دور شو ای ویروس بدجنس!
نویسنده: گروه نویسندگان کتاب های تصویری پیش دبستانی
طوطی
ما بزرگترها خودمان از ویروس چیز زیادی نمیدانیم، آیندهمان تا چند ماه آینده مبهم و نامشخص است و این شرایط موجب میزانی از ترس در ما شده است. با این اوصاف آرام کردن کودکان کار دشواری به نظر میرسد. برخی از والدین نمیخواهند با فرزندشان در این مورد صحبت کنند تا مبادا او را بترسانند. والدین اغلب فکر میکنند فرزندشان نسبت به حوادث جهان بیتوجه است و سن کودک برای درک اوضاع کنونی خیلی پایین است. اما عجیب نیست که بچهها کرونا را بشناسند یا راجع به آن سؤال داشته باشند. هر چه باشد آنها هم در همین دنیایی که ما زندگی میکنیم، نفس میکشند، میبینند و میشنوند. آنها حواسشان به اخبار و مکالمههای بزرگترها هست. آنها به این موضوع توجه میکنند چرا که ترس بزرگترهای خود را میشنوند و آن را تجربه میکنند. حتماً لازم است در مورد ویروس با فرزندتان صحبت کنید و نکاتی را به او آموزش دهید. صحبت از ویروس در هر شبکه و اخباری وجود دارد و بالاخره لازم است به او توضیح دهید که چرا نمیتوانید مثل قبل به بیرون از خانه بروید، چرا مهدها و مدرسهها بسته شده است یا تا کی قرار است این اوضاع ادامه داشته باشد.
کودکان دنیا را متفاوت از ما درک میکنند. اگر درکی از مدل ذهنی آنها نداشته باشیم، همین ادراک متفاوت دنیا میتواند آنها را نسبت به اتفاقات اطراف آسیبپذیر کند. کودکان به خصوص هرچه کوچکتر باشند، درکی مبهم از زمان، مکان و فاصله دارند. زمانی که کودکان بارها و بارها اخبار مربوط به کرونا را میشنوند، اینطور نیست که فکر کنند این همان خبر دیروز است و کرونا موضوع جدیدی نیست. آنها هر بار شنیدن خبر را از نو تجربه میکنند و تهدید و اضطراب ناشی از آن به شکل تجمعی در ذهنشان ثبت میشود. دلیل به وجود آمدن این حس در کودک پدیدهای به اسم اضطراب تجمعی است.
اضطراب تجمعی یعنی چه؟ فرض کنید هرکس ظرفی برای تحمل اضطراب دارد که ظرفیت آن محدود است. بزرگترهایی که میتوانند اضطراب خود را کنترل کنند، حواسشان به زمان است. اگر موضوعی اضطرابآمیز در گذشته وجود داشته باشد که قبلاً وارد ظرف شده، امروز که دوباره همان موضوع میخواهد به زور خودش را در ظرف بچپاند، جلوی آن گرفته میشود یا دستکم تنها یک لقمه کوچک از آن اجازه ورود پیدا میکند نه یک پرس کامل! اما کودکان مانند بزرگترهایی که پختگی کمتری دارند، درکی از زمان ندارند و موضوعی تکراری میتواند هربار از راههای مختلف وارد ظرف اضطرابیاش شده و روی هم جمع شود، به شکلی که فرد احساس کند این اضطراب و نامعلومی اوضاع تا ابد ادامه دارد. چنین فردی احساس میکند ظرفش لبریز از اضطراب است، اضطرابی که تمامی ندارد.
حالا اگر در این شرایط والدین خودشان نیز مضطرب باشند، اوضاع بدتر میشود. حتی اگر در مورد اضطراب خود حرف نزنید یا به قول خیلی از والدین بگویید «اصلاً نمیگذارم متوجه اضطرابم بشه»، بچهها باز هم علایم اضطرابی را مانند آنتنهایی کوچک و متحرک جذب خودشان میکنند. اگر خودتان در این شرایط مضطرب هستید هیچ اشکالی ندارد، مهم این است که بدانید چطور باید این اضطراب را در رابطه با کودکتان مدیریت کنید و مرجع اطلاعاتی قابل اعتمادی برای او باشید. بله! در این دوران دنیا تا حدی خارج از کنترل به نظر میرسد. اما ما میتوانیم روی بخشی از دنیا تمرکز کنیم که هنوز کنترل آن در دست ما است، یعنی رعایت توصیههای بهداشتی و آگاه شدن به آنچه در روانمان اتفاق میافتد. در این یادداشت بر روی همین بخشهای قابل کنترل رفتارمان با کودک در شرایط بحران کرونا تمرکز میشود و نکاتی که باید به کودک آموزش دهیم، گفته میشود:
کودکان برای درک دنیای خود به اطلاعاتی متکی هستند که از رفتار و احساس والدین جذب میکنند. اگر بسیار نگران و دلمشغول باشید، فرزندتان متوجه میشود و میترسد موضوع گفتگو را پیش بکشد تا مبادا والد خود را نگرانتر کند و بدین ترتیب به او آسیب برساند.
اضطراب شما در نحوۀ برخورد شما با موضوعات مربوط به کرونا خودش را نشان میدهد. ممکن است به فرزندتان بگویید: «اگه دستات رو نشوری دیگه من مامانت/بابات نیستم»، «بسته بیسکوییت رو ضدعفونی نکرده بودم. حالا که بیاجازه برش داشتی ممکنه کرونا بگیری»، «حالا که صبر نمیکنی من همه اینا رو اول ضدعفونی کنم و بعد بیسکوییتت رو بدم، حواسم پرت میشه و درست تمیز نمیشن اینا. ممکنه همهمون کرونا بگیریم و بمیریم»، «غذات رو نخوری ضعیف میشی و این ویروس مریضت میکنه» یا «اگه مریض شدی من نمیبرمت دکترها». اینها همه مواردی از تهدید کلامی کودک و به نوعی بدرفتاری عاطفی با کودک محسوب میشوند.
چنین رفتاری با فرزندتان میتواند علل مختلفی در گذشته یا حال داشته باشد. یکی از این عوامل زیربنایی را میتوان به ایجاد یا تشدید اضطراب در شما توسط بحران کرونا نسبت داد. اگر کلامی این چنینی با فرزندتان پیش گرفتهاید نشانۀ آن است که بر اضطراب خود تسلط ندارید. کودکان از اضطراب والدین خود مضطرب میشوند. اگر قرار باشد تحت چنین سوءرفتاری نیز قرار بگیرند، اوضاع بدتر میشود. حواستان به کلامتان باشد. نحوۀ بیان بهتر این دغدغه شما میتواند چنین باشد: «بیا سعی کنیم تو این دوران که مریضی زیاد شده، حواسمون به سلامتیمون باشه».
پیشنهاد میکنیم یادداشت «معرفی کتابهایی برای مقابله با استرس و اضطراب» را هم بخوانید.
دور شو ای ویروس بدجنس!
نویسنده: گروه نویسندگان کتاب های تصویری پیش دبستانی
طوطی
لازم است که شرایط را به شکلی شفاف به آنها توضیح و آموزش دهید تا هرچه بیشتر از ابهام دور شوند. اگر سؤالات کودک نادیده گرفته شود یا بیاهمیت جلوه داده شود، کودک فکر میکند چیزهای مهم و ممنوعهای وجود دارد که حرف زدن از آن خطرناک است. اگر در پاسخ به سؤالات او در مورد کرونا بخواهید موضوع بحث را عوض و او را به بازی دعوت کنید یا در پاسخ به سؤالات او بگویید: «اصلاً فکرش رو هم نکن. خونه ما نمیاد»، در واقع به فضای ابهام ذهنی او دامن زدهاید. فضای مبهم، اضطراب را بالا میبرد. لازم است سؤالات کودکان را با دقت بشنوید، بفهمید خودش چقدر اطلاعات دارد، سپس به تناسب سن کودک با او در مورد این بحران صحبت کنید. همچنین در نظر گرفتن ویژگیهای فردی هر کودک راهنمای مهمی در نحوۀ ارایۀ اطلاعات است. قرار است شما منبع اطلاعاتی او باشید، نه اخبار رسانهها که مدام در خانهتان در حال پخش است.
تو قهرمان من هستی
نویسنده: سازمان بهداشت جهانی
مترجم: پگاه فرهنگ مهر
انتشارات میلکان
میتوانید در پاسخ به سؤال اولیۀ او بپرسید: «تو چی در موردش شنیدی؟». اگر اطلاعات غلطی وجود دارد، آن را اصلاح کنید. اگر پاسخ سؤالی را نمیدانید، بگویید: «نمیدونم. میخونم در موردش و اگر به جواب رسیدم بهت میگم». این پاسخ پیامی پشت خود دارد، اینکه هیچ اشکال ندارد ما پاسخ برخی پرسشها را ندانیم، به دنبال پاسخ میگردیم و گاهی هم به جواب نمیرسیم. قرار نیست ما در مورد همه چیز موضع «نمیدانم» داشته باشیم، اما این «نمیدانم»های گاهبهگاهی موجب شکلگیری ظرفیت تحمل ابهام در کودک میشود. دو کتابی که در این قسمت میبینید برای آموزش کودک درباره کرونا کتابهای مفیدی هستند. آنها را میتوانید به صورت رایگان از طاقچه دریافت کنید.
به پیام هیجانی پشت سؤال کودک بپردازید. کنجکاوی او ممکن است حاکی از نگرانی باشد. کودک ممکن است بپرسد: «پس کی تموم میشه کرونا؟». نگرانیهای متعددی ممکن است در پس این سؤال نهفته باشد، مثلاً اینکه «هیچوقت دوباره دوستام رو میبینم؟»، «من میتونم مدرسه برم دوباره؟ یا قراره بیسواد بمونم؟»، «نکنه این همه وقت مامانبزرگ/بابابزرگ رو نبینم و بعد دیگه چون پیر هستن بمیرن؟»، «یعنی دیگه هیچوقت نمیتونم برم شهربازی؟» یا حتی خیلی سادهتر اینکه «نکنه هیچوقت دیگه نتونیم فلان رستوران پیتزا بخوریم؟». ترس او را که در این شرایط قابل درک است، تصدیق کنید. میتوانید به او بگویید: «آره واقعاً! کی تموم میشه. خیلی طولانی شده. کاش زودتر بره … چی بیشتر تو رو نگران میکنه؟»
در پاسخ به سؤال کودک لازم است به سن او توجه کنید و اطلاعات را متناسب با آن ارایه دهید. برای مثال کودکان خردسال درکی از ظرفیت درمانی کشور یا نرخ مرگومیر ندارند. اطلاعاتی که قابل درک نباشد، فضایی مبهم در ذهن کودک ایجاد میکند که به اضظراب او دامن میزند، درست مثل اخبار رسانهها. آنها به خصوص در مورد از دست دادن والدین خود مضطرب میشوند. آنها حق دارند نگران مرگ شوند و در مورد آن سؤال بپرسند. اما لازم است متناسب با سن آنها پاسخ دهید و مواجهه با این شرایط را آموزش دهید، برای مثال بگویید:
کرونا مثل خیلی دیگه از بیماریها ممکنه بعضی آدما رو خیلی خیلی مریض کنه. یه طوری که بدنشون خسته شه و دیگه نتونه جلوی بیماری بجنگه. اگر بدن آدم ضعیف باشه، برای سلولهای ایمنی سخته که مریضی رو از بدن بیرون کنند و ممکنه جلوی مریضی شکست بخورن. اگر بدن آدم سالم باشه و آدم توصیههای بهداشتی رو رعایت کنه، میتونه به سلولهای ایمنی بدنش کمک کنه. اینطوری کرونا تو بدنش مثل یه سرماخوردگی معمولی میشه.
یادتان باشد! اول باید بپرسید خودش چه میداند و همچنین نگرانی پشت سؤال را نیز درک کنید، آنها ممکن است در مورد از دست دادن شما نگران باشند. به آنها اطمینان دهید که تمامی اصولی که پزشکان گفتهاند را رعایت میکنید و برای مراقبت از آنها در کنارشان هستید.
هنگام ارایه اطلاعات متناسب با ویژگیهای منحصر به فرد فرزندتان رفتار کنید. برای مثال برخی بچهها باید تمامی جزئیات را بدانند تا احساس آرامش کنند و برعکس برخی دیگر با حجم زیاد اطلاعات گیج و مضطرب میشوند و برای هضم هر چیزی به زمان بیشتری احتیاج دارند. احتمالاً شما فرزندتان را بهتر از هر کسی میشناسید، به خودتان مطمئن باشید.
ما نیز نمیدانیم بیماری به کدام سمت میرود اما میتوانیم به فرزندمان اطمینان دهیم که هر آنچه از دستمان برمیآید را برای سلامتی آنها انجام میدهیم: «من مراقب تو هستم. همه تلاشم رو میکنم تا اجازه ندم تو مریض بشی. برا همینه که ما حواسمون هست که دستهامون رو بشوریم. برا همینه که اگر دستهامون تمیز نیستن اونا رو از چشمها، دماغ و دهنمون دور نگه میداریم. اگه عطسه یا سرفهمون گرفت، تو آرنجمون این کار رو میکنیم». اگر باز هم کودکتان نگران بود که شاید علیرغم این تمهیدات پیشگیرانه بیمار شود/شوید: «اگر مریض شدیم، میریم پیش پزشکها. اونها میتونن به ما کمک کنن».
یا در مورد کودکانی که زیاد سؤال میپرسند، شاید چنین چیزی بهتر جواب دهد: «تمام تلاشمون رو میکنیم که سالم باشیم و سلامت بمونیم. اگر در مورد بیماری اطلاعات جدیدی اومد من حواسم هست بهش. اگر باز هم یه وقت سؤالی داشتیم که جوابش رو نمیدونستیم، از دکترمون میپرسیم.» و در ادامه نیز به او اطمینان دهید که میتواند هر سؤالی داشت بپرسد.
اگر فرزندتان آغازگر موضوع نیست، میتوانید با سؤالی بازپاسخ از او بپرسید که چه چیزهایی در مورد کرونا شنیده و چه احساسی دربارۀ آن دارد. ممکن است نخواهد در مورد آن حرف بزند. به او اطمینان دهید که هر زمان دلش خواست صحبت کند شما مشتاق شنیدن هستید، هر زمان که او آماده بود: «حالا اگه بعداً فکر کردی و چیزی به ذهنت رسید که خواستی بهم بگی، من دوست دارم گوش بدم»
کودکان مضطرب مدام به دنبال راهی برای آرام کردن والدین خود هستند تا بلکه از طریق آرام کردن آنها خودشان نیز بتوانند آرامش را تجربه کنند. برای آنها مرزگذاری کنید به طوری که متوجه شوند آرام کردن شما مسئولیت آنها نیست. به آنها اطمینان دهید که دوستان و منابع حمایتی خودتان را دارید و هر زمان که بخواهید به آنها دسترسی دارید. اگر اضطراب یا ناراحتی بر شما غلبه کرد به فرزندتان اطمینان دهید که به زودی حالتان بهتر خواهد شد و وضعیتهای مختلف هیجانی پایدار نیستند و بالاخره تمام میشوند. اگر اضطراب شما باعث واکنش خشم نسبت به کودک شده است از او عذرخواهی کنید و به او اطمینان دهید که او دلیل تحریکپذیری شما نبوده است. به او بگویید هر زمان که آرام شدید با او حرف خواهید زد.
اگر در مورد مادربزرگ/پدربزرگ یا نزدیکان خود نگران هستند، احساس نوعدوستی آنها را تصدیق کنید و بگویید که این نگرانی نشانهای از این است که فردی همدل هستند. سپس روی پیامهای مثبت در مورد مراقبت پزشکی و حمایتی که میتوان در صورت بیماری دریافت کرد تمرکز کنید.
پیشنهاد میکنیم یادداشت «معرفی کتابهایی که در اولین روزهای پدر و مادر شدن باید بخوانیم» را هم بخوانید.
در این قسمت کتابهایی معرفی میکنیم که خودمان باید بخوانیم تا بتوانیم ارتباط موثری با کودک داشته باشیم و با آرامش به کودک نکات مهم را درباره شیوع کرونا و مقابله با اضطراب آموزش دهیم.
یالومخوانان
نویسنده: اروین د. یالوم
مترجم: حسین کاظمییزدی
پندار تابان
یکی از دلایل اضطراب زیاد این روزهای ما نزدیک شدن تصویر مرگ خودمان یا عزیزانمان است. با گوش دادن به کتاب یالومخوانان از نویسنده و رواندرمانگر وجودی مشهور میتوانید با این جنس اضطرابها آشنا شوید، نوعی آشنایی که به کاهش اضطراب شما کمک میکند. با کاهش اضطراب خود میتوانید رفتار خود با فرزند مضطربتان را نیز بهتر مدیریت کنید.
اختلال اضطراب فراگیر
نویسنده: مایکل داگاس
مترجم: سمیرا معصومیان
نشر دانژه
در اختلال اضطراب فراگیر، فرد نگرانی بیش از حد در ارتباط با رویدادهای مختلف روزمره دارد، به طوری که سطح و میزان نگرانی به جایی میرسد که توان انجام کارهای ساده روزمره را هم از فرد میگیرد. در صورتی که شما پیش از بحران کرونا نیز چنین وضعیتی داشتید این کتاب با ارایۀ تمرینهایی به کاهش اضطرابهای شما کمک میکند. همچنین راهکارهای ارایه شده در برخی فصلها را میتوان در رابطه با موقعیت بحران کرونا نیز استفاده کرد، مانند تمرینهایی برای مقابله با نگرانیهای مربوط به موقعیت فرضی یا تمرینهایی برای خودآرامبخشی.
کلیدهای مقابله با اضطراب در کودکان و نوجوانان
نویسنده: کاتارینا ماناسیس
مترجم: فرناز فرود
انتشارات صابرین
در بخش دوم این کتاب راهکارهایی برای سازگار کردن کودکان با موقعیتهای اضطرابآور پیدا میکنید که میتوانید برای رفع اضطراب کودکان در بحران کرونا از آن ایده بگیرید. به طور خاص فصلهای مربوط به تمرینهای آرام ساختن ذهن، تغذیه، ورزش و خواب به شما در این مسیر کمک میکند.
دانلود کتاب از اپلیکیشن طاقچه