بریده‌های کتاب معادله خدا
کتاب معادله خدا اثر میچیو کاکو

کتاب معادله خدا

نویسنده:میچیو کاکو
امتیاز:
۳.۹از ۵۰ رأی
۳٫۹
(۵۰)
در سال ۱۹۳۳، به همراه چارلی چاپلین در اکران فیلمی شرکت کرد. وقتی که مردم برای گرفتن امضاء به سوی آن‌ها هجوم بردند، اینشتین از چاپلین پرسید که «این همه هیاهو برای چیست؟» چاپلین پاسخ داد که «برای هیچ، مطلقاً هیچ.» و ادامه داد، «این مردم مرا را تشویق می‌کنند چون همه مرا می‌فهمند. تو را تشویق می‌کنند چون هیچ‌کس تو را نمی‌فهمد.»
tohid
ما قانع شده‌ایم که اشیای سه بُعدی‌ای هستیم که می‌توانیم در فضا حرکت کنیم و با سه عدد، طول، عرض، و ارتفاع تعریف شویم. شاید چنین تصوری، وهم باشد. شاید ما درون هولوگرامی زندگی می‌کنیم. شاید هم دنیای سه بُعدی‌ای که ما تجربه می‌کنیم، تنها سایه‌ای از دنیای واقعی باشد که در واقع ده یا یازده بُعدی است.
tohid
جهان یک سمفونی است. ذهن خدا نیز که اینشتین به شیوایی درباره‌اش نوشت، موسیقی کیهانی است که در فضا-زمان طنین‌انداز است.
faezehswifti
الگوهای ریاضیدان، چونان الگوهای نقاش یا شاعر، باید زیبا باشند؛ ایده‌ها، مثل رنگ‌ها یا واژه‌ها، باید به شیوه‌ای هماهنگ با یکدیگر جفت و جور باشند. زیبایی، نخستین آزمون‌هاست؛ دنیا جای ریاضیات زشت نیست.
محمد
ما نمی‌توانیم آینده را دقیق پیشگویی کنیم. فقط می‌توانیم احتمال وقوع پدیده‌ها را پیشگویی کنیم.
faezehswifti
یکی به جهان هستی گفت: «آقا، من هستم!» جهان هستی پاسخ داد: «هستی که باش، من دینی در برابر هستی تو ندارم که ادا کنم.»
هرمس
وقتی که در فضای سه بُعدی حرکت می‌کنیم، در واقع خود واقعی‌مان را تجربه می‌کنیم که در ده یا یازده بُعد حرکت می‌کند. وقتی که در خیابان قدم می‌زنیم، سایه‌های ما دنبال‌مان می‌آیند و مثل ما حرکت می‌کنند، به جز این که سایه‌ها دو بُعدی هستند. به همین منوال، شاید ما سایه‌هایی هستیم که در سه بُعد حرکت می‌کنیم، لیکن خود واقعی ما در ده یا یازده بُعد حرکت می‌کند.
tohid
هشت ساله‌ای بودم که با چالش این رؤیا روبرو شدم. روزی روزنامه‌ها اعلام کردند که دانشمند بزرگی درگذشته است. عکسی در روزنامه انداخته بودند که فراموش‌ام نمی‌شود. عکس میزکار این دانشمند بزرگ بود با دفترچهٔ بازی روی آن. شرح زیر این عکس می‌گفت که بزرگترین دانشمند همهٔ دوران‌ها، کاری را که شروع کرده بود نتوانست به انجام برساند. مسحور شده بودم. این مسئله چقدر سخت بود که حتی اینشتین بزرگ نیز نمی‌توانست آن را حل کند؟ آن دفترچه حاوی نظریهٔ همه‌چیز ناتمام او بود، نظریه‌ای که اینشتین آن را نظریهٔ میدان وحدت‌یافته نامید. اینشتین معادله‌ای را می‌خواست، چیزی در ابعاد کمتر از چند سانتی‌متر، که با آن بتواند به قول خودش «ذهن خدا را بخواند.»
Azam Vahedeian
اینشتین فهمید که گرانش خورشید به قدری قوی است که نور ستارگان اطراف‌اش را خمیده می‌کند. از آنجا که این ستارگان تنها در حین خورشیدگرفتگی قابل رؤیت بودند، اینشتین پیشنهاد کرد که برای مشاهدهٔ خورشیدگرفتگی سال ۱۹۱۹ گروهی اخترشناس اعزام شوند و نظریه‌اش را راستی‌آزمایی کنند. (اخترشناسان باید از آسمان شب دو عکس می‌گرفتند، یکی وقتی که خورشید غایب بود و دیگری در حین خورشیدگرفتگی. با مقایسه این دو عکس، مکان ستارگان در حین خورشیدگرفتگی می‌بایست بر اثر گرانش خورشید جابه‌جا می‌شد.)
faezehswifti
شکسپیر در نمایشنامهٔ مکبث چنین نوشت: «اگر شما را توان آن است که در زهدان زمان بنگرید و بگویید که آبستن چیست و چه خواهد زاد با من سخن بگویید»
tohid

حجم

۳۰۰٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۶۰ صفحه

حجم

۳۰۰٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۶۰ صفحه

قیمت:
۳۶,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲۳صفحه بعد