قصههای مجید ۱ هوشنگ مرادی کرمانی
گوینده: مهدی پاکدلنگاهی به زندگی و آثار هوشنگ مرادی کرمانی
هوشنگ مرادی کرمانی از آن آدمهایی است که کافی است تنها چند دقیقه پای صحبتش بنشینی تا با من همنظر شوی که «او خودِ خودش است، خودِ خودِ حقیقیاش». مردی که آن لایههای درونی و حقیقی وجود خود را از همان بچگی با خود به دنیای بزرگسالی آورده، آنها را پرورش داده و شخصیتی منحصربهفرد آفریده است. او که متولد روستای سیرچ استان کرمان است هنوز هم سادگیهای روستایی خود را حفظ کرده و این همان وجهه نابی است که او را دوستداشتنی و یکی از خود ما میکند.
خالق قصههای مجید
مرادی کرمانی بیشتر به خاطر آثاری که برای کودکان و نوجوانان نوشته است مشهور است بااینحال اگر بخواهیم دقیقتر بگوییم بیشتر ما او را با قصههای مجید میشناسیم. او در خلق این اثر گاه به زندگی خود سرک کشیده و چاشنی طنز را هم بهخوبی به کار گرفته است. این اثر که توانسته بود برای نویسندهاش جایزه کتاب برگزیده سال در سال ۱۳۶۴ را به ارمغان بیاورد به همت کیومرث پوراحمد در قالب یک اثر تلویزیونی به خانههای ما آمد. این نسخه تصویری اما ما با پسربچهای اصفهانی و نه کرمانی مواجه بودیم که گویا بخشی از این تصمیم قابلیت لهجه اصفهانی و همچنین آن طنز پنهان در لهجه بوده است که بهخوبی میتوانسته بر قابلیتهای موجود بیفزاید.
بخشی از کتاب صوتی قصههای مجید ۱ را بشنوید.
علاوه بر قصههای مجید آثار دیگری از او نیز در جعبه جادویی و بر روی پرده نقرهای مهمان چشمهای ما شدند. توصیفهای دقیق او از شخصیتها و صحنهپردازیهایش باعث شد تا برخی از این آثار پایه و اساس شکلگیری فیلمهای تلویزیونی و سینمایی شوند و مخاطبان بیشتری را به خود جذب کنند. مرادی کرمانی نهتنها روان و باورپذیر مینویسد که بهخوبی و بهجا از مثلها و واژگان محلی و آنچه در کوی و برزن میشنویم در داستانهایش استفاده میکند. این مهارت او یکی از دلایل هم ذات پنداری مخاطب با قهرمانان داستانهای اوست. دلیل دیگر این اتفاق را میتوان انتخاب داستان از بطن جامعه و همین زندگیهای ساده خودمان دانست. او در روایتهایش از کوچکترین جزئیات هم چشمپوشی نکرده و همه آنچه را که در پیش چشمان ما در حال وقوع و در جریان است به صحنه کتاب و داستان میآورد و آنچه را ما تجربه کردهایم ماهرانه بر صفحات سفید نقش میزند.
پیشنهاد میکنیم یادداشت « نگاهی به زندگی و آثار زویا پیرزاد» را هم بخوانید.
هم طنز و هم بیان واقعیتها
از ویژگیهای قلم او میتوان به «واقعگرایی» و «طنز» اشاره کرد. مرادی کرمانی با مهارتی مثالزدنی تلخیهای واقعیت را در لایههای طنز پوشانده و روی خوش و ناخوش زندگی را به ما نشان میدهد. بیشک چه کسی بهتر از او میتوانست آن روی پنهان زندگیهای جاری در میان شهر را به رخ ما بکشد و پلشتیها و مهربانیها را در کنار هم بنشاند و ما را دعوت به خواندن و دیدنشان کند؟ او نویسندهای از جنس خود مردم است و همین است که کلماتش بر دل مینشینند و اشک بر چشم میآورند. او به بستری که داستان در آن رخ میدهد توجه ویژه دارد و در آثارش رنگوبوی بوم و اقلیم بهوضوح دیده میشود. آدابورسوم را بهخوبی میشناسد و همین است که این امور در لابهلای اتفاقهایی که هر داستان را شکل میدهند، حضوری پررنگ دارند. در وصف نوشتار او از ترکیب وصفی «زبانِ عوام فهمِ خواص پسند» استفاده کردهاند و این خود بهتنهایی گویای خصلت و ویژگی حاکم بر این آثار است. این نویسنده بهخوبی بر چفتوبست داستانی که میگوید تسلط دارد و ماجراها را در پسوپیش هم چنان میچیند که خواننده لحظهای از داستان و آن روند پیشروندهاش جدا نمیشود و یا از ماجراها جا نمیماند. به جرات میتوان گفت که خواننده چنان با داستان عجین و آنچنان محو جریانها و اتفاقات درونی آن میشود که کنار گذاردن کتاب سختترین کار ممکن است حتی اگر چشمانمان یارای همراهی بیشتر نداشته باشند و یا خواب مستولی شده باشد.
آثار هوشنگ مرادی کرمانی
خمره: الجرة
خمره: الجرة
نویسنده: هوشنگ مرادی کرمانی
مترجم: خیریه دماک قاسم
نشر خاموش
از میان آثار این نویسنده علاوه بر «قصههای مجید» که پیشتر از آن یاد شد و مجموعهای پنججلدی و شامل 38 داستان است میتوان به «بچههای قالیباف خانه» در قالب دو داستان، «چکمه» که برای کودکان نوشتهشده، «نخل»، «داستان آن خمره»، «مشت بر پوست» و «مهمان مامان» که داستان بلندند، «تنور» در قالب یک مجموعه داستان، «داستان آن حفره»، «مشت بر پوست»، «تنور»، «مربای شیرین»، «لبخند انار»، «مثل ماه شب چهارده»، «نه تر و نه خشک»، «شما که غریبه نیستید»، «نازبالش» و… اشاره کرد. او همچنین نویسنده فیلمنامههای معروفی است که از آن میان میتوان به «کاکلی»، «تیکتاک»، «کیسه برنج» اشاره کرد. او همچنین در نوشتن نمایشنامه نیز توانا ظاهرشده و از آثار او در این قالب میتوان به «کبوتر توی کوزه»، «پهلوان و جراح» و «مأموریت» اشاره کرد. اگر دوست دارید بیشتر از او بدانید خواندن «هوشنگ دوم» را که گفتوگوی «کریم فیضی» با اوست به شما پیشنهاد میکنیم.
ته خیار
ته خیار
نویسنده: هوشنگ مرادی کرمانی
انتشارات معین
هوشنگ مرادی کرمانی چهرهی ماندگار ادبیات فارسی، در کتاب ته خیار مانند سایر کتابهایش با بیانی طنز به بررسی و نقد مسائل اجتماعی جامعهی ایرانی پرداخته است. این کتاب که مجموعهی داستانهای کوتاهی با درونمایهی اجتماعی است شامل سی داستان کوتاه است. این کتاب برای اولین بار در سال ۱۳۹۳ توسط انتشارات معین منتشر شده است.
اگر به خواندن داستانهای کوتاه دربارهی مسائل اجتماعی جامعه علاقهمندید، خواندن کتاب ته خیار اثر هوشنگ مرادی کرمانی را به شما توصیه میکنیم. علاوهبر این، کتاب در دسته کتابهای با بیان طنز قرار میگیرد و اگر مایل به خواندن داستانهای طنزآمیز هستید این کتاب برای شما مناسب است.
مهمان مامان
مهمان مامان
نویسنده: هوشنگ مرادی کرمانی
نشر نی
اصل داستان کتاب مهمان مامان در واقع حول محور شخصیت یک مادر میانسال در یک خانواده جنوب شهری و از طبقه ضعیف جامعه بنا نهاده شده است. داستان از این قرار است که طبق رسم بسیاری از ما ایرانیها، قرار است خواهرزاده تازهداماد مادر این خانواده، به همراه عروس برای اولین بار مهمان این خانواده باشند. لابد شما نیز میتوانید حدس بزنید که وقتی قرار است مهمان، آن هم مهمان تازهازدواجکرده برای یک مادر ایرانی بیاید داستان از چه قرار است و چه میزان استرس درباره مسائل مختلف در ذهن آن مادر و در فضای خانه جاری میشود. اما این تمام گره داستان نیست بلکه اصل مسئله آنجاست که این خانواده وضع مالی مناسبی ندارند و گویا در آن روز جز یک هندوانه چیز دیگری برای پذیرایی ندارند. همین موضوع باعث میشود نگرانیهای این مادر بیشتر شود و با تعارف پدر خانواده برای ماندن مهمانها و صرف شام، چالش داستان بسیار شدیدتر میشود.
مرادی کرمانی برای «بچههای قالیباف خانه» لوح تقدیری را از «شورای کتاب کودک» دریافت کرد. او در جایی گفته است «برای نوشتن این داستان، ماهها به کرمان رفتم و در کنار بافندگان قالی نشستم تا احساس آنها را بهخوبی درک کنم» و من حالا که دارم اینها را مینویسم پس از گذشت سالها از خواندن این کتاب، هنوز آن چنگ زدن بغض و هقهق ممتدم را به گاه خواندن خطوط انتهایی بهخوبی به خاطر دارم. من ایمان دارم که هوشنگ مرادی کرمانی استاد خلق شاهکارهای باورپذیر است.
نامزدی جایزه هانس کریستین اندرسن
هوشنگ مرادی کرمانی نویسندهای است که نهتنها در ایران که ورای مرزهای کشورمان نیز شناختهشده است. نوشتههای او چنان باورپذیر و از جنس خود مردم است که مشتاقان زیادی را به خود جذب کرده و حتی برخی از آنها به زبانهایی چون آلمانی، انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی، هلندی، عربی و ارمنی ترجمهشدهاند. او توانسته برای دومرتبه نامزد دریافت جایزه جهانی «هانس کریستین اندرسن» شود و در ۱۹۹۴ میلادی نیز جایزه کتاب کودکان و نوجوانان اتریش را دریافت کرده است. او چهرهای ماندگار است و این ثبت شاید تنها یک گام کوچک در پاسداشت آنچه او آفریده باشد. این نویسنده به خاطر «قلم روان و تواناییهای منحصربهفرد»ش در سالهای ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ از سوی شورای کتاب کودک نامزد دریافت جایزه «آسترید لیندگرن» بوده است.
ختم کلام اینکه برگ برنده هوشنگ مرادی کرمانی در تمام این سالها توانایی حیرتانگیز او در قصهگویی بوده است. او بهخوبی همه آنچه را دیده و یا خیال کرده برای ما تعریف میکند. گاه فکر میکنم او بهخوبی میتواند به رقابت با مادربزرگهای قصهگوی ما برخیزد و حتی در برخی موارد پیروز این میدان باشد.