بریدههایی از کتاب چرا ماهی ها وجود ندارند
۳٫۵
(۵۳)
او معتقد بود هر گونهای «فکری از افکار خدا» است و وظیفهٔ آرایهشناسی به معنای واقعی کلمه «ترجمهٔ افکار خالق... به زبان بشر» است.
Royas
اصلِ قاصدک بود!
قاصدک به چشم بعضیها شاید علف هرزی باشد، ولی همین گیاه برای بعضی دیگر خیلی فراتر از آن است. برای عطار دارو است ــ راهی برای سمزدایی از کبد، صاف کردن پوست و تقویت چشمها ــ برای نقاش رنگ است؛ برای یک هیپی تاج است؛ برای بچه یک آرزو است؛ برای پروانه قوت زندهماندن است؛ برای یک زنبور بستر همخوابی است؛ برای مورچه نقطهای در اطلس پهناورِ بو است.
nazdoone habibi
زلزله و آتش نشان میدهد انسان را نمیتوان متزلزل کرد و نمیتوان سوزاند. خانههایی که میسازد خانههایی سست است، اما او بیرون این خانههای سست ایستاده و میتواند دوباره آنها را بسازد.
seta
بالاخره یک روزی این اتفاق میافتد. آشوب تنها چیز حتمی این دنیاست. اربابی که بر همهٔ ما حکومت میکند. پدر دانشمندم از همان اوایل یادم داد که هیچ راه فراری از قانون دوم ترمودینامیک نیست: آنتروپی فقط بیشتر میشود و هر کاری هم که بکنیم، هیچوقت نمیتوانیم آن را کم کنیم.
Hopefull_librarian
نتیجهگیری نهایی فلسفهٔ یأس این است که یأس انتخاب خودمان است. به نظر او یأس مرحلهای طبیعی از نوجوانی است، اما از طرف دیگر هم کسانی که نمیتوانند خود را از آن خلاص کنند، تمسخر میکند. آنها را خودنماهای تنبل و نقنقویی میداند که «تب روح خموده»(۱۷) را به خود میگیرند تا از «بزرگان مغموم» ادبیات تقلید کنند. آنها را متهم میکند به داشتن نَفسی «زهرآگین.» (۱۸) که بوی تعفن مرگ میدهد. او میگوید اشکال گذراندن وقتمان در تأمل بر پوچی و بیهودگی همهچیز این است که الکتریسیتهٔ گرانبهایی را که فرگشت به ما ارزانی داشته منحرف میکنیم، همان یونهای مقدسی که میتوانند باعث شوند احساسات شگفتی پیدا کنیم و افکار بینظیری بپروریم؛ و همهٔ آن را در چاه پرسشهای وجودی میریزیم که باعث میشود به معنای واقعی کلمه «بمیریم درحالیکه بدن هنوز زنده است.»(۱۹)
منزویشم
شاید حتی رؤیاهایمان به بازبینی نیاز داشته باشد. شاید حتی امیدمان... کمی تردید لازم داشته باشد.
سهیل مقدم
یک ذکر، یک ترفند، نسخهای برای امید. نویدِ اینکه فردا چیزهای خوبی در خود برایم دارد. نه چون لیاقتشان را دارم. نه چون بهخاطرشان تلاش کردهام. بلکه چون آنها هم همانقدر بخشی از آشوب هستند که ویرانی و فقدان.
سهیل مقدم
دنیا را آن طوریکه هست دیدم، جایی پر از بینهایت امکان. همهٔ دستهبندیها خیالی بودند. بهترین حس دنیا بود.
سهیل مقدم
مسیر واقعی پیشرفت نه با یقین، بلکه با شک هموار میشود، با «آمادگی برای تجدیدنظر.»
سهیل مقدم
شاید آن دلشکستگی موهبتی از آب دربیاید، لبهٔ سختی که با اکراه از آن میپریم تا جفت بهتری پیدا کنیم. شاید حتی رؤیاهایمان به بازبینی نیاز داشته باشد. شاید حتی امیدمان... کمی تردید لازم داشته باشد.
marziii
مسیر واقعی پیشرفت نه با یقین، بلکه با شک هموار میشود، با «آمادگی برای تجدیدنظر.»
ک مثل کتاب…
قاصدک به چشم بعضیها شاید علف هرزی باشد، ولی همین گیاه برای بعضی دیگر خیلی فراتر از آن است. برای عطار دارو است ــ راهی برای سمزدایی از کبد، صاف کردن پوست و تقویت چشمها ــ برای نقاش رنگ است؛ برای یک هیپی تاج است؛ برای بچه یک آرزو است؛ برای پروانه قوت زندهماندن است؛ برای یک زنبور بستر همخوابی است؛ برای مورچه نقطهای در اطلس پهناورِ بو است.
mt
اوهام مثبت اگر مهار نشوند، میتواند به چیزی پلید تبدیل شود، چیزی که میتواند به هر آنچه سر راهمان قرار میگیرد، حمله کند.
mt
مفهوم فلسفیِ سادهای است که گاهی آن را «اصل قاصدک» مینامند: (۵۸) در بعضی موقعیتها، ممکن است قاصدک را علف هرزی بدانند که باید برچیده شود؛ در بعضی دیگر، گیاه دارویی ارزشمندی است که باید کاشت و از آن مراقبت کرد.
mt
«این را که کدام گروه غالب خواهد شد، هیچ انسانی نمیتواند پیشبینی کند
mt
در این زمان، آلبرت پریدی وارد میشود.
پریدی، پزشک مو روغنی، مسئول اردوگاه عقبافتادگان و صرعیها، در لینچبرگ ایالت ویرجینیا بود. او بهنژادگرای دوآتشهای بود و مشهور بود که زنانی را بهخاطر «عشقزده» بودن، «عشق مسافرت» داشتن، تعریفکردن «ماجراهای وقیحانه» و حتی ردوبدل کردن یادداشت در کلاس عقیم کرده بود. (۶۹) در سال ۱۹۱۷، مردی به نام جورج مالوری از پریدی شکایت کرد چون وقتی او به مسافرت کاری رفته بود، پریدی همسر و دختر او را عقیم کرده بود. توجیه دکتر پریدی چه بود؟ خانهای پر از زن، بدون اینکه مردی که بالاسرشان باشد، حتماً لانهٔ فساد است.
niloufar.dh
سال ۱۹۱۶، بهنژادگرایی امریکایی به نام مدیسون گرانت، کتابی منتشر کرد (۳۹) که مردی آلمانی به نام هیتلر آن را «کتاب مقدس» خود نامید. (۴۰) در این کتاب، با عنوان مرگ نژاد برتر، گرانت سیاستی را پیشنهاد کرد که از بعضی جهات مثل نگاه علمی ـ تخیلیِ گالتون بود: همهٔ «منحرفان اخلاقی، عقبافتادگان ذهنی و معلولان مادرزاد»(۴۱) به نام نیکوکاری جمعآوری شده و عقیمسازی شوند. (۴۲) به نظر بهنژادگرایان امریکایی، فکر بینظیری بود. ده سال بعد که هیتلر اولین قانون عقیمسازی اجباری در آلمان را تصویب کرد، جوزف دیجارنت، بهنژادگرا و پزشک امریکایی، غرغرکنان گفت: «آلمانیها دارند ما را در بازی خودمان شکست میدهند.»
niloufar.dh
بامایستر و بوشمن مینویسند: «به بیان سادهتر، خطر بیشتر از جانب آنهایی نیست که خود را موجودات برتری میبینند، بلکه کسانی خطرناکترند که میل شدیدی به برتر دیدنِ خود دارند... ظاهراً کسانی که فکر و ذکرشان اثبات خودانگارهٔ متکبرانهشان است، انتقادات برایشان بهشدت ناراحتکننده است و در مقابل منبعش، واکنش تندی نشان میدهند.»
niloufar.dh
اگر به کسی که عزت نفس پایینی دارد، بگویید «تو خیلی بیخودی» میگوید «راست میگی» و دوباره سرش را زیر پتویش میبرد. برعکس، کسی که پر از باد نخوت باشد، کسی که آنقدر به خودش باورمند است که آن توهین را نادرست میداند، به خودش زحمت میدهد، واکنش نشان بدهد.
niloufar.dh
ارادهٔ انسان است که تقدیر را شکل میدهد.
از آن دروغهایی است که قول داد هیچوقت به خودش نگوید. از آن دروغهایی که خودش هشدار داده بود به شرور منجر میشود. از آن دروغهایی که تمام حیات حرفهایاش را صرف مبارزه علیهشان کرده بود ــ طبیعت احترامی برای فرد قائل نیست! ــ از آن دروغهایی که میگفت ارزشش را دارد تا حد مرگ با آن بجنگیم. حتی خودش هم محتاج بود باور کند این حرف راست است تا مغلوب یأس نشود.
niloufar.dh
حجم
۸٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۰۹ صفحه
حجم
۸٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۰۹ صفحه
قیمت:
۵۹,۰۰۰
۱۷,۷۰۰۷۰%
تومان