افتاده است. و نشان میدهد بهجای آنکه بر نیازهای تحقق نیافته تمرکز کنیم، برای تحلیل و قضاوت افراد به ذهنمان رجوع کردهایم.
نگار
حجم
۴۷۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۸۸ صفحه
حجم
۴۷۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۸۸ صفحه
قیمت:
۹۰,۰۰۰
۷۲,۰۰۰۲۰%
تومان