![کتاب ده غلط مشهور درباره اسرائیل اثر ایلان پاپه کتاب ده غلط مشهور درباره اسرائیل اثر ایلان پاپه](https://img.taaghche.com/frontCover/81020.jpg?w=200)
بریدههایی از کتاب ده غلط مشهور درباره اسرائیل
۳٫۹
(۵۶)
نکتهٔ قابل توجه اینکه این دستهٔ یهودی [ساکن فلسطین] در آن زمان خودشان در برابر ایدههایی که از طرف جنبش صهیونیسم ترویج میشد، مقاومت میکردند.
Elham14
کاملا برعکس تصویر بیابانیای که از فلسطین ارائه میشود، این کشور در آن زمان یکی از مناطق سرسبز «بلاد شام» و یکی از مناطق سرسبز «مشرق زمین» به حساب میآمد. درست در همان زمان، فلسطین دارای یک صنعت کشاورزی غنی و پربار هم بود، شهرهای کوچک و شهرهای تاریخی [نظیر قدس و بیت لحم] در عصر رسیدن صهیونیسم [به فلسطین]، نیازهای جمعیتی حدودا نیم میلیون نفریِ [ساکنانشان] را تامین میکردند
Elham14
حمایت حزب کمونیست فلسطین از آرمان صهیونیسم به دو دلیل ممکن بود. اول این که اتحاد شوروی اعتقاد داشت کشور جدید یهودی یک کشور سوسیالیست و ضدبریتانیایی خواهد بود و بنابراین در جنگ سرد، که کمابیش داشت در افق پدیدار میشد، بیشتر به بلوک شرق تمایل خواهد داشت.
دوم اینکه حزب کمونیست فلسطین اعتقاد داشت که رهایی ملی، یک فاز ضروری در مسیر انقلاب پیچیدهتر و سوسیالیستی آنها خواهد بود به همین جهت هم فلسطینیها و هم صهیونیستها را بهعنوان جنبشهای ملی به رسمیت میشناخت (به همین دلیل است که تا امروز هم هنوز این حزب از راهحل تشکیل دو دولت حمایت میکند).
f.b
این روند صلح از همان آغاز یک روند شکستخورده به حساب میآمد. برای فهم ناکامی اسلو، انسان باید تحلیل و بررسی خود را گسترش دهد و وقایع را به دو «اصل» ی که در جریان این توافق بدون پاسخ باقی ماند مرتبط کند. اولین اصل عبارت بود از تقدم تقسیمبندی جغرافیایی یا قلمرویی، بهعنوان پایهٔ اختصاصی صلح، و دومی هم عبارت بود از رد حق بازگشت آوارگان فلسطینی و حذف آن از میز مذاکرات بود.
takhtary
کشور اسرائیل به این دیدگاه چسبیده که یک اشغالگرِ خیراندیش است. استدلال «اشغالگری منور»، به عقیدهٔ متوسط شهروندان یهودی در اسرائیل، این را میگوید که شرایط فلسطینیها تحت اشغال بسیار بهتر از [شرایط پیش از اشغال آنها یا شرایط آنها بعد از استقلال] است و فلسطینیها در کل دنیا حتی یک دلیل هم برای مقاومت در برابر این اشغالگری ندارند چه برسد که بخواهند مقاومت مسلحانه کنند. اگر شما یک طرفدار بیقید و شرط اسرائیل در خارج از کشور باشید، این فرضیات را هم خواهید پذیرفت.
takhtary
ارتش هر ساله صدها خانه را در پاسخ به رفتارهای مختلفی که بعضی اعضای خانوادهها انجام داده بودند، منفجر میکرد. از تخلفات جزئی در برابر قوانین حکومت نظامی گرفته تا رفتارهای خشونتآمیز علیه اشغالگری، [اگر از سوی فلسطینیها صورت میگرفت] اسرائیلیها به سرعت بولدوزرهایشان را میفرستادند تا نهتنها ساختمان منزل آن شخص را بهصورت کامل و صد درصد ویران کند، بلکه تمرکز [ویرانگریشان] روی زندگی و موجودیت آنها بود.
takhtary
چیزی که هر پروژهٔ استعماریای در درجهٔ اول نیاز دارد، عبارت است از زمین. در مناطق اشغالی [کرانهٔ باختری و باریکهٔ غزه] زمین فقط از طریق سلب مالکیت و مصادرهٔ بسیار گستردهٔ اراضی، بیرون کردن مردم از جایی که چندین نسلشان در آن زندگی کرده بودند، و محدود کردن آنها در مناطق محاصرهشدهای با شرایط دشوار زندگی میسر شد.
takhtary
بدترین قسمت این «اشغالگری منورِ» مفروض، روشهای دولت در مدیریت این مناطق بود.
در ابتدا، منطقهٔ [اشغالی] به مناطق «عربنشین» و مناطق نامزدِ «یهودینشینی» تقسیم شدند. مناطق عربنشین که جمعیت فلسطینی در آنها متراکم بود، توسط همکاران فلسطینیِ اسرائیلیها، بهصورت خودمختار ولی ذیل یک حکومت نظامی، اداره می شدند. این رژیم تا سال ۱۹۸۱ همچنان برقرار بود و تنها در آن سال بود که یک ساختار اداری غیرنظامی جایگزین آن شد.
اما آن مناطق دیگر، یعنی همان فضاهای نامزد «یهودینشینی»، استعمار شدند و در آن شهرکهای وطنگزینانهٔ یهودی و پایگاههای نظامی تاسیس شد.
takhtary
باتوجه به رفتار دولت یهودی در قبال دو گروه از فلسطینیها (آوارگان و جامعهٔ فلسطینیهای داخل اسرائیل) این کشور نمیتواند حتی با هیچ خیالپردازی گستردهای، یک «دموکراسی» تلقی گردد. اما آشکارترین چالشی که در مسیر این تلقی وجود دارد، رفتار بیرحمانهٔ اسرائیل در خصوص یک گروه دیگر از فلسطینیها است: آنهایی که از سال ۱۹۶۷ به بعد تحت حاکمیت مستقیم یا غیرمستقیم اسرائیل در قدس شرقی، کرانهٔ باختری و باریکهٔ غزه زندگی کردهاند.
takhtary
قانون بازگشت، بهصورت خودکار به تکتک یهودیهای سراسر جهان، فارغ از اینکه این زن یا مرد در کجا به دنیا آمده باشند، تابعیت اسرائیلی میدهد. این قانون به طرز وقیحانهای یک قانون غیردموکراتیک است، چون همراه است با رد کامل حق بازگشت فلسطینیها (یعنی حقی که از جهت بینالمللی در قطعنامهٔ ۱۹۴ مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال ۱۹۴۸ به رسمیت شناخته شده).
این عدم پذیرش، به این معناست که به شهروندان فلسطینیِ اسرائیل اجاره نمیدهد که با اقوام نزدیک خود یا آنهایی که در سال ۱۹۴۸ اخراج شدند، [دوباره] کنار هم در یکجا جمع شوند.
takhtary
حجم
۶۶۱٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۹۲ صفحه
حجم
۶۶۱٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۹۲ صفحه
قیمت:
۱۵,۰۰۰
تومان