بریدههایی از کتاب نوری بر تاریکی های زندگی
۴٫۴
(۱۲)
این واقعیت که فرد به طور دائم از ارتباط نزدیک با دیگران ناراحت و پریشان میشود نشانهای از این است که او به چنین ارتباطی نیاز دارد تا خودش را بهسوی درکی بهتر از خویشتن و به ذهنیتی برتر و راسختر هدایت کند.
بسیاری از اموری که او بهعنوان موانع غیرقابل عبور در نظر میآورد، آن هنگام که او کاملاً مسئولیت اخلاقی و قدرت فطریاش را برای درستکاری درک کند، آن امور برای وی تبدیل به مساعدتهایی ارزشمند خواهند شد.
Moon
خودخواهترین فرد که هدف اصلیاش تنها کسب نیکبختی برای خودش است خسیسی معنوی است. ممکن است ذهنش به خاطر فقر معنوی از دست برود هرچند او با اهدافی که به دست آورده احاطه شده باشد تا لذتش را برآورده سازد؛ زیرا او ظاهر خوشبختی را میپرستد و روح آن یعنی مبادلهٔ سخاوتمندانه را نادیده میگیرد. هدف خودخواهی کسب لذت شخصی یا خوشبختی است؛ هدف دین گسترش فضیلت است. بنابراین دین با عقاید بیشمارش شاید بتواند در یک اصل اولیه یعنی مبادلهٔ دوسویهٔ موهبتهای معنوی خلاصه شود.
alirezazal
گل با نخستین تقلا از تاریکی فرودست به نور فرادست میرسد و انسان تنها با پیکار با تاریکی درونش است که میتواند به نور حقیقت دست یابد.
Moon
نخستین درسی که همگان در راهشان بهسوی خرد بایستی بیاموزند درس کنترل بر خود است
Moon
اگر شخصی رشد کند و انسان راستین شود دیگر این فکر سست و نابخردانه را در سر نخواهد پرورد که «افراد دیگر مانعم میشوند» و آمادهٔ درک این خواهد بود که فقط خودش مانع خودش میشود. و او خواهد فهمید که تسلیم دیگران شدن، آشکارشدن نقص خودش است و اینک! بر او نور خرد فرود خواهد آمد و دروازهٔ آرامش به روی او گشوده خواهد شد و بهزودی وی بر نفس خویش غلبه خواهد کرد.
Moon
سقراط ایزدان را شکر میگزارد که زنی بداخلاق به وی اعطا کردهاند چراکه این وی را قادر ساخت تا فضیلت صبر را در خودش بهتر بپروراند. این حقیقتی ساده و بهآسانی قابل درک است که میتوانیم از زندگی کنار بیصبران، صبورتر شویم، از زندگی در کنار خودخواهان، فداکارتر بشویم.
Moon
این فداکاری به آرامش میانجامد؛ چراکه در زندگی کامل با حقیقت، دیگر هیچ گونه فداکاری باقی نخواهد ماند و دیگر درد و اندوهی نخواهد بود. زیرا که وقتی نفسی وجود ندارد دیگر چیزی برای ترک وجود نخواهد داشت. زمانی که دیگر هیچ تمسک ذهنی به چیزهای ناپایدار وجود ندارد چیزی برای دستکشیدن از آن باقی نمیماند. زمانی که هرچیزی بر محراب حقیقت قرار میگیرد، عشقِ خودخواهانه در عشق الهی محو میشود. و در عشق الهی هیچ گونه تصوری از نفس وجود ندارد چراکه کمالِ بصیرت، روشنگری، ابدیت و بنابراین آرامش مطلق هست.
Moon
نفرت یکی از مصادیق نفس است؛ آزمندی، نفس است؛ رشک و حسادت نفس هستند؛ نخوت و تفاخر نفساند؛ شکمبارگی و شهوتپرستی نفساند؛ دروغ و فریب نفساند؛ بدگویی از همسایه نفس است؛ غضب و انتقام نفس هستند.
ازخودگذشتگی مستلزم فروگذاری تمام این حالات تاریک ذهن و قلب است. این جریان در آغازش دردناک است اما خیلی زود آرامشی الهی کمکم و بهتدریج بر رهرو و فرد ازخودگذشته سرازیر خواهد شد. سپس این آرامش زمان طولانیتری با وی میماند. و سرانجام زمانی که پرتوهای حقیقت بر قلب او تابیدن گیرند این آرامش با او باقی خواهد ماند.
Moon
تمام کسانی که از سیسالگی گذر کردهاند میتوانند زمانهایی را در گذشتهشان بیابند که از اضطراب سرگشته و حیران بودند، غرق در اندوه بودند و یا حتی شاید در مرز یأس قرار داشتند به خاطر اتفاقاتی که اکنون در جای درستشان دیده میشود و در واقع خیلی کوچک بودند.
از همین امروز اگر افرادی که قصد دارند بعد از این لحظه خودکشی کنند دست نگه دارند و منتظر بمانند، بعد از ده سال به خاطر چنین حماقتی برای موضوعات اینچنین نسبی و بیارزشی متعجب خواهند شد.
وقتی که احساسات ذهن را در بر میگیرد یا غم آن را ناتوان میسازد، قدرت تصمیمگیری از دست میرود.
seyed rasoul mousavi
درهای بهشت همیشه باز است و هیچکسی توسط هیچ اراده و نیرویی از وارد شدن به آن منع نمیشود مگر توسط اراده و نیروی خودش. لیکن هیچکسی نمیتواند به اقلیم بهشت وارد شود مادامی که شیفته و فریفتهٔ جهنم باشد؛ مادامی که با گناه و غم خو گرفته باشد.
seyed rasoul mousavi
فرد جویایی حقیقت هرگز اصول الهی را که پذیرفته ترک نمیگوید. ممکن است او در معرض بیماری، فقر، درد، از دست دادن دوستان یا مقام، حتی مرگ قریبالوقوع قرار گیرد؛ با این حال اصولی را که میداند همیشه درست است ترک نخواهد گفت. در نظر او چیزی ناگوارتر وجود دارد که از آن باید بیشتر از تمامی شرها ترسید و دوری کرد و آن ترک اصول است.
مجید رستگار
در هر دقیقه فرصتی برای انتخاب کردن است و هر ساعت تقدیری برای رقمخوردن.
ヅ𝕊𝕦𝕟𝕤𝕙𝕚𝕟𝕖
درستی کاملاً ساده و بدون پیچیدگی است. نادرستی همواره پیچیده است و ذهن را درگیر سرگردانی میسازد.
ترک نفس و هوای نفس و برساختن نفسی به طریق درست، برترین خردهاست.
Moon
دین راستین ذهن منزه، قلب عاشق، روان در صلح و آرامش با تمام هستی است. اینها به دفاع نیازی ندارند، چراکه هستند و انجام میشوند و ادامه مییابند. فرد زمانی به دین عمل خواهد کرد که شروع به کنترل خودش کند.
Moon
خودکنترلی دروازهٔ بهشت است؛ زیرا بدون آن ممکن نیست نه خوشبختی نه آرامش نه عشق، درک و حفظ شود. افراد فقط به آن اندازه که فاقد خودکنترلیاند ذهن و زندگیشان به سردرگمی خواهد انجامید
Moon
هیچ چیزی جای آن را نمیگیرد و هیچ نیرویی در هستی وجود ندارد که بتواند آنچه را که خودکنترلی قادر به انجام آن است انجام دهد. دیر یا زود، انسان بایستی با عمل به خودکنترلی، برای خود دست به چنین کاری زند.
فرد با خودکنترلی نیروی الهیاش را آشکار میسازد و به سمت خرد و کمال الهی عروج میکند. هر فردی قادر است این کار را انجام دهد. ضعیفترین افراد هم میتوانند همین حالا شروع کنند و تا زمانی که شروع نکردهاند ضعفشان باقی خواهد ماند و حتی ضعیفتر هم خواهند شد.
Moon
خود انسان مسئول هر عملی است. تمام ناتوانی فرد، گناهان، تنزلها در قلب خود او شکل میگیرد و او بهتنهایی مسئول آنهاست. درست است که وسوسهگران و تحریککنندگانی وجود دارد اما وسوسهها و برانگیختگیها برای کسی که نسبت به آنها واکنشی نشان نمیدهد به آنها بیاثر است.
Moon
بودا از جهان و هرآنچه برایش ارزشمند بود چشم پوشید اما شش سال تمام سرگردان و جوینده بود و رنج کشید و تا زمانی که خواهشهای نفسانی خودش را فرونگذاشت به روشنی و آرامش نرسید.
Moon
رهاکردن اشیاء فایدهای ندارد؛ حرص برای چیزها است که باید فدا شود.
Moon
علل تلاطم آنان چیزها به خودی خود نیستند بلکه باورهای خود آنها دربارهٔ چیزهاست، ظلمتی که خودشان خلق کردهاند و آفرینشی غیرواقعی از کابوسی خودخواهانه است.
Moon
حجم
۳۶٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۴۱ صفحه
حجم
۳۶٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۴۱ صفحه
قیمت:
۱۶,۹۰۰
تومان