وزارت درد
نویسنده: دوبراوکا اوگرشیچ
مترجم: نسرین طباطبایی
نشر نو
درصد کمی از نویسندگان بزرگ تاریخ را زنان تشکیل میدهند. به همین دلیل داستانهایی که قهرمان اصلی آنها زن باشد نیز، کمتر روایت شده است. اما همهی ما نیاز داریم تا داستانهایی بخوانیم که دنیای زنان را بیان کنند. زنانی که نیمی از جمعیت جهان را تشکیل میدهند. چرا که در غیر این صورت، روایت ما از جهان، نصفه و نیمه خواهد بود! پیشتر در یادداشت «نرگس آبیار از داستان تا سینما» نیز یکی از نویسندههای زن ایرانی به همراه آثار سینمایی او معرفی کردیم.
در این بین، هستند داستانهای موفقی که توسط نویسندگان زن نوشته شدهاند، قهرمان اصلی آنها یک زن است یا فضایی زنانه را توصیف میکنند. در این یادداشت، با چند مورد از آنها آشنا میشویم.
پیشنهاد میکنیم اگر به موضوع زنان علاقه دارید، یادداشت « فمنیسم چیست؟ معرفی کتابهایی درباره فمنیسم» را هم بخوانید. همچنین یادداشت «کتابهایی مناسب نوجوانان دختر» هم میتواند برای شما جالب باشد.
وزارت درد
نویسنده: دوبراوکا اوگرشیچ
مترجم: نسرین طباطبایی
نشر نو
وزارت درد اثر دوبراوکا اوگرشیچ نویسندهای یوگوسلاو است. یوگوسلاو! چه صفت عجیبی. متولد کشوری باشی که دیگر وجود ندارد. داستان وزارت درد هم درباره همین موضوع است.
معلمی به نام تانیا بعد از شروع جنگهای داخلی و فروپاشی یوگوسلاوی به دلیل شرایط اقتصادی و اجتماعی نامناسب، کشورش را به مقصد هلند ترک کرد. تانیا که دکترای زبان و ادبیات اسلاو را دارد، در دانشگاهی میتواند شغلی پیدا کند. در کلاسش همه مهاجران یوگوسلاوی و از اقوام و نژادهای مختلف هستند. تانیا وقتی با شرایط روحی بد شاگرادانش مواجه میشود، تصمیم میگیرد در کلاس نوستالژی بازی کند و با اینکار حس انقطاع از گذشته را در شاگردانش کم کند. به این کارش میگوید: «یوگونوستالژی».
پیشنهاد میکنیم اگر از کتاب وزارت درد خوشتان آمد، کتاب «کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم» را هم بخوانید. این کتاب مجموعه جستارهایی است از زنی اهل کرواسی درباره زندگی روزمره در یک جامعه کمونیستی.
ساعتها
نویسنده: مایکل کانینگهام
مترجم: مهدی غبرایی
نشر نیماژ
این رمان، داستان سه زن از سه نسل را در یک روز اما در سالهای ۱۹۲۳ُ، ۱۹۴۹ و ۱۹۹۸ روایت میکند. زنانی که هر کدام به نوعی، از داستان «خانم دالاوی»، اثر ویرجینیا وولف، تاثیر پذیرفتهاند. این سه زن، که به شدت از نظر شخصیت و سبک زندگی با یکدیگر متفاوت هستند، روند یکسانی از اتفاقات را تجربه میکنند. روز هر سه نفر آنها، با امید به انجام کاری آغاز میشود. در ۱۹۲۳ خانم ویرجینا وولف در حال نوشتن کتابش است.در ۱۹۴۹ خانم براون در حال خواندن کتاب خانم دالاوی است و همزمان مراسم تولد همسرش را ترتیب میدهد. در ۱۹۹۸ نیز زنی میانسال مشغول ترتیب دادن جشن بزرگداشت برای دوستشُ ریچارد است. ریچارد نام او را خانم دالاوی گذاشته و غالبا او را با این نام میخواند. داستان، با ناامیدی و فاجعه در زندگی هر یک ادامه پیدا میکند و به کنار آمدن و عادت، ختم میشود.
فیلمی با همین نام در سال ۲۰۰۲ توسط استیون دالدری ساخته شده است که تماشای آن در کنار مطالعه این کتاب خالی از لطف نیست. نیکول کیدمن با بازی در این فیلم برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر زن شد.
جنگ چهرهی زنانه ندارد
نویسنده: سوتلانا آلکسیویچ
مترجم: عبدالمجید احمدی
نشر چشمه
قهرمان این کتاب، یک نفر نیست بلکه جمعی از زنان است. زنانی که نه شاعر و فیلسوف و دانشمند هستند و نه قهرمانان و نامآوران جنگ. آنها زنان ساده و معمولیای هستند که به نوعی درگیر جنگ جهانی بودهاند و چهرهی زنانهی آن را روایت میکنند. نویسنده در این کتاب، از شیوهی مصاحبهی رو در رو بهره برده و در نتیجه، روایتهای تازه و عریانی از زنان درگیر جنگ را، به تصویر میکشد. سوتلانا الکسیویچ اولین نویسندهی تاریخ است که به خاطر نوشتههایش در ژانر مستندنگاری جایزهی ادبی نوبل را در سال ۲۰۱۵ از آن خود کرد.
آن فرانک؛ خاطرات یک دختر جوان
نویسنده: آن فرانک
مترجم: شهلا طهماسبی
بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه
این کتاب، داستانی تکان دهنده دارد و بنابراین خواننده حین خواندن آن، بار مسئولیتی را بر دوش خود احساس میکند. اینها، داستان روایت شده توسط آن فرانک است. دختری که دو سال تمام، در اتاق زیر شیروانی به طور مخفیانه زندگی کرد تا شاهد اشغال کشورش هلند، توسط نازیها باشد. او که تصمیم گرفته بود برای افشای زندگی واقعی مردم داستانش را به صورت مخفیانه به چاپ برساند، لو رفته و کشته شد و پس از او، پدرش، کار چاپ این دست نوشتههای مدفون در شیروانی را به عهده گرفت.
سه روز برای دیدن
نویسنده: هلن کلر
مترجم: مرضیه خوبانفرد
روانشناسی و هنر
هلن کلر را شاید بتوان یکی از بزرگترین قهرمانان زن جهان دانست. زنی که در ۱۸ ماهگی، بر اثر بیماری مننژیت بینایی و شنوایی خود را از دست داد اما با آموزشهای مربی با استعداد و کوشای خود، به اولین زن نابینایی تبدیل شد که توانست از دانشگاه فارغ التحصیل شود. او، پس از آن، به نویسندهای موفق تبدیل شد. این کتاب، روایت دردناکی از سه روز پایانی بینایی اوست.
منم ملاله
نویسنده: ملاله یوسف زی
مترجم: صداقت حیاتی
انتشارات نگاه
ملاله یوسف زی به کمک کریستینا لمب بخشی از سختیهای دنیای زنان در خاورمیانه را به تصویر میکشد. این کتاب، داستان رشادتهای حیرتانگیز دختری نوجوان است ساکن پاکستان. ملاله، که از اوضاع و احوال شهرش زیر سلطهی نیروهای طالبان به تنگ آمده، شروع به وبلاگ نویسی میکند تا این احوال را به مردم جهان گزارش دهد. پس از دو سال و فاش شدن هویتش، تصمیم میگیرد تا به صورت علنی در راه تحصیل و حقوق زنان و دختران پاکستان مبارزه کند تا زمانی که توسط طالبان به ضرب گلوله، زخمی میشود.
پاییز فصل آخر سال است
نویسنده: نسیم مرعشی
نشر چشمه
در میان این کتابها جای روایتی از دنیای زنان در ایران معاصر خالی است. این کتاب، به طرز غریبی به زندگی روزمرهی نسل جوان نزدیک است. سه زن، با سه سرنوشت متفاوت اما آشنا برای تمامی ما، با نامهای شبانه، روجا و لیلا. یکی درگیر مهاجرت و راضی کردن مادرش به این جدایی بیانتها، دیگری درگیر بیماری خواهرش و وسواس مراقبت، و سومی درگیر مردی که مهاجرت و تحصیل در کشوری دیگر را به زندگی با او ترجیح داده است. این کتاب، سیمای جدیدی از زن ایرانی را در ادبیات به تصویر میکشد که خواننده به هیچ وجه با آن غریبه نیست. این رمان در سال ۱۳۹۴ برنده جایزه ادبی جلال آل احمد شده است.
وانیل و شکلات
نویسنده: ازووا کاساتی مودینیانی
مترجم: لیلا صدری
نشر البرز
زندگی پنلوپه یا پنی، از دور بسیار آرام و موفق به نظر میرسد؛ زنی شاد، مردی موفق، فرزندهایی دوستداشتنی و یک زندگی آرام و بیحاشیه. بااینحال زندگی در این چیزها خلاصه نمیشود؛ پنی هم یک روز بهصورت اتفاقی حس میکند زندگیاش بهشدت درگیر ملال شده و دیگر نمیتواند مشکلات زندگی زناشوییاش را حلوفصل کند. درواقع پنی حس میکند باید از زمانهای باقیماندهی زندگیاش استفاده کند و طعم هیجان و شور را بچشد. دایرهی امنش را ترک کند، باید سختی و خطرات را به جان بخرد و تحت هیچ شرایطی به ملال و روزمرگی تن ندهد.
رمان وانیل و شکلات فضای دلنشین و آشنایی دارد و با جملههای روان و کوبندهای پیش میرود. ما در این رمان از زمان کودکی با پنی همراه میشویم و تغییرات او در مسیر زندگی را میبینیم، ولی اوج داستان جاییست که پنه ناگهان میایستد و به خودش نگاه میکند. تصمیم شجاعانهی او برای ترک همسر و فرزندانش، چالشهای بسیاری برایش ایجاد میکند و او را در موقعیت عجیبی قرار میدهد.
سهم من
نویسنده: پرینوش صنیعی
انتشارات روزبهان
کتاب سهم من اثر پرینوش صنیعی نویسندهی معاصر ایرانی است و برای نخستینبار در سال ۱۳۸۸ منتشر شده است. داستان این کتاب در دوران جنگ ایران و عراق رخ میدهد و به شکل زیبایی، زندگی یک خانوادهی ایرانی را در طول این دوران به تصویر میکشد. نویسنده در این رمان با استفاده از زبانی ساده و در عین حال پویا، داستانی شگفتانگیز و جذاب را برای خواننده خلق میکند.
پرینوش صنیعی با نوشتن داستان سهم من به بخش مهمی از جامعه، که زنان در آن مورد ستم واقع میشوند، اشاره میکند؛ زنانی که قربانی کجفهمی، زورگویی و ناآگاهیهای خانوادههایشان میشوند و زندگی کسلکنندهای را تجربه میکنند. این زنان عمدتا از خواستههایشان میگذرند، زیرا چارهی دیگری ندارند. زندگی آنها اگرچه در نهایت جریان طبیعی خود را طی میکند، اما این زنان هرگز شاد و خوشحال نخواهند بود، زیرا نمیتوانند مطابق میل خود تصمیمگیری کرده و مسیر دلخواهی برای زندگی شخصیشان انتخاب کنند.
اینها، تنها نمونههایی از داستانهایی هستند حول محور زنان. با وجود پیشرفت چشمگیری که زنان نویسنده به دست آوردهاند و البته معرفی داستانهای زنانه به عنوان بخشی مهم از ادبیات جهان، هنوز راه درازی در پیش داریم.
دانلود کتاب از اپلیکیشن طاقچه