شعر یک بیان برتر است
اِیْ اِچْ|
ما در طول تاریخ ادبیات کهن فارسی، بیش از بیست هزار شاعرِ با نام و نشان داشتهایم. از این همه شاعر، شاید دویست تن توانسته باشند آثاری بیافرینند که در حافظه جمعیِ فارسیزبانان ثبت شده است و بقیه از یاد رفتهاند.
ᶜʳᶻ
به هر حال، نباید از یاد برد که تأثّرات عاطفی، هر قدر هم که شدید باشند، گذرا و مقطعی هستند. یک شعر، در مواجهه نخست، اثر عاطفی بیشتری دارد و در دفعات بعدی، آن اثر را نخواهد گذاشت، مگر این که در کنار عاطفه، چیز عمیقتری هم وجود داشتهباشد یعنی اندیشه. گذشته از آن، تحوّلی که در اثر اندیشیدن در مخاطبان شعر ایجاد میشود، از تحوّلات عاطفی بسیار عمیقتر و ماندگارتر است.
alden
مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن
بیهمگان بهسر شود بیتو بهسر نمیشود
داغ تو دارد این دلم جای دگر نمیشود
shariaty
«شعر گرهخوردگی عاطفه و تخیل است که در زبانی آهنگین شکل گرفته باشد. »
مهاجر
فاعلن مفاعلن فاعلن مفاعلن
آه میکشم تو را با تمام انتظار
پُرشکوفه کن مرا ای کرامت بهار!
shariaty
کلیشه و تقلید باقی است، ولی در لباسی دیگر و البته خطرناکتر، چون بهراحتی قابل تشخیص نیست. این که بعضی شاعران در زندگی واقعی، «چای» و «دوغ» و «شربت» مینوشند، ولی در شعرشان فقط سخن از «قهوه» است، خود نمونهای است از این تقلید.
mahsa
برای آمدنت دسته گُلی دارم
به رفتنت اشکی
چه باشکوه فرامیرسی!
چه بیخیال سفر میکنی!
Reza Qas
چه کسی میتواند منکر شود که «مفتعلن فاعلات مفتعلن فاعلات» وزنی است پرطنطنه و پرتحرّک و «مفاعیلن مفاعیلن مفاعیل» وزنی است تا حدی ملایم و محزون؟
shariaty
مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن
رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن
ترک من خراب شبگرد مبتلا کن
shariaty