بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب ارتباط بدون خشونت، زبان زندگی | صفحه ۱۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب ارتباط بدون خشونت، زبان زندگی

بریده‌هایی از کتاب ارتباط بدون خشونت، زبان زندگی

۳٫۸
(۱۵۸)
مرحلهٔ اول، بردگی عاطفی: ما خودمان را در مقابل احساس‌های دیگران مسئول می‌دانیم.
نسرین نیکبخت
اگر خودمان برای نیازهای‌مان ارزش قائل نشویم احتمالاً دیگران هم چنین نمی‌کنند.
نسرین نیکبخت
در جهانی که برای شناسایی و بیان نیازهای‌مان اغلب با بی‌رحمی قضاوت می‌شویم، انجام این کار ممکن است بسیار وحشتناک باشد. مخصوصاً برای زنان که نسبت به انتقاد آسیب‌پذیرترند. قرن‌ها تصویر زنِ ایده‌آل، زنی فداکار با انکار نیازهایش و آماده برای مراقبت از دیگران بود.
نسرین نیکبخت
بارها و بارها تجربه کرده‌ام از لحظه‌ای که انسان به‌جای صحبت از اشتباهات طرف مقابل نیاز خود را مطرح کند، امکان یافتن راهی که نیاز هر دو طرف مورد توجه قرار گیرد به‌مراتب افزایش می‌یابد.
نسرین نیکبخت
متأسفانه بیشتر ما هرگز نیاموخته‌ایم که به نیازهای‌مان فکر کنیم. اما اغلب یاد گرفته‌ایم هرگاه نیازهای‌مان برآورده نشد فکر کنیم دیگران چه اشکالی دارند.
نسرین نیکبخت
اگر نیازهای‌مان را بیان کنیم شانس بیشتری برای تحقق آنها داریم.
نسرین نیکبخت
بین نثار کردن از صمیم قلب و انگیزهٔ ناشی از احساس گناه تمایز بگذارید. ایجاد انگیزه به‌وسیلهٔ احساس گناه بر این مبنا است که دیگران را مسئول احساس خودمان بدانیم. وقتی والدین می‌گویند: «نمرهٔ پایین تو بابا و مامان را ناراحت می‌کند.» تلویحاً می‌گویند که رفتار فرزندشان علت غم و شادی آنها است. احساس مسئولیت در برابر احساس دیگران ممکن است به سادگی با مراقبت مثبت اشتباه شود. انگار کودک مسئول مراقبت از والدین است که اگر برنجند احساس بدی می‌کند. در هر صورت کودکانی که بنا بر این نوع مسئولیت، مطابق با درخواست‌ها و آرزوهای والدین رفتار می‌کنند از صمیم قلب راضی نیستند بلکه برای اجتناب از احساس گناه، عمل می‌کنند.
نسرین نیکبخت
احساس و نیازتان را به هم پیوند دهید: «من احساس می‌کنم...چون من.....» در هر یک از این مثال‌ها می‌توانیم با استفاده از الگوی «احساس می‌کنم...چون من...» آگاهی از مسئولیت‌مان را افزایش دهیم
نسرین نیکبخت
چنان که خواهیم دید، هرچه بتوانیم احساس‌های‌مان را بیشتر با نیازهای‌مان پیوند دهیم دیگران آسان‌تر پاسخ محبت‌آمیز خواهند داد.
نسرین نیکبخت
ما به‌جای آنکه دیگران را مسئول احساس‌های خود بدانیم و آنها را سرزنش کنیم با اذعان به نیازها، امیال، انتظارها، ارزش‌ها، و افکارمان؛ خود را مسئول احساس‌های‌مان می‌دانیم.
نسرین نیکبخت
سومین مرحلهٔ ان. وی. سی. توجه به ریشهٔ احساس‌های خود است. ان. وی. سی. آگاهی ما را افزایش می‌دهد تا بفهمیم آنچه دیگران انجام می‌دهند یا می‌گویند، ممکن است تحریک کننده باشد، ولی به هیچ‌وجه علت احساس‌های ما نیست. متوجه خواهیم شد که احساس‌های ما از یک سو پیامد انتخاب شیوهٔ دریافت گفته‌ها و اعمال دیگران و از سوی دیگر پیامد نیازها و انتظارهای ما در آن لحظهٔ خاص است. مرحلهٔ سوم ما را به قبول مسئولیت خود در برابر آنچه انجام می‌دهیم تا احساس‌های‌مان شکل بگیرد سوق می‌دهد.
نسرین نیکبخت
سومین مرحلهٔ ان. وی. سی. توجه به ریشهٔ احساس‌های خود است. ان. وی. سی. آگاهی ما را افزایش می‌دهد تا بفهمیم آنچه دیگران انجام می‌دهند یا می‌گویند، ممکن است تحریک کننده باشد، ولی به هیچ‌وجه علت احساس‌های ما نیست.
نسرین نیکبخت
سعی کردم نشان دهم جمله‌ای مثل «احساس می‌کنم با یک مجسمه زندگی می‌کنم» احساس‌ها و امیالش را نمی‌رساند.
نسرین نیکبخت
خوانندهٔ سبک کانتری ربا مک‌این‌تایر ترانه‌ای با نام "بزرگ‌ترین مردی که هرگز نشناختم" برای مرگ پدرش سرود، در این ترانه او احساس تمام کسانی را که نتوانسته‌اند رابطهٔ عاطفی و مطلوبی با پدرشان برقرار کنند بیان کرده است.
نسرین نیکبخت
مجموعهٔ واژگان ما برای اسم گذاشتن روی آدم‌ها غالباً از مجموعهٔ واژگان‌مان برای توصیف احساس‌ها بیشتر است. من دوران ۲۱ سالهٔ مدرسه‌ام در آمریکا را مرور کردم و نمی‌توانم به یاد بیاورم که در تمام آن سال‌ها کسی از من پرسیده باشد که چه احساسی داشته‌ام؟ احساس‌ها چندان مهم نبودند. آنچه ارزش داشت «روش صحیح تفکر» بود که آن را هم افرادی که مرتبه و قدرتی داشتند تعریف می‌کردند. ما یادگرفته‌ایم که «دگرـ رهبُرد» باشیم به‌جای آنکه با خودمان مرتبط باشیم. ما یاد می‌گیریم که «در مغزمان باشیم» و در جستجوی «چه چیزی دیگران فکر می‌کنند برای من درست است تا بگویم یا انجام دهم».
نسرین نیکبخت
«یک انسان بالغ قادر است بین احساس‌های متفاوت در تجربیات بسیار قوی و شدید یا تجربیات حساس و بسیار ضعیف، مثل قسمت‌های مختلف موسیقی در یک سمفونی، تفاوت بگذارد.» با این حال طبق نظر رولو می خیلی از ما احساس‌های‌مان «مثل نت‌های شیپور محدود» است.
نسرین نیکبخت
به اعتقاد من این‌گونه تحلیل رفتار و گفتار دیگران، بیان مصیبت‌بار نیازها و ارزش‌های خودمان است از این رو مصیبت‌بار می‌خوانم که وقتی ما نیازها و ارزش‌های‌مان را در قالب تحلیل بیان می‌کنیم دفاع و مقاومت کسانی را که رفتارشان برای‌مان مهم است افزایش می‌دهیم.
نسرین نیکبخت
کسی را که بعضی از ما تنبل می‌نامیم برخی خسته و یا آسان‌گیر می‌نامند، کسی را که بعضی از ما خنگ می‌نامیم برخی با دانش متفاوت می‌نامند، پس من به این نتیجه رسیده‌ام که، ما را از ابهام نجات می‌دهد اگر بین آنچه می‌توانیم ببینیم و آنچه نظر ما است تفاوت قائل شویم. اما چون ممکن است تو تفاوت قائل نشوی می‌خواهم بگویم می‌دانم که این فقط نظر من است.
نسرین نیکبخت
من نگاه کرده‌ام با تمام دقتی که می‌توانستم نگاه کنم اما هرگز یک آشپز ندیده‌ام؛ من آدمی را که ترکیب می‌کند چیزهایی را که ما شام می‌خوریم، فردی که آتش را روشن می‌کرد و از اجاقی که گوشت روی آن پخته می‌شد مراقبت می‌کرد، من اینها را دیدم نه یک آشپز را. به من بگو، وقتی تو نگاه می‌کنی، آیا یک آشپز می‌بینی یا فردی را که کارهایی می‌کند که ما آشپزی می‌نامیمش؟
نسرین نیکبخت
من هرگز کودک خنگ ندیده‌ام؛ کودکی را دیده‌ام که گاهی کارهایی می‌کرد که من نمی‌فهمیدم یا کارها را به روش‌هایی انجام می‌داد که من هرگز به آن فکر نکرده بودم؛ من کودکی را دیده‌ام که ندیده بود همان مکان‌هایی را که من دیده بودم، اما او یک کودک خنگ نبود. پیش از آنکه خنگ بنامی‌اش، فکر کن، آیا او کودکی خنگ بود یا چیزهایی می‌دانست متفاوت از آنچه تو می‌دانستی؟
نسرین نیکبخت

حجم

۴۷۸٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۸۸ صفحه

حجم

۴۷۸٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۸۸ صفحه

قیمت:
۹۰,۰۰۰
۷۲,۰۰۰
۲۰%
تومان