بریدههایی از کتاب کیمیاگر
۴٫۰
(۹۷۱)
«وقتی گنج بزرگی را زیر چشم داریم، هرگز آن را نمیبینیم، میدانی برای چه؟ برای اینکه انسان افسانه گنج` را باور ندارد.»
armind
«اگر حوادث، حوادث مطلوبی هستند بهتر است غیرمنتظره باشند... اگر هم اتفاقاتِ ناگوارند، در آن صورت از قبل باید درد و رنج رویدادی را تحمل کنی که معلوم نیست چه وقت روی میدهد.»
plato
«بزرگترین فریب دنیا دیگر چیست؟»
«اینکه در یک لحظه از حیات خود، مالکیت و فرمان زندگی را از دست میدهیم و تصور میکنیم سرنوشت بر زندگی مسلط شده است، همین نکته، بزرگترین فریب دنیاست.»
📚میرزارضا📖
«زمانی که آرزویی را در دل میپرورانیم، کائنات نیز میکوشند تا به آرزوی خود برسیم.»
Mahdie
مردم چیزهای عجیبی میگویند. بهتر است، گاهی وقتها، آدم با میشها زندگی کند چون هم ساکتند و هم از پیدا کردن آب و خوراک راضیاند.
milad_tayebi_1
«همیشه آغاز یک تلاش، با شانس مبتدیان` همراه است. و پایان آن با سختکوشی و مقاومت فاتحان.»
Kosar Sobhani
«بنابراین، چرا باید به قلبم گوش کنم؟»
«چون هیچوقت موفق نمیشوی، خاموشش کنی.
𝑯𝒂𝒅𝒊𝒔
«گاهی وقتها بهتر است وقایع را همانطور که هستند فراموش کرد.»
آیلار
«هر لحظه از تلاش لحظه دیدار است... وقتی در جستجوی گنج خود بودم، همه روزها را درخشان میدیدم چون میدانستم هر ساعت آن، فصلی است از رؤیای تلاش، تلاش برای پیدا کردن گنج`. همچنین، پدیدههایی را در مسیر خود دیدم که هرگز تصور دیدنشان را هم نمیکردم. و اگر شهامت لازم را نداشتم که دنبال کارهای غیرممکن باشم، مانند دیگر چوپانها، چوپان باقی میماندم.»
گل بارون زده
پیرمرد ادامه داد: «این کتاب، تقریبا مثل همه کتابها، از چیزهای مشابهی حرف میزند. از عدم توانایی انسانها در انتخاب سرنوشت خود میگوید و در خاتمه، اجازه میدهد بزرگترین فریب دنیا را باور کنیم.»
جوان، متعجب پرسید: «بزرگترین فریب دنیا دیگر چیست؟»
«اینکه در یک لحظه از حیات خود، مالکیت و فرمان زندگی را از دست میدهیم و تصور میکنیم سرنوشت بر زندگی مسلط شده است، همین نکته، بزرگترین فریب دنیاست.»
موعود
کیمیاگر جواب داد: «چشمها آینه روحند و نگاه نشاندهنده نیروی لایزال آن.»
Madii
ضرورتِ عشق، حضور است در کنار آنچه دوست میداریم.
آبـــــان🍊
«پروانهها علامت شانسند جیرجیرکها، سنجاقکهای سبز، مارمولکهای خاکستری و شبدرهای چهارپر هم همینطور.»
LiLy !
«برای نارسیس گریه میکنم چون هربار که بر ساحل من خم میشد، در آیینه چشمانش، زیبایی خود را میدیدم.»
LiLy !
وقتی خواستار چیزی هستی، همه جهان در تکاپوی آن است که تو به خواستهات برسی.»
کاربر ۱۵۶۸۴۳۸
کیمیاگر گفت: «بدی و شرارت، آن چیزی نیست که از راه دهان وارد جسم انسان میشود، چیزی است که از راه آن خارج میشود... .»
محمد مهدی همایونی
به کیمیاگر گفت: «قلب من از رنج` میترسد.»
«به او بگو که ترس از رنج` بدتر از خود رنج` است.
یک تازه کتابخوان
معتقد بودند اول باید دوید، به امکانات و پول رسید، بعد سراغ زن، انتخاب و ازدواج رفت.
کسی که چنین میاندیشد، بیشک اسرار جهان را هرگز نشناخته است و به «بیان» آن آشنا نیست.
plato
مردم، سهل و آسان به انگیزه زیستن خویش میرسند. شاید به همین دلیل است که خیلی زود هم از دستش میدهند
plato
به خود میگوید: «اگر زمانی از خود هیولایی بسازم و به جانشان بیفتم و یکی یکیشان را بکشم تا تمامی گله از بین برود، آنها نه چیزی میفهمند و نه چیزی میگویند، از شعور غریزی خود دست کشیدهاند، خودشان را به من سپردهاند و به من اعتماد کردهاند، البته علتش معلوم است.
«این منم که آنها را به چراگاه میبرم.»
⚖️وکیل بعد از این⚖️
حجم
۱۴۴٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۲۴۴ صفحه
حجم
۱۴۴٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۲۴۴ صفحه
قیمت:
۱۲۲,۰۰۰
۹۷,۶۰۰۲۰%
تومان