دانلود و خرید کتاب کفش ساز جو فاستر ترجمه مهشید شبانیان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب کفش ساز

کتاب کفش ساز

معرفی کتاب کفش ساز

کتاب کفش ساز نوشتهٔ جو فاستر و ترجمهٔ مهشید شبانیان است و انتشارات میلکان آن را منتشر کرده است. این کتابْ داستانی ناگفته از شرکت ریباک است.

درباره کتاب کفش ساز

کتاب کفش ساز دربارهٔ بنیان‌گذار ریباک است. داستان ریباک، مانند سایر داستان‌های مرسوم، تجاری نیست که دربارهٔ سخت‌کوشی جو فاستر و سی‌وپنج سالی باشد که قوز می‌کرد و کفش‌های کارخانه را طراحی و تعمیر می‌کرد. روایت سفر بی‌خطر و برنامه‌ریزی‌شده یا خطرکردن سر میلیون‌ها پوند و دست آخر موفق‌شدن هم نیست، دربارهٔ انگیزش و اهمیت به‌چنگ‌آوردن شانسی است که درِ خانه‌تان را می‌زند.

داستان خیلی طولانی‌تر از این حرف‌هاست، خیلی طولانی‌تر. مانند همهٔ داستان‌هایی که دربارهٔ موفقیت افراد نوشته می‌شود، اینجا نیز روایت فداکردن چیزی است برای دست‌یافتن به چیزی دیگر، صرف هزینه‌های کثیف است برای رسیدن به شهرت پرزرق‌وبرق در کسب‌وکار یا هر صنعتی. وقتی با تمام وجودمان چیزی را بخواهیم، آن را به دست می‌آوریم. 

ریباک شرکت تجهیزات ورزشی آمریکایی است که کفش‌های ورزشی، پوشاک و لوازم ورزشی تولید می‌کند. این شرکت در سال ۱۸۹۵ توسط جی. دبیلو. فاستر و با نام جی. دبلیو. فاستر اند سانز در شهر بولتون، بریتانیا تأسیس شد.

در سال ۱۹۵۸ جو و جف فاستر؛ نوه‌های جی. دبلیو. فاستر (مؤسس ریباک) نام این شرکت را به ریباک تغییر دادند که این نام از تلفظ آفریقایی واژهٔ رباک (نوعی غزال آفریقایی) گرفته شده‌ است. آن‌ها نام ریباک را در لغت‌نامه‌ای پیدا کردند که جو فاستر در دوران نوجوانی، در یک مسابقه برنده شده بود. در این دیکشنری که نسخهٔ آفریقای جنوبی بود، تلفظ رباک، به ریباک تغییر یافته بود.

شرکت ریباک امروزه یکی از زیرمجموعه‌های شرکت آلمانی آدیداس است. دفتر مرکزی این شرکت در شهر کانتون، ماساچوست، ایالات متحده آمریکا قرار دارد.

خواندن کتاب کفش ساز را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به کسانی که می‌خواهند به هدف بزرگشان دست پیدا کنند پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب کفش ساز

«در یکی از روزهای ابری نوامبر ۱۹۰۴، باران تندی بر سر جمعیتی که در تراس‌های استادیوم آیبراکس گلاسگو جمع شده بودند می‌بارید. ابرهای انبوه و خاکستری‌رنگ رنگ و هیجان را از مسابقهٔ دوومیدانی ربوده بودند. گروهی از دوستان وفادار و اعضای خانواده، که مشغول تماشا بودند، یقه‌ها را بالاکشیده بودند و زیرلب آب‌وهوای اسکاتلند را لعن و نفرین می‌کردند.

وقتی مردی با جثه‌ای کوتاه و چهارشانه در زمین مسابقه ظاهر شد، زمزمه‌ها بلندتر و سیلاب باران فراموش شد. همهٔ نگاه‌ها به مرد خیره بود، دوندهٔ آماتور مسافت‌های متوسط و طولانی، آلفرد شروب.

آلفرد سر جایش پشت خط شروع مسابقه قرار گرفت، سبیل‌های کلفت چخماقی‌اش را صاف کرد و به جمعیت نگاهی انداخت. به نظر نمی‌رسید، با وجود دونده‌های بلندقدتر و ورزیده‌تر، قهرمان شود. شاید تحت‌فشار بود، اما بروز نمی‌داد، ولی می‌دانست دیگران چه انتظاری از او دارند. داستان‌های روایت‌شده از سرعت فوق‌بشری او به شهرت شبه‌افسانه‌ای‌اش پروبال داده بود. قصه‌های دویدن شگرف او بارهاوبارها در مسابقات دوومیدانی نقل شده بود؛ حرف‌هایی از این قبیل که آلفرد باید با اسب‌ها مسابقه دهد یا در برابر تیم‌های دوِ امدادی به‌تنهایی بدود، انگار روی این کرهٔ خاکی هیچ آدمیزادی نبود که بتواند پابه‌پای او پیش برود.

آلفرد مأیوس نبود. هیچ‌وقت مأیوس نبود. مثل همهٔ روزهای مسابقه، به‌سرعت از گروه دوندگان جدا شد و با فاصله‌ای زیاد آن‌ها را پشت سر گذاشت. او در آن روز رکورد ده کیلومتر و شانزده کیلومتر را شکست و بهترین رکورد جهان را با رسیدن به هجده کیلومتر و هفتادوسه متر در یک ساعت ثبت کرد و تمام این رکوردها را با کفش‌های فاستر شکست.»



Mahsa Shamohammadi
۱۴۰۳/۰۲/۰۲

اگر مثل من از خوندن بیوگرافی آدم های خاص و موفق که از هیچ تلاشی برای رسیدن به اهدافشون دریغ نمیکنن و متفاوت از دیگران فکر میکنن و سرنوشتشون رو خودشون رقم میزنن لذت میبرید حتما این کتابو به لیست

- بیشتر
Mahdi -
۱۴۰۳/۰۵/۱۲

کتاب روان و انگیزه بخش برای کسانی که به دنبال راه انداختن کسب و کار خودشون هستند.

kimiya
۱۴۰۳/۰۲/۰۳

کتاب خیلی عالی بود فقط مث همه کتابای بیوگرافی اسامی شخصیت ها زیادن و کمی تمرکز میطلبه هنگام مطالعه

نبوغ تنها به خلاقیت، اختراع و تولید متکی نیست، به شناخته‌شدن نیز نیاز دارد. بدون شناخته‌شدن، نابغه نامیده نمی‌شوید.
shahabclick
وقتی به دخترمان که در آغوش جین خوابیده بود نگاه کردم، فهمیدم از این لحظه به بعد دیگر موفقیت فقط در رسیدن به اهدافم خلاصه نمی‌شود، باید آینده‌ای مطمئن و باثبات برای دختر زیبایم نیز فراهم کنم.
shahabclick
پول تنها چیزی است که بیش از هرچیز به آن نیاز دارید.
unes
ولی همیشه یک هدف را دنبال می‌کردند: فروش کفش، بیشتر از روز پیش.
shahabclick
هیچ حد وسطی بین موفقیت و شکست وجود نداشت. بزرگ‌ترین‌ها همه‌چیزشان را دادند و هیچ پلی پشت سر خود باقی نگذاشتند. من هم باید همین کار را می‌کردم. از این پس، باید بر اساس قاعدهٔ همه یا هیچ پیش می‌رفتم. نمی‌خواستم دنباله‌روی دیگران باشم، می‌خواستم آن‌ها از من پیروی کنند. زمان آن رسیده بود ریباک باشیم، زیرک، چابک، انعطاف‌پذیر، پیشگام در سرعت و دست‌نیافتنی. یک گام جلوتر از رقبا باشیم و این فاصله را حفظ کنیم.
Mahsa Shamohammadi
هیچ حد وسطی بین موفقیت و شکست وجود نداشت. بزرگ‌ترین‌ها همه‌چیزشان را دادند و هیچ پلی پشت سر خود باقی نگذاشتند. من هم باید همین کار را می‌کردم. از این پس، باید بر اساس قاعدهٔ همه یا هیچ پیش می‌رفتم. نمی‌خواستم دنباله‌روی دیگران باشم، می‌خواستم آن‌ها از من پیروی کنند. زمان آن رسیده بود ریباک باشیم، زیرک، چابک، انعطاف‌پذیر، پیشگام در سرعت و دست‌نیافتنی. یک گام جلوتر از رقبا باشیم و این فاصله را حفظ کنیم.
Mahsa Shamohammadi

حجم

۳۰۴٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۵۶ صفحه

حجم

۳۰۴٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۵۶ صفحه

قیمت:
۶۹,۰۰۰
تومان