کتاب ما شروعش می کنیم
معرفی کتاب ما شروعش می کنیم
کتاب ما شروعش می کنیم نوشتهٔ کالین هوور و ترجمهٔ مهدی شمسایی است و انتشارات میلکان آن را منتشر کرده است. این کتاب دنبالهٔ کتاب «و کسی نماند جز ما» است و درست از انتهای کتاب اول شروع میشود. برای فهم بهتر داستان، باید کتاب ما شروعش میکنیم را بعد از خواندنِ کتاب اول بخوانید.
درباره کتاب ما شروعش می کنیم
در داستان «و کسی نماند جز ما» خواندید که لیلی، قهرمان داستان، برای رسیدن به خواستههایش همیشه تلاش فراوان کرده و موانعْ هیچگاه او را در رسیدن به خواستههایش متوقف نکرده است. او از شهر کوچکی که در آن به دنیا آمده بود، خارج شده و از کالج فارغالتحصیل شده بود. به بوستون نقل مکان کرد و تجارت خود را راهاندازی کرد. سپس با جراح مغز و اعصابی به نام رایل کینکید آشنا میشود. گویی همه چیز در زندگی لیلی خیلی خوب به نظر میرسد.
رایل قاطع، سرسخت و کمی متکبر است. او همچنین کمی حساس است؛ اما برای لیلی انعطاف نشان میدهد. لیلی نمیتواند او را از سرش بیرون کند. اما بیزاری کامل رایل از روابط، آزاردهنده است.
اما حضور شخص دیگری به نام اطلس، باعث میشود اتفاقات دیگری در این داستان بیفتد و این رابطه را به جای دیگری سوق دهد. هنگامی که اطلس دوباره ظاهر میشود، هر آنچه لیلی با رایل ساخته است، در معرض تهدید قرار میگیرد.
و اما در کتاب ما شروعش می کنیم میخوانیم: لیلی ناچار است با پیامدهای جدایی و ارتباط اجتنابناپذیر با رایل که پدر فرزند اوست، دستوپنجه نرم کند، اگرچه هنوز آسیبهای روانی ناشی از بدرفتاریهای رایل در وجودش باقی است. لیلی ناچار است با این واقعیت روبهرو شود که خشم همیشگی رایل و حسادتهای وی بر زندگی آیندهاش خدشه وارد خواهد کرد. کتاب ما شروعش می کنیم شهامت آغاز زندگی دوباره را پس از سپریکردن آشفتگیهای زندگی خشونتآمیز به شما میبخشد و ضرورت ادامهدادن را مطرح میکند.
کالین هوور در داستانهای خود به گونهای شخصیتپردازی میکند که خوانندگان با اغلب شخصیتها همذاتپنداری میکنند و میتوانند زندگی خود را نزدیک به آنها تصور کنند. شخصیتهای کاملا سیاه یا سفید در داستانهای او وجود ندارند؛ بلکه همه خاکستری هستند و برای زندگیشان تلاش میکنند.
خواندن کتاب ما شروعش می کنیم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران رمانهای عاشقانه پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب ما شروعش می کنیم
«با وجود اینکه نزدیک به دو ساعت از برخوردم با اطلس میگذرد، دستهایم هنوز میلرزد. نمیدانم از دستپاچگی میلرزم یا از گرسنگی. آخر از وقتی که از در وارد شدهام، آنقدر مشغول بودهام که غذا نخوردهام. برای هضم اتفاقهای امروز صبح وقت کمی داشتهام، چه برسد صبحانهای را که همراهم است بخورم.
واقعاً این اتفاق افتاد؟ آیا سؤالات من از اطلس آنقدر ناجور بود که تا سال آینده باید خجالت بکشم؟
بااینحال، او ظاهراً دستپاچه نبود. انگار از دیدن من بسیار خوشحال بود، و سپس وقتی من را در آغوش گرفت، احساس کردم بخشی از وجودم که خفته بود ناگهان زنده شد.
اما این اولین باری است که در محل کارم مجبورم به دستشویی بروم و بعد از اینکه همین الآن خودم را در آینه نگاه کردم، دلم میخواهد گریه کنم. لباسم لکه دارد، پیراهنم هویجمالی شده است، لاک ناخنم از ژانویه رفته است.
البته نه اینکه اطلس از من انتظار داشته باشد آدم بیعیبی باشم. موضوع این است که من بارها روبهروشدن با او را تصور کرده بودم، اما در هیچکدام از آن فانتزیها وسط یک صبح پُرمشغله، نیمساعت بعد از خرید غذای بچه برای کودک یازدهماههام، با او برخورد نکرده بودم.
اطلس خیلی خوشتیپ شده بود. بوی عطر خوشایندی داشت.
من احتمالاً بوی شیر مادر میدادم.»
حجم
۲۴۹٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۰۴ صفحه
حجم
۲۴۹٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۰۴ صفحه
نظرات کاربران
چند سال پیش وقتی که رمان ما تمامش میکنیم رو از این نویسنده خوندم همش این سوال تو ذهنم بود چرا یه شخصی که دوستت داره باید بهت آسیب بزنه و هیچ بهونه ای نمیتونه اون خشونت رو توجیه کنه
همینطور که گفته شده کتاب ما شروع میکنیم به اصرار خوانندگان کتاب ما تمامش میکنیم نوشته شده....چیزی که بنظر من کاملا غیرلازم بود. در پایان کتاب ما تمامش میکنیم برخوردی که بین دو کرکتر اصلی داستان اتفاق افتاد خودش گویای
خواندنش باعث میشه حس کنید داستان اول رو با این داستان ضعیف خراب کردن. حیف واقعا. حتی نصف جذابیت و داستان پردازی کتاب اولو نداره و به طور اغراق آمیزی میخواد رایل رو وحشی جلوه بده.
اصلا به خوبی ما تمامش می کنیم نیست. تمام تلاشش را میکند تا از رایل بک هیولا ترسیم کند و اطلس را فرشته نجات. بهتر بود به چالش های طلاق لیلی و تلاش های رایل برای بهتر کردن خودش میپرداخت
به نظر من داستان این جلد به شدت مزخرف بود نویسنده توی بی نقص نشون دادن شخصیت اطلس و لیلی زیادی اغراق کرده بود و رایل رو شبیه به یه هیولا نشون داده بود برداشتی که من از این داستان
وای واییی تمام احساسم نسبت به ما تمامش میکنیم خراب شد واقعا این جلد، جلد دوم همون کتاب بود؟؟ اصلا قابله مقایسه نبود چقدر همه چی الکی با همه چی اوکی میشد این کتاب داستان های دیزنیم رد کرده بود شاید اسپویل من به
مرسی از نشر میلکان و طاقچه که با این سرعت کتاب رو موجود کردن و تو بی نهایت هم قرار دادن. در مورد خود کتاب هم کمی ناامید کننده بود روایت خاصی نداشت و نویسنده فقط صفحات رو با کلمات پر
لطفا این کتاب رو به بی نهایت اضافه کنید🌹 ممنون
این کتاب ادامه ما تمامش میکنیم است، خب حقیقتا به پای اون کتاب قبلی نمیرسه اما ارزش خوندنو داره! توی این کتاب به چالش های بعد از طلاق یک مادر و فرزندش و آشنایی دوباره لیلی و اطلس و روحیهی
کتاب خیلی قشنگی پس از تقاضای زیاد از نویسنده که کتاب ماتمامش میکنیم این کتاب را نوشت این کتاب ولی به ما تمامش میکنیم نمیرسد