بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب ارتباط بدون خشونت، زبان زندگی | صفحه ۱۰ | طاقچه
تصویر جلد کتاب ارتباط بدون خشونت، زبان زندگی

بریده‌هایی از کتاب ارتباط بدون خشونت، زبان زندگی

۳٫۸
(۱۵۸)
بدون‌خشونت یعنی به خیر درونتان اجازه دهید که ظاهر شود. به‌جای نگرش‌های خودمحوری و خودخواهی، حرص، تنفر، تعصّب، شک و پرخاشگری که معمولاً بر تفکر ما مسلط اند؛ تحت سلطهٔ عشق، احترام، درک، قدردانی، محبت و توجه به دیگران باشید. اغلب می‌شنویم مردم می‌گویند: «این دنیا بی‌رحم است و اگر می‌خواهید زنده بمانید شما هم باید بی‌رحم شوید.» خاضعانه بگویم، با این مدعا مخالفم. این دنیا چیزی است که ما ساخته‌ایم. اگر امروز بی‌رحم است به این دلیل است که ما با نگرش‌مان آن را بی‌رحم ساخته‌ایم. اگر خودمان را تغییر دهیم می‌توانیم دنیا را تغییر دهیم، و تغییر خودمان با تغییر زبان و روش‌های ارتباطی‌مان شروع می‌شود
لافکادیو
هیچ تغییری در جهان واقع نمی‌شود مگر این که «ما تغییری شویم که آرزو داریم در دنیا ببینیم». متأسفانه همهٔ ما در انتظار تغییر افراد دیگر هستیم.
لافکادیو
خشونت منفعل در نهایت در وجود قربانی خشمی به وجود می‌آورد که به‌عنوان فرد یا به‌عنوان عضوی از جامعه با خشونت پاسخ می‌دهد. به کلام دیگر، این خشونتِ منفعل است که به آتش خشونت جسمانی سوخت می‌رساند و تمام تلاش‌های ما را برای رسیدن به صلح بی‌ثمر می‌سازد یا صلحی که به دست می‌آوریم موقتی است زیرا ما این مفهوم را نمی‌فهمیم یا قدر نمی‌دانیم. چگونه می‌توانیم آتش را خاموش کنیم اگر اول سوختی که این جهنّم را روشن نگه می‌دارد قطع نکنیم.
لافکادیو
چند ماه بعد روی یکی از دیوارهای اتاقم پر از فهرستی از رفتارهای خشن منفعلی شد که پدربزرگم آنها را موذیانه‌تر از خشونت جسمانی توصیف می‌کرد. سپس او توضیح داد که خشونت منفعل در نهایت در وجود قربانی خشمی به وجود می‌آورد که به‌عنوان فرد یا به‌عنوان عضوی از جامعه با خشونت پاسخ می‌دهد. به کلام دیگر، این خشونتِ منفعل است که به آتش خشونت جسمانی سوخت می‌رساند و تمام تلاش‌های ما را برای رسیدن به صلح بی‌ثمر می‌سازد یا صلحی که به دست می‌آوریم موقتی است زیرا ما این مفهوم را نمی‌فهمیم یا قدر نمی‌دانیم. چگونه می‌توانیم آتش را خاموش کنیم اگر اول سوختی که این جهنّم را روشن نگه می‌دارد قطع نکنیم.
لافکادیو
هر آنچه را که من تجربه کرده بودم، درباره‌اش خوانده بودم، دیده بودم یا نسبت به دیگران انجام داده بودم ــ آنها را در درخت خشونت، زیر شاخهٔ «جسمانی» (اگر از نوع خشونتی بود که از قدرت جسمانی استفاده شده بود) یا زیر شاخهٔ «منفعل» (اگر از نوع خشونتی بود که سبب آسیب بیشتر عاطفی بود) طبقه‌بندی می‌کردیم.
لافکادیو
ما همه خشن هستیم و این که ما نیاز داریم تا تغییر کیفی در نگرش‌مان ایجاد کنیم. معمولاً ما خشونت‌مان را تصدیق نمی‌کنیم چون در مورد آن ناآگاه هستیم. باور داریم که خشن نیستیم، زیرا تصور ما از خشونت، دعوا کردن، کشتن، کتک زدن و جنگیدن است؛ کارهایی که افراد عادی انجام نمی‌دهند.
لافکادیو
ان.وی.سی. به ما کمک می‌کند به عمق برویم و کشف کنیم که چه چیزی درون ما زنده است و مهم، و چگونه همهٔ اعمال ما مبتنی بر نیازهای انسانی است که در پی برآورده شدن آنها هستیم. در این فرایند توسعهٔ ادبیات احساس و نیاز را یاد می‌گیریم که کمک می‌کند آنچه را در هر لحظه در درون ما می‌گذرد به وضوح ابراز کنیم. وقتی نیازهایمان را درک و اعلام می‌کنیم پایهٔ مشترکی برای روابط رضایت‌بخش تولید می‌کنیم. بیایید به هزاران نفر در سراسر دنیا بپیوندید که با این فرایند ساده و در عین حال متحول کننده روابطشان را بهبود می‌بخشند.
لافکادیو
ان.وی.سی. روشی ساده برای درک و شیوه‌ای صلح‌آمیز و مؤثر برای رسیدن به ریشهٔ خشونت و درد را فراهم می‌کند.
لافکادیو
«آیا جواب سؤالت را فهمیدی؟» با شنیدن این جمله چه احساسی داشتید؟ در این الگو معلم می‌تواند بپرسد: «توانستم پاسخ سؤالت را بدهم؟» تمایز این دو جمله در پذیرش مسئولیت، عدم قضاوت و احترام به کرامت انسانی توسط گوینده است که از اصول این الگوی ارتباطی است.
لافکادیو
خیلی وقت‌ها فکر می‌کنم اگر روزی قدرت رو به افزایش تکنیک‌های مخرب سبب نابودی نوع انسان شود دلیل و علت آن نه شقاوت و بیرحمی است، نه خشم و تنفر و نه حتی انتقام و تلافی‌ای که نتیجهٔ چنین احساس‌هایی است. .... بلکه حرف‌شنوی، مسئولیت‌گریزی انسان‌های مدرن، و اطاعت چاپلوسانهٔ ما از هر فرمان، دلیل این نابودی است. وحشت‌هایی که تا کنون شاهد آن بوده‌ایم و پس از این شاهد خواهیم بود نشانهٔ زیاد شدن انسان‌های آشوب‌گر، سرکش و نافرمان، در دنیا نیست بلکه بالعکس تعداد افراد مطیع و فرمان‌بردار رو به افزایش است.»
Rey
رنج حاصل از بیان نیازها، در برابر رنج حاصل از بیان‌نکردن نیازها در جهانی که برای شناسایی و بیان نیازهای‌مان اغلب با بی‌رحمی قضاوت می‌شویم، انجام این کار ممکن است بسیار وحشتناک باشد. مخصوصاً برای زنان که نسبت به انتقاد آسیب‌پذیرترند. قرن‌ها تصویر زنِ ایده‌آل، زنی فداکار با انکار نیازهایش و آماده برای مراقبت از دیگران بود. چرا که زنان تربیت شده‌اند تا مراقبت از دیگران را مهم‌ترین وظیفهٔ خود بدانند و اغلب آموخته‌اند نیازهای خود را نادیده بگیرند.
mona
نیازها ریشهٔ احساس‌ها قضاوت دیگران، بیان وارونهٔ نیازهای برآورده نشدهٔ خود ما است.
mona
ایجاد انگیزه به‌وسیلهٔ احساس گناه بر این مبنا است که دیگران را مسئول احساس خودمان بدانیم. وقتی والدین می‌گویند: «نمرهٔ پایین تو بابا و مامان را ناراحت می‌کند.» تلویحاً می‌گویند که رفتار فرزندشان علت غم و شادی آنها است. احساس مسئولیت در برابر احساس دیگران ممکن است به سادگی با مراقبت مثبت اشتباه شود. انگار کودک مسئول مراقبت از والدین است که اگر برنجند احساس بدی می‌کند. در هر صورت کودکانی که بنا بر این نوع مسئولیت، مطابق با درخواست‌ها و آرزوهای والدین رفتار می‌کنند از صمیم قلب راضی نیستند بلکه برای اجتناب از احساس گناه، عمل می‌کنند.
mona
سرشت ما از نثار و دریافت محبت لذت می‌برد. با وجود این در طی زندگی شکل‌های گوناگونی از ارتباط بیگانه‌ساز از زندگی را آموخته‌ایم، این آموخته‌ها سبب می‌شوند به گونه‌ای حرف بزنیم و رفتار کنیم که به خود و دیگران آسیب برسانیم. یک مدل از ارتباط بیگانه‌ساز از زندگی قضاوت اخلاقی است که اشاره به اشتباه و بدی در وجود افرادی دارد که متناسب با ارزش‌های ما عمل نمی‌کنند. مدل دیگر، مقایسه است که می‌تواند راه محبت به دیگران و حتی خودمان را مسدود کند. دیگر آنکه ارتباط بیگانه‌ساز از زندگی آگاهی ما را از اینکه مسئول احساس‌ها، تفکرات و اعمال‌مان هستیم از بین می‌برد. درخواست آمرانه یکی دیگر از ویژگی‌های ارتباط بیگانه‌ساز از زندگی است که محبت را مسدود می‌کند.
mona
هرقدر بیشتر از تنبیه استفاده کنیم به همان نسبت برای طرف مقابل پاسخ محّبت‌آمیز به نیازهای‌مان سخت‌تر خواهد بود.
Parinaz
متأسفانه بیشتر ما از بدو تولد برای رقابت، قضاوت، درخواست آمرانه، و تشخیص آموزش دیده‌ایم. و با چه چیز "درست" و "غلط" است فکر کنیم و با مردم ارتباط برقرار کنیم.
mona
نظریهٔ من این است که ما افسرده می‌شویم چون چیزی را که می‌خواهیم به دست نمی‌آوریم و چیزی را که می‌خواهیم به دست نمی‌آوریم چون هرگز به ما یاد نداده‌اند چگونه چیزی را که می‌خواهیم به دست بیاوریم. اما یاد گرفته‌ایم دختر و پسر خوب و پدر و مادر خوبی باشیم. اگر بخواهیم یکی از این خوب‌ها باشیم عادت می‌کنیم افسرده باشیم. افسردگی جایزه‌ای است که ما برای "خوب" بودن دریافت می‌کنیم.
فاطمه
ریشهٔ بسیاری از خشونت‌ها چه کلامی، روانی یا جسمانی؛ چه در میان اعضای خانواده، یا قبایل و ملل در این تفکر است که علت اختلاف را یا اشتباه طرف مقابل می‌دانند و یا دو طرف نمی‌توانند به خود و دیگران به عنوان موجودی آسیب‌پذیر بیندیشند؛ چیزی که فرد ممکن است احساس کند، از آن بترسد، در حسرت آن باشد، از دست داده باشد و غیره.
فاطمه
اگر کلماتم منظور مرا واضح بیان نمی‌کنند، یاری‌ام می‌کنی تا راحت باشم؟ اگر به نظر می‌رسد که تو را تحقیر کرده‌ام، اگر احساس کردی به تو توجه نکرده‌ام، سعی کن در میان کلماتم بشنوی احساسات مشترکمان را.
maryam
نظریهٔ من این است که ما افسرده می‌شویم چون چیزی را که می‌خواهیم به دست نمی‌آوریم و چیزی را که می‌خواهیم به دست نمی‌آوریم چون هرگز به ما یاد نداده‌اند چگونه چیزی را که می‌خواهیم به دست بیاوریم. اما یاد گرفته‌ایم دختر و پسر خوب و پدر و مادر خوبی باشیم. اگر بخواهیم یکی از این خوب‌ها باشیم عادت می‌کنیم افسرده باشیم. افسردگی جایزه‌ای است که ما برای "خوب" بودن دریافت می‌کنیم. اما اگر می‌خواهی احساس بهتری داشته باشی، می‌خواهم مشخص کنی دوست داری مردم چه بکنند تا زندگی برای تو خوشایندتر شود
mostafa

حجم

۴۷۸٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۸۸ صفحه

حجم

۴۷۸٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۸۸ صفحه

قیمت:
۹۰,۰۰۰
۷۲,۰۰۰
۲۰%
تومان