خداوند انشاءالله هیچ بندهای را از درگاه خودش مأیوس نکند که بد دردی است.
n re
حالا امام حسین (ع) نیست ولی شمر و یزید بسیار است.
k.t
خلاصه صبح پنجشنبه عاشورا جای همگی خالی است، رفتیم در روضات مطهره زیارت کردیم. در حضور حضرت فاطمه (س) روضه خواندند. گریهٔ بسیاری کردیم. الهی خداوند نصیب همه بکند و نصیب من هم یک دفعهٔ دیگر بکند که همچه روزی یک دفعهٔ دیگر مشرف شوم به حرمهای مطهر.
mohaddese
حالا امام حسین (ع) نیست ولی شمر و یزید بسیار است.
Mary gholami
امروز که شنبه دوم ذیحجه است همه بنا کردند مذمت عروس را کردند که زشت است، حقیقت که خیلی زشت است. من بنای تعریف را گذاردم تا اینکه کمکم از دل داماد بیرون کردم. بیچاره یتیم بیپدر. حضرت والا را هم دیدم. عرض کردم چاره چه چیز است، نمیشود به این نقدی طلاق داد. اینها بیخود حرف میزنند. قبول کردند. بنده و شاهزاده حالا که حامی دختره شدیم. تا خداوند چه خواهد.
fahime
شاه اینجا شب و روز پهلوی زنهایش مینشیند. منزل خاصی ندارد. گاهی این اتاق، گاهی آن اتاق، گاهی پشت زنبوری با زنها صحبت میکند. دخترهای مردم را تماشا میکند، پول میدهد. مردم بیعار هم دخترها را میآورند نشان میدهند. دیروز تا حال شش هفت دختر سراغ دادند، پسند نکرده.
گیله مرد
صبح هم یک ساعت از روز رفته از خواب بیدار میشود. تابستانها دو و نیم، سه ساعت از روز گذشته بیدار میشود. اول که بیدار میشود پیانو میزند، همه میفهمند که شاه بیدار شده. چند نفری از زنها میروند دم در خوابگاه پهلوی نردهها میایستند. شاه میآید پایین، میرود خانهٔ امیناقدس، میرود حمام، میآید بیرون. هر صبح اول سه دانه سیب میخورد. بعد یک فنجان چای یا آب گرم میخورد. بعد نان پنیر یا یک جوجه کباب میآورند، میخورد. یک ساعتی مینشیند، یا جواهر تماشا میکند یا کاغذی میخواهد پیدا میکند. آن وقت میرود بیرون.
fahime
ما در جایی منزل کردیم که دو گاو با گوساله، دو الاغ، گوسفند، مرغ، سگ، گربه، قریب ده نفر هم صاحبخانه هستند در یک اتاق، خیلی خوش میگذرد. خداوند سلامتی بدهد. همهٔ اینها میگذرد. آشپزی هم توی همین اتاق میکنم. صاحبخانهها آب پختند، ماها پلو پختیم. چنان دود شده که چشم باز نمیشود. بنده هم کتابنویسی میکنم.
T
بایست با همهٔ بلاها ساخت. خداوند خودش وسیله بسازد.
n re
بیطالع اگر مسجد آدینه بسازد
یا سقف فرود آید و یا قبله کج آید
n re