معرفی نویسنده های معلم ایرانی و خارجی
آیا در دوران تحصیلتان معلمی داشتید که حرفها و کارهایش بر زندگیتان تاثیر زیادی داشته باشد؟ معلمی که فراتر از یک معلم باشد و نقش یک مرشد را در زندگیتان داشته باشد. حالا فرض کنید که این معلم و راهنما، کتابی را مینوشت و از طریق آن کتاب افراد بیشتری را تحت تاثیر فکرهایش قرار میداد. اتفاقی که درباره صمد بهرنگی و علیاشرف درویشیان و جلال آل احمد افتاده و همه ما عمری از راه کتابها شاگردشان بودیم. در این یادداشت به بهانه پویش «فصل آموختن» تصمیم گرفتیم به معرفی نویسنده های معلم ایرانی و غیر ایرانی بپردازیم.
نویسنده های معلم ایرانی
صمد بهرنگی
برای نوشتن این یادداشت درباره نویسنده های معلم ، اولین اسمی که به ذهنمان آمد، صمد بهرنگی بود. صمد بهرنگی معلم بود و دغدغهی کودکان را داشت. صمد برای تحصیل کودکان تلاشهای بسیاری کرد، او خانواده شاگردانش را متقاعد میکرد که بچهها را به جای فرستادن به سر کار به مدرسه بفرستند. به کتابهای درسی نقد داشت و میگفت این کتابها به بچهها راه و روش زندگی کردن را یاد نمیدهند. برای همین خودش سعی میکرد به عنوان یک معلم به بچه یاد دهد که چگونه زندگی کنند. در نهایت صمد بهرنگی در نهم شهریور سال ۱۳۴۷ در رود ارس غرق شد و از دنیا رفت.
پیشنهاد میکنیم برای آشنایی بیشتر با صمد بهرنگی، یادداشت «بابای قصه های آذربایجان» را هم بخوانید.
علیاشرف درویشیان
علیاشرف درویشیان طرفدار سرسخت صمد بهرنگی بود. اولین بار علیاشرف، صمد را در منزل جلال آل احمد دید. او در رشته زبان و ادبیات فارسی تحصیل کرده و در مقطع ارشد هم در رشته روانشناسی تربیتی مشغول به تحصیل شد و همزمان در دانشسرای عالی تهران، مشاوره و راهنمای تحصیلی خواند. علی اشرف با این پشتوانه تحصیلی شغل معلمی را برای خود انتخاب کرد. اما از سال ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷ به خاطر نوشتن کتاب «از این ولایت» و فعالیتهای سیاسی دیگر دستگیر و ممنوعالقلم و از دانشگاه اخراج و از معلمی هم منفصلالخدمت شد.
پیشنهاد میکنیم زندگی نامه علی اشرف درویشیان را هم در یادداشت «ف مثل فصل نان؛ قصه ی زندگی علیاشرف درویشیان» بخوانید.
جلال آل احمد
یکی دیگر از نویسنده های معلم که حتما او را میشناسید، جلال آل احمد است. جلال با زحمت بسیار و علیرغم مخالفتهای پدرش به دبیرستان دارالفنون رفت و تحصیل کرد. همزمان با درس هم به کارهایی مانند تعمیر ساعت، سیمکشی و چرمفروشی پرداخت. به نجف برای تحصیل در حوزه علمیه رفت، اما چند ماه بازگشت و در گروه ادبیات دانشسرای عالی مشغول تحصیل شد. جلال آل احمد بعد از پایان تحصیل، در مدارس تهران معلم شد و در کنارش هم در دانشسرای عالی، دانشسرای مامازان، دانشکده علوم تربیتی و هنرسرای عالی نارمک به تدریس ادبیات پرداخت و احتمالا به پشتوانه چنین سابقهای از کار در مدارس، توانست کتاب «مدیر مدرسه» را با چنین جزئیاتی در توصیف یک مدرسه و ماجراهایش بنویسد.
پیشنهاد میکنیم یادداشت «آشنایی با جلال آل احمد و نگاهی کلی به آثارش» را هم بخوانید.
عبدالحسین زرینکوب
عبدالحسین زرینکوب تا دبیرستان را در استان محل زندگیش گذراند، اما برای دوره دبیرستان به تهران رفت. در آنجا به تحصیل رشته ادبی پرداخت و بعد از پایان تحصیلات دبیرستان، به بروجرد برگشت و آنجا معلمی دبیرستان را به عنوان شغل برای خودش انتخاب کرد و یکی دیگر از نویسنده های معلم نام آشنا شد. البته او بعدها به تهران بازگشت تا در دانشگاه تهران به تحصیل در رشته ادبیات بپردازد. زرینکوب برای ما کتاب «دو قرن سکوت» را به یادگار گذاشته است.
برای آشنایی بیشتر با این اثر مهم نیز میتوانید یادداشت «دو قرن سکوت در برابر واقعههای تاریخی» را مطالعه کنید.
هوشنگ گلشیری
و بالاخره میرسیم به یکی از تاثیرگذارترین داستاننویسان معاصر فارسی. هوشنگ گلشیری نیز از جمله نویسنده های معلم ایرانی بوده است. هرچند شاید او را بیشتر با داستانها و فعالیتش در روزنامهها و مجلات به یاد بیاوریم، اما او در روستاها و دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران تدریس کرده است. روحیهی آموزگاری هوشنگ گلشیری، او را واداشت تا کارگاههای داستاننویسی و داستانخوانی راه بیندازد و از این راه در آموزش و تربیت نسل تازهای از نویسندههای ایرانی تاثیرگذار باشد.
پیشنهاد میکنیم برای آشنایی بیشتر با این نویسنده، یادداشت «نگاهی به زندگی و آثار هوشنگ گلشیری» را هم مطالعه کنید.
محمد بهمن بیگی
محمد بهمن بیگی در استان فارس به دنیا آمد، در تهران و شیراز درس خواند و با مدرک حقوق از دانشگاه تهران فارغالتحصیل شد. او که خودش از ایل قشقایی بود، دغدغهی سوادآموزی کودکان عشایری را داشت و در این زمینه تلاشهای بسیاری کرد. او خاطرات خود را دراولین کتابش با نام «بخارای من، ایل من» به نگارش درآورده است. فعالیتهای این نویسنده در سیوهفتسالگیاش به ثمر نشست و اولین مرکز تربیت معلم عشایری با نام «دانشسرای عشایری شیراز» تاسیس شد.
بیژن نجدی
بیژن نجدی دو سال قبل از آنکه فعالیت ادبی خود را آغاز کند، در دبیرستانهای لاهیجان مشغول تدریس بود. در زمان حیات پنجاهوشش سالهی بیژن نجدی فقط کتاب «یوزپلنگانی که با من دویدهاند» از او منتشر شد و داستانهای دیگرش را همسر او ئس از درگذشتش به چائ رساند. با این وجود، بیژن نجدی جایش را در میان ادبیاتدوستان ایرانی به خوبی باز کرده است.
نویسنده های معلم غیر ایرانی
یوستین گاردر
یوستین در رشته فلسفه و ادبیات از دانشگاه اسلو فارغالتحصیل شد و بعد از تحصیل سالها در دبیرستان به بچهها «تاریخ عقاید» درس داد. همین موضوع و مشکلاتی که بچهها در یادگیری این درس داشتند، باعث شد که دست به قلم شود و رمان معروف و پرفروش «دنیای سوفی» را بنویسد. او هدفش از نوشتن این کتاب یاد دادن تاریخ فلسفه به نوجوانان در قالب داستان بود، تا آنها با لذت بیشتری این موضوع را یاد بگیرند.
جیکی رولینگ
خالق «مدرسه علوم و فنون جادوگری هاگوارتز» هم یکی از نویسنده های معلم بوده، هرچند که ایدهاش نه از مدرسه، که وقتی رولینگ میخواسته سوار قطار شود، به ذهن رولینگ رسیده است. رولینگ خالق یکی از پرفروشترین رمانهای تاریخ ادبیات جهان چند سالی به عنوان معلم زبان انگلیسی به پرتغال رفت و همانجا با همسرش آشنا شد.
استیفن کینگ
هرچند استیفن کینگ بعد از انتشار رمان «کری» از شغل معلمیش استعفا داد و به عنوان یک نویسنده تمام وقت روزش را شب کرد. اما چندی بعد دوباره به آغوش این شغل بازگشت و شایسته است نامش را در لیست نویسنده های معلم قرار بدهیم. او از حدود سال ۲۰۱۳ کلاسهای نویسندگی خلاق برگزار کرده است. از نظر استیفن کینگ جذابترین قسمت نویسندگی، لذت یاد دادن آن، به خصوص یاد دادن جزئیات گرامری به دیگران است. او عاشق این است که عشق به زبان را در همه شاگردانش زنده کند و مشوق آنها باشد.
جیآرآر تالکین
هرچند که تالکین یک استاد زبانشناسی در دانشگاه بود تا یک معلم در مدرسه، اما باز هم میتوان نامش را در لیست نویسنده های معلم قرار داد. تالکین به پشتوانه دانش زیادش در زبانشناسی و تدریس در این رشته توانست ارباب حلقهها را خلق کند. رمانی که جزئیات بیحد و حصری دارد و انگار واقعا سرزمینی دیگر خلق شده است. این رمان علاوه بر داستانش ارزش زبانشناسانه هم دارد.
اومبرتو اکو
آخرین فردی که در این یادداشت نویسنده های معلم از او یاد میکنیم، اومبرتو اکو است. حتما نام او را روی جلد رمان معروفش، آنک نام گل، به یاد میآورید. او در دانشگاههای میلان، تورینو، فلورانس و بولونیا فلسفه و نشانهشناسی تدریس میکرد.